منو
 صفحه های تصادفی
ماشینهای بادی
پدیده های شنوائی
ثابت جهانی گرانش
دوقرن سکوت
دانشنامه:صفحه تمرین
جنگ جمل
ابومنصور وهسودان
پریتونیت
ساختمان زمین
سبکهای شهرسازی در ایران قبل از اسلام
 کاربر Online
692 کاربر online
 : فرهنگ
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline لیلا مهرمحمدی ارسال ها: 411   در :  شنبه 17 دی 1384 [05:23 ]
  جهان پهلوان تختی
 



«قصه است این، قصه، آری قصۀ در دست
شعر نیست،
این عیار مهر و کین و مرد و نامرد است
بی‌عیار و شعر محض خوب و خالی نیست،
هیچ، همچون پوچ، عالی نیست.
این گلیم تیره‌بختی‌هاست.
خیس خون داغ سهراب و سیاوش‌ها
روکش تابوت «تختی»هاست.
این گل آذین باغ جادو، نقش خواب‌آلود قالی نیست.

به حافظه که مراجعه کنیم می‌بینم که در ایران و حداقل در این نیم قرن اخیر کسان زیادی نبوده‌اند که آنقدر بخت‌یار شان باشد تا در زمان حیات‌شان از آنها به گونه‌ای سزاوار و درخور قدردانی و تجلیل به عمل آمده باشد. غالبا و شاید به لحاظ همان روحیۀ شهیدپروری و نیاز به قهرمان‌سازی که در بافت فرهنگی ما جا افتاده، بعد از مرگ و از دست شدن آدمها بوده که بیشترین ارج‌گذاری‌ و یادمان‌ها که اغلب همراه با دریغ و افسوس و حسی از حسرت نیز بوده و هست به نمایش گذاشته شده. «تختی» اما شاید یکی از معدود و شاید اصلا تنها شخصیتی است که هم در زمان حیات، و هم بعد از وفات از احترام و جایگاهی شایسته و سزاوار در نزد مردم برخوردار بوده و هست.
از دست‌آوردهای افتخار آفرین او در ورزش و مسابقات بین‌المللی و المپیک که بگذریم، حرکت او در جهت یاری‌رسانی به زلزله‌زدگان «بوئین‌زهرا»، جمع‌آوری کمک‌ برای نیازمندان... از «جهان‌پهلوان» چهر‌ه‌ای صمیمی و درد آشنا که از محیط و بطن اجتماع برخاسته، ارائه می‌داد. در یک کلام «تختی» جز در رابطه‌ای کاری و مربوط به امور اداری سازمان ورزشی کشور، هرگز مورد بی‌حرمتی و توهین یا تحقیر و بهتان واقع نشد. «تختی» به حق نورچشم مردم بود.


. . . از این پس راویان قصه‌های پهلوانی ـ این
بهین تاریخ‌های زندۀ هر قوم ـ نقالان،
تو را در قصه‌های خود برای نسل‌های بعد می‌گویند.
تو اندر سینه‌های گرم خواهی زیست
تو با انبوه پاک مردمان خوب قلب شهر، خواهی ماند. . .


نام و خاطره‌های خوب «تختی» در سی و هشتمین سال از دست شدنش، زنده و عزیز باد.


  • * *


  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   ناشناس   در :  سه شنبه 20 دی 1384 [06:24 ]
  >جهان پهلوان تختی
 

شعر بسيار زيبايي بود ،
خصوصا فراز دوم آن خيلي قشنگ بود .

و براستي چگونه مي شود كه كسي در زمان حيات خود ، چنين مي شود و جايگاه مي يابد .

افشين از اصفهان

راستي شعر مال كيه ؟؟؟

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   ناشناس   در :  چهارشنبه 21 دی 1384 [16:00 ]
  > جهان پهلوان تختی
 

توی تشیع جنازه تختی یک عده دانشجو تابلویی دردست گرفته بودند و رو روش نوشته بودند:
" قهرمان می‌میرد و افسانه‌وار در دل ما جاودانی می‌شود / می‌شود خورشید و ازآفاق دور نوربخش زندگانی می‌شود"

  امتیاز: 0.00    نمایش یاسخ های این پست  
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline محمد جواد قدوسی ارسال ها: 98   در :  جمعه 30 دی 1384 [17:14 ]
  > جهان پهلوان تختی
 

من نمیدونم چی داشته؟!!
ولی هرچی بوده .. اینطورکه می‌گن ... با شرافت زندگی ‌کرده ... یعنی اون حدی که میفهمیده

  امتیاز: 0.00