منو
 کاربر Online
1451 کاربر online
 : روان شناسی
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  پنج شنبه 10 فروردین 1391 [09:05 ]
  قدرت خودشناسی در یادگیری
 

چه کسی شما را بهتر از خودتان می شناسد؟ صرف نظر از دیگران، شما برای چندین سال در درون پوست خود بوده اید( با خود بوده اید ). در هر حال، تا زمانی که واقعا آن چیزی که شما را دچار مشکل می کند، جست و جو نکنید، ممکن است خودتان را آن طوری که هستید، نشناسید؛ ممکن است شما از حداکثرتوان و استعداد خود استفاده نکرده باشید. موضوع بحث در این قسمت، خود شما و علایق تان می باشد. شما زود از خواب بر می خیزید یا دیر؟ آیا هنگامی که به معلم گوش می دهید بهتر یاد می گیرید یا زمانی که کتاب مطالعه می کنید؟ آیا وقتی که تنها کار می کنید راحت تر هستید یا زمانی که با دیگران کار می کنید؟ جواب هایی که به این سوال ها و سوال های دیگر در این زمینه می دهید، بیانگر علایق شما هستند.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  جمعه 11 فروردین 1391 [18:20 ]
  توجه به علایق فردی
 

برای این که حداکثر استفاده را از این بحث ببرید، لازم است تفاوت بین علایق و مواردی را که نسبت به آنها علاقه ندارید، مشخص کنید. علایق به اعمال و نگرش هایی اشاره دارد که در آن احساس طبیعی دارید، راحت هستید، آسان است، تحت فشار نیستید، و به صرف انرژی زیاد نیاز ندارید. مواردی که به آنها علاقه ندارید، درست برعکس آن است. این اعمال و نگرش ها باعث ناراحتی، بی نظمی، سخت شدنکار و فشار زیاد می شوند و به تلاش بیش از حد نیاز دارند. بنابر این آگاهی از علایق می تواند به قدرت شما بیفزاید؛ به ویژه که شما باید با ساعت بیولوژیکی بدنتان، سبک یادگیری مورد علاقه تان، سطح انگیزشتان، و سنخ شخصیتی خودتان هماهنگ و همسو باشید. باید خودتان را بیشتر بشناسید و این دانش و آگاهی در مورد خودتان می تواند به شما در جهت یادگیری بیشتر کمک کند.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  سه شنبه 15 فروردین 1391 [10:42 ]
  لحظه های اوج
 

هر فردی ساعت درونی مخصوص بخ خود را دارد و به همین دلیل است که بعضی افراد می گویند: من شب ها فعالیت می کنم، در حالی که دیگران می گویند: من فرد سحر خیزی هستم. این لحظه ها را لحظه های اوج می گویند؛ به این معنی که ساعاتی هستند که شما بیشترین توانایی را برای انجام فعالیت های بدنی و روانی دارا هستید. احتمالا شما، قبلا از زمانی که بیشترین هشیاری را دارا می باشید، آگاه شده اید؛ اما ممکن است نیازمند جزئیات بیشتری برای آگاهی یافتن از ساعت زمانی خودتان باشید.
برای این بتوانید لحظۀ اوج خود را مشخص کنید، به سوال های زیر پاسخ دهید:
1- اگر از ساعت زنگ دار استفاده نکنید، صبح چه موقعی از خواب برمی خیزید؟
2- اگر فردا مسئولیتی یا کاری نداشته باشید، شب تا چه ساعتی بیدار می مانید؟
3- آیا فرصت می کنید یک چرت بزنید؟ چه موقع از روز؟
4- چه موقع از روز می خواهید بعضی از کارها مانند خواندن کتاب، نوشتن نامه، حل کردن مسائل کتاب و یا تصمیم گیری که نیاز به فکر قوی و روحیۀ بالا دارند، انجام دهید؟
5- چه موقع از روز را ترجیح می دهید که فعالیت یا کار فیزیکی ای مانند ورزش، تمیز کردن خانه، شستن وسایل، پیاده روی، شنا و یا باغبانی در حیاط داشته باشید؟

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  سه شنبه 15 فروردین 1391 [10:45 ]
  تفسیر پاسخ به سوال شمارۀ یک
 

اگر جواب شما برای سوال اول ، قبل از طلوع آفتاب باشد، بیانگر آن است که بدون استفاده از ساعت زنگ دار، صبح زود از خواب بر می خیزید و احتمالا فرد سحرخیزی هستید. در صورت امکان، صبح زود به کلاس بروید یا ساعت هایی از صبح را برای مطالعه اختصاص دهید. اگر نمی خواهید در شب فعالیت کنید اما مجبور می شوید که تا دیر وقت مطالعه کنید، به اندازۀ زمانی که در لحظۀ اوج مطالعه می کنید، بازدهی نداشته و پیشرفت نخواهید کرد. همچنین افراد سحرخیز باید از شرکت در کلاس های شبانه خودداری کنند.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  سه شنبه 15 فروردین 1391 [10:50 ]
  تفسیر پاسخ به سوال شمارۀ دو
 

در جواب سوال دوم، اگر شما عموما ساعت 11 شب ( بعداز ظهر ) یا بعد از آن می خوابید و از بیدار ماندن تا صبح زود لذت می برید، لحظۀ اوج شما شب است. ممکن است در ساعت 2 نصف شب این قدر انرژی داشته باشید که متوجه می شوید که دارید سریع در اطراف حرکت می کنید و کارهایی را مثل شستن ظرف ها، تمیز کردن خانه و یا غذا درست کردن با صدای بلند انجام می دهید. اگرچه نمی توانید ساعت 2 شب به کلاس بروید، اما می توانید این انرژی شبانه را به نوشتن مقاله، مرور یادداشت ها، و یا مطالعۀ لغات و اصطلاحات اختصاص دهید. همچنین افرادی که شب دیر می خوابند باید آگاه باشند که در کلاس های 8 صبح شرکت نکنند.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  سه شنