تمدن حوزه سند از آنجایی که بخش عمدهای از هند شمالی و افغانستان را جزئی از تمدن فلات ایران میدانستند و البته باید دانست، ما در این بخش تمدن حوزه رود سند و پنجاب را نیز مورد بررسی قرار میدهیم. در اثر کاوشهایی که از سال 1920 از جانب یک دانشمند باستان شناس انگلیسی به نام سرجان مارشال در دره سند به عمل آمد و در نقاط سوم به موهنجو دارو (Mohenjo –daro) و هارپا (Harapa) در پاکستان کنونی که تز شبه قاره هند جدا شدهاست، تمدن کهنی کشف شد که ارتباط با تمدن عیلام، بابل و تمدنهای دیگر هم عصر خود تا سه هزار سال قبل از میلاد دارد. به نظر میرسد که آریاییها پس از این تاریخ تمدن به هندوستان آمده باشند. سرجان مارشال این تمدن را به بومیان هند نسبت داده و آن تمدن را ساخته و پرداخته نژاد دارویدی دانستهاست. اما بعضی از خاورشناسان این تمدن را نتیجه فکر آریاییهای دانستهاند ولی در این مورد نظریات متفاوتی است. این تمدن و فرهنگ (مدنیت) نشان میدهد که در حدود چهار هزار یا سه هزار سال قبل از میلاد حوزه سند دارای تمدن درخشانی بوده و مردم آن سرزمینها، شهرهایی داشتهاند که به جادههای مرتب و مستقیم و حمامها و مجاری آب به شکل لولهکشیهای کنونی داشتهاست و مردم آن گندم و جو زراعت کردهاند و حتی غلات را سیلو کردهاند همچنان که در فلات ایران در دورههای مختف تمدنی در خمرههای بزرگ گندم و جو را انبار میکردهاند. آنها چهارپایان و حتی فیل را اهلی میکردند. این مردم فلزاتی مثل طلا، نقره، مس و سرب را استخراج میکردند و از فلزات گران قیمت و عاج وسایل زینتی درست میکردند. حفاریها در بلوچستان به ویژه نزدیک (کویته) در پاکستان فعلی که نظیر مدنیت وادی سند است.
کاوشهای باستانشناسی در سیستان و افغانستان سیستان در جنوب شرقی فلات ایران و مجاور افغانستان است. ناحیهای بسیار تاریخی است به طوری که حتی فردوسی درباره آن میگوید:
(که رستم یلی بود در سیستان). سیستان به ویژه شهر سوخته که قدیمیترین شهر در این منطقه بوده، مرکز یک حکومت متمدن قبل از آریاییها بودهاست. یونانیها این منطقه را درانگیانا مینامیدند و پس از هجوم سکاها در قرن دوم قبل از میلاد نام آن به سکستانه تبدیل شد. بعداً اعراب به آن سجستان مینامیدند. سیستان را در دوران تاریخی ساسانی نیم روز هم میگفتند. شهر سوخته احتمال دارد که در قرون قبل از میلاد به وسیله حملات مکرر سکاها نابود شدهاست. این شهر قدیمیترین مرکز تمدن در عصر مفرغ بودهاست. در دوران باستان، رودخانه هیرمند از نزدیکی شهر سوخته میگذشت و این شهر در اثر این رودخانه بسیار آباد بودهاست. از 1346 خورشیدی که حفاری توسط باستانشناسان ایتالیایی انجام شدهاست، به یک سلسله اطاعات مفیدی رسیدهاند از جمله جواهراتآلات از سنگهای مختلف، کارگاههای پارچهبافی و چیزهایی که در حفاری شهرهای دیگر به دست نیامدهاست.
در 1936 میلادی بوسیله موسیو هاکن و گیرشمن فرانسوی در محلی به نام نادعلی محل سابق زرنگ پایتخت سابق سیستان کاوشهایی به عمل آوردند. ظروف سفالی نقشدار مانند اشیاء بدست آمده در عشقآباد به دست آمد. ناگفته نماند که شهر سوخته در 57 کیلومتری جاده زابل به زاهدان قرار دارد.
