جایزهی نوبل فيزيك 1982 بخاطر کار پیشگامانهی ویلسون برای توسعهی یک چارچوب نظری در مورد طبیعت گذار فازها، مانند توصیف چگونگی تبدیل مایع به گاز با تغییر دمای آن یا از دست رفتن خاصیت مغناطیسی یک ماده هنگام استفاده از یک میدان مغناطیسی، به وی اهدا شد.
گذار فازها میتواند به وسیلهی تغییر ناگهانی در مقادیر برخی از ویژگیهای فیزیکی یا به وسیلهی گذارهای آرامتر از یک فاز به فاز دیگر توصیف شوند. با این وجود بسیاری از نظریههای قبلی، که مهمترین آنها نظریهی عمومی لو لاندائو در مورد گذار فازها بود، در پیشگویی رفتار نزدیک به گذار که تحت عنوان نقطهی بحرانی شناخته شده است، با شکست مواجه شدند.
این مشکل سرانجام توسط ویلسون در سال 1971 حل شد. او متوجه شد که باید افتوخیزها را در گسترهی وسیعی از مقیاسهای طولیِ متفاوت، با در نظر گرفتن افتوخیزهای کوتاه و بلندبرد بررسی کرد. بنابراین چنین گذارهایی به وسیلهی اثرات جمعی هر شیء دیگری در سیستم تقریباً به طور کامل مشخص شد.
نظریهی ویلسون برای پدیدههای بحرانی، یک توصیف نظری کامل از رفتار نزدیک به نقطهی بحرانی بود که اثبات میکرد بسیاری از سیستمهای به ظاهر نامرتبط، مایعات یا مخلوطی از مایعات و فرومغناطیسها، رفتار یکسانی نشان میدهند.
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!