منو
 صفحه های تصادفی
با ترس کودکان چه کنیم؟
مریستم
پیل گالوانی ولتا
حرکات خشکی زایی
اقدامات داخلی نادر شاه
اعزام سپاهی به شهرها
امام کاظم علیه السلام و شادمانی در ولادت فرزند
کاربرد اصول شمارش در فیزیک
ممنوعیت کتابت حدیث در زمان عمر
عقبه بن سمعان
 کاربر Online
828 کاربر online
 : ادبی
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   ناشناس   در :  سه شنبه 01 شهریور 1384 [20:33 ]
  گل کردن حس وطن دوستی!
 


به ایرانم

ایران جاودانه ام

همیشه با تو . . .

معنای زنده بودن من ، با تو بودن است

نزدیک ، دور

سیر، گرسنه

رها ، اسیر

دلتنگ ، شاد

آن لحظه ای که بی تو سرآید مرا مباد!


  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   ناشناس   در :  جمعه 04 شهریور 1384 [11:10 ]
  Re: گل کردن حس وطن دوستی!
 

خاکم به سر ز غصه به سر خاک اگر کنم

خاک وطن که رفت چه خاکی به سر کنم ؟

آوخ کلاه نیست وطن گر که از سرم

برداشتند فکر کلاهی دگر کنم

مرد آن بود که این کلهش بر سر است و من

نامردم اگر که بی کله آنی به سر کنم

من آن نیم که یکسره تدبیر مملکت

تسلیم هر ذره گرد قضا و قدر کنم

زیر وزبر اگر نکنی خاک خصم نکنم

ای چرخ زیر و روی تو زیر و زبر کنم

هر آنچه می کنی بکن ای دشمن قوی

من نیز اگر قوی شدم از تو برتر کنم

من آن نیم به مرگ طبیعی بمیرم این

یک کاسه خون به بستر راحت هدر کنم.

معشوق عشقی وطن ای عشق پاک من

ای آنکه ذکر عشق تو شام و سحر کنم

عشقت نه سرسری ست که از سر به در شود

مهرت نه عارضی ست که جای دگر کنم

عشق تو در وجودم و مهر تو در دلم

با شیر اندرون شد و و با جان به در کنم

میرزاده عشقی

ب*ف





  امتیاز: 0.00