«قصه است این، قصه، آری قصۀ در دست
شعر نیست،
این عیار مهر و کین و مرد و نامرد است
بیعیار و شعر محض خوب و خالی نیست،
هیچ، همچون پوچ، عالی نیست.
این گلیم تیرهبختیهاست.
خیس خون داغ سهراب و سیاوشها
روکش تابوت «تختی»هاست.
این گل آذین باغ جادو، نقش خوابآلود قالی نیست.
به حافظه که مراجعه کنیم میبینم که در ایران و حداقل در این نیم قرن اخیر کسان زیادی نبودهاند که آنقدر بختیار شان باشد تا در زمان حیاتشان از آنها به گونهای سزاوار و درخور قدردانی و تجلیل به عمل آمده باشد. غالبا و شاید به لحاظ همان روحیۀ شهیدپروری و نیاز به قهرمانسازی که در بافت فرهنگی ما جا افتاده، بعد از مرگ و از دست شدن آدمها بوده که بیشترین ارجگذاری و یادمانها که اغلب همراه با دریغ و افسوس و حسی از حسرت نیز بوده و هست به نمایش گذاشته شده. «تختی» اما شاید یکی از معدود و شاید اصلا تنها شخصیتی است که هم در زمان حیات، و هم بعد از وفات از احترام و جایگاهی شایسته و سزاوار در نزد مردم برخوردار بوده و هست.
از دستآوردهای افتخار آفرین او در ورزش و مسابقات بینالمللی و المپیک که بگذریم، حرکت او در جهت یاریرسانی به زلزلهزدگان «بوئینزهرا»، جمعآوری کمک برای نیازمندان... از «جهانپهلوان» چهرهای صمیمی و درد آشنا که از محیط و بطن اجتماع برخاسته، ارائه میداد. در یک کلام «تختی» جز در رابطهای کاری و مربوط به امور اداری سازمان ورزشی کشور، هرگز مورد بیحرمتی و توهین یا تحقیر و بهتان واقع نشد. «تختی» به حق نورچشم مردم بود.
. . . از این پس راویان قصههای پهلوانی ـ این
بهین تاریخهای زندۀ هر قوم ـ نقالان،
تو را در قصههای خود برای نسلهای بعد میگویند.
تو اندر سینههای گرم خواهی زیست
تو با انبوه پاک مردمان خوب قلب شهر، خواهی ماند. . .
نام و خاطرههای خوب «تختی» در سی و هشتمین سال از دست شدنش، زنده و عزیز باد.
* *
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
ناشناس
در : سه شنبه 20 دی 1384 [06:24 ]
>جهان پهلوان تختی
شعر بسيار زيبايي بود ،
خصوصا فراز دوم آن خيلي قشنگ بود .
و براستي چگونه مي شود كه كسي در زمان حيات خود ، چنين مي شود و جايگاه مي يابد .
افشين از اصفهان
راستي شعر مال كيه ؟؟؟
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
ناشناس
در : چهارشنبه 21 دی 1384 [16:00 ]
> جهان پهلوان تختی
توی تشیع جنازه تختی یک عده دانشجو تابلویی دردست گرفته بودند و رو روش نوشته بودند:
" قهرمان میمیرد و افسانهوار در دل ما جاودانی میشود / میشود خورشید و ازآفاق دور نوربخش زندگانی میشود"
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!