نخستين مدرك گواه بر وجود ارتباط مغناطيس با بارهاي در حركت، در سال 1820 توسط دانشمند دانماركي هانس كريستين اورستد كشف شد. وي دريافت كه عقربهي قطبنما بهگونهاي كه در شكل زیر نشان داده شده است توسط سيم حامل جريان منحرف ميشود.
بررسيهاي مشابهي توسط آندره آمپر در فرانسه انجام شد. چند سال بعد مايكل فاراده در انگلستان و ژوزف هانري در امريكا كشف كردند كه حركت دادن يك آهنربا در نزديكي يك حلقهي رسانا ميتواند جرياني در حلقه بهوجود آورد. اكنون ميدانيم كه نيروهاي مغناطيسي بين دو آهنربا بهطور بنيادي از برهمكنشهاي بين الكترونهاي در حال حركت در اتمهاي دو جسم ناشي ميشوند. (بين دو جسم برهمكنشهاي الكتريكي نيز وجود دارد ولي اين برهمكنشها به دليل آن كه دو جسم از نظر الكتريكي خنثا هستند بسيار ضعيفتر از برهمكنشهاي مغناطيسي است.)
درون يك جسم مغناطيده نظير يك آهنرباي دائمي، الكترونهاي معيني از اتمها داراي حركت منظمي هستند؛ در يك جسم نامغناطيده اين حركتها منظم نيست.
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!