برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
ناشناس
در : دوشنبه 04 مهر 1384 [03:46 ]
سلطان محمود
در این سایت میخوانیم:
"لشکرکشی محمود به هند - نبرد با چیپال
«393 ق / 1003 م»
چیپال، راجه ویهنه از خانواده هندو شاهان بود که در لشکر کشی محمود به هند، در ولایت برشور، نزدیک پیشاور کنونی، مغلوب و اسیر شد «393 ق / 1003 م» که در این لشکرکشی غنایم بسیاری به دست محمود افتاد. ولی عاقبت چیپال توانست آزادی خود را در برابر پرداخت مالی هنگفت به دست آورد، اما پادشاه هندو که این اسارت و آزادی را برای خود مایه ننگ میدانست، خود را کشت.
امان از بیخبری
این پهلوان پنبه ها (محمود غزنوی) چون نمیتوانستند در مقابل قدرت اعراب کاری برای ایران بکنند و هنوز در نماز جمعه خطبه را به نام خلیفه میخواندند برای خود شیرینی درمقابل اعراب دست به این کار های ضد خدایی میزدند و هم دیدیم که برای مال اندوزی به آنجا حمله کرد اگر محمود قدرت واقعی داشت میبایست ایران را از چنگ عرب رهایی میبخشید نه اینکه سر مردم را با پیروزی های غیر لازم و عرب خوشحال کن گرم کند ما به هیچ وجه از جانب هند در هیچ زمانی تهدید نمیشدیم و نباید این حمله صورت میگرفت این حمله نزدیک ترین شباهتش همان حمله یغماگران عرب به ایران است ,سلطان محمود این کار را فقط برای خودش کرد نه ایرانی ,ایرانیان بسیاری قبل از وی برای آزادی ایران جان فدا کرده بودند او مال اندوز بود و چپاولگر ,فردوسی بزرگ در باره او میفرماید:
زیان کسان از پی سود خویش----------- بجویند و دین اندر آرند پیش
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
ناشناس
در : دوشنبه 04 مهر 1384 [07:57 ]
>سلطان محمود
با سلام
در اينكه محمود غزنوي به دنبال فتوحات و غنايم بود ، بحثي نيست .
اما
اين تعابير و مفاهيمي نظير " پيروزي هاي عرب خوشحال كن " و يا " چنگ عرب " و يا " اين كار را براي خودش كرد و نه ايراني "
خيلي به تحليل هاي تاريخي مرتبط نيست .
در زمان محمود غزنوي ،
تمدن ايراني ، بصورتي جديد در حال شكل گرفتن بوده است ،
زبان فارسي بصورتي نوين و با مايه هايي از پهلوي باستان و هم زبان عربي ، تقريبا شكل گرفته بود .
نمونه اش ،
تاريخ بيهقي كه زباني بسيار سليس و غني دارد .
و يا اشعار رودكي و منوچهري .
محمود غزنوي بدنبال شكوه خويش و دربار خود بوده است ، اما
سبب شده است تا زبان فارسي در مسير رشد و غناي خويش ، به پيش برود .
به عنوان سؤال :
ابوريحان بيروني كه ساكن خوارزم بود و
به دربار محمود رفت و
با او به هند رفت و
كتاب " ماللهند " را در مورد زبان ها ، فرهنگ ها و بسياري نكات هند نوشت و
به عربي هم مي نوشت ،
ايراني بود يا عرب يا وابسته به محمود غزنوي ؟؟؟
دوست عزيز ،
اين فرهنگ ايراني است كه
كاملا با اسلام عجين شده است و
پادشاهان بدون آنكه بخواهند و يا كاملا بدان آگاه باشند ،
سبب رشد و غنايش شده اند .
همه اينها بوده است ، چون فرهنگ ما در حال زايندگي و رشد بوده است .
و الان اوضاع خوب نيست ،
چون كليت جامعه ما و همه آحاد ما ، بدان صورت كه بايد نيستيم .
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!