اکتشافات در گنج تپه
در دامنه جنوبی البرز و در مغرب خوروین و جنوب آبادی آجین دوجین در تهران به قزوین در خرداد 1328 کاوشهایی صورت گرفت و در قسمت جنوبی گنج تپه محل دیگری است به نام سیاه تپه که در آن ظروف قرمز رنگ گنج تپه تعلق به یک دوره دارد. دامنه شرقی این تپه محل سکونت اقوامی بوده که در هزاره دوم قبل از میلاد در آن حوالی سکونت داشتند. از حفاری در گنج تپه نتایج زیر بدست میآید: اول آن که ظروف متنوعی بدست آمده که اغلب به رنگ سیاه مایل به خاکستری و بعضی اوقات ظروف قرمز رنگ بودهاست. دیگر آن که اشیاء مفرغی و طلا نسبت به سایر تپههای قبل از تاریخ کمتر یافت شده ولی زنگزدگی آنها بسیار است. این اشیا با ظروف سیاه رنگ تپه حصار دامغان و تورنگ تپه گرگان و با آثار آذربایجان قابل مقایسه میباشد.
کاوشها در سرزمین کاسیها (لرستان)
از حدود هزاره سوم قبل از میلاد به بعد این مردم به اعتباری، نخست در زمینهای جنوب دریای کاسپین (خزر) (مازندران) و بعد در دامنههای سلسله جبال زاگرس ساکن بودهاند. اکثر علمای باستانشناس و مورخین، مردم ناحیه لرستان کنونی را بازمانده اقوام کاسی میدانند. در کتیبههای آشوری، از آنان به نام کاسی (Kassi) یاد شدهاست. نام هگمتانه یا همدان که بعدها پایتخت ماد گردید کاراکاسی به معنی شهر کاسیان مینامیدند. همچنین نام شهرهای قزوین (کاسپین) و کاشان (قاشان) (کیآشیان) و دریای کاسپین را برگرفته از نام این قوم میدانند. وسعت منطقه حضور کاسیها در بخش غرب فلات ایران تا همدان امتداد داشته است. کاسیان در برخی از نواحی که در آینده مادها برای سکونت خود انتخاب خواهند کرد، سکونت گزیدند و به احتمال قوی این نقاط قلمرو دولت مقتدر کاسی شدهاست. کاسیها را برخی مورخان، آریایی میدانند و برخی از نژادهای آزیانیک (آسیانیک) کاسیها اهلی کردن و استفاده از اسب را به مردم بینالنهرین آموختند. دمورگان فرانسوی میگوید آثار این قوم را از طالش تا قفقاز نیز یافتهاست.
اهالی لرستان تحت حاکمیت کاسیها در صنعت برنز از اقوام دیگر برتری داشتند. این اشیاء عبارت بودند از خنجر، تبر، تیروکمان، زوبین، گرز و از زینتآلات، گردنبند و گوشواره نیز کشف کردهاند. اقوام غیر کاسی که در غرب ایران بودند عبارت بودند از گوتیها در آذربایجان میتانیها در امتداد زاگرس، لولوبیها در منطقه رود دیاله تا سرپل ذهاب که آثار گرانبهایی از خود به یادگار گذاشتهاند. اقوام اورارتوئی در نزدیکی دریاچه وان و مانائیها در آذربایجان. برای کسب اطلاعات وسیع در این مورد به کتاب زیر مراجعه کنید. اطلس تاریخ ایران که زیر نظر سازمان نقشه برداری کشور تهیه شده در صفحه 25 به بعد.
نتیجه بحث در ادوار ماقبل تاریخ ایران
در قدیمیترین زمانهای قبل از تاریخ در حدود پانزده هزار تا ده هزار سال پیش از میلاد که عصر بارانهای متوالی در فلات ایران به انتها رسید مردمی در این سرزمین میزیستند که در خانهها و مساکن غارگونه و به عبارت دیگر غارهای زیرزمینی زندگی می کردند که در دامنه کوهها قرار داشت. نمونه ای از این غارها در منطقه بختیاری که گیرشمن در 1949 کشف کرده وجوددارد تنگ پیده (Pedeh) در شمال شرقی شوشتر کشف شدهاست.
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!