اسماعیل پسر ارقط و فرزند ام سلمه، خواهر
امام صادق علیه السلام، میگوید:
در ماه رمضان به شدت مریض شدم، تا حدی که از هوش رفتم و بستگانم گمان کردند مردهام. بنی هاشم شبانه برای تشییع جنازه ام حاضر شدند ولی مادرم بسیار بیتابی میکرد.
امام صادق علیه السلام که دایی من بود، به مادرم فرمود:«بالای بام برو و زیر آسمان دو رکعت نماز بخوان. سلام نماز را که دادی بگو:«اللهم انک و هبته لی ولم یک شیئاً، اللهم و انی استو هبکه مبتدائاً فاعرنیه» (خدایا این فرزند را که در ابتدا وجود نداشت به من بخشیدی. بار خدایا از تو می خواهم یک بار دیگر او را به من ببخشی و امانت به من بازگردانی.)»
مادرم دستور امام را اجرا کرد. من به سرعت بهبود پیدا کردم و در بسترم نشستم. هنگام سحر، آن قدر حالم خوب شده بودم که سحری خوردم و روزه گرفتم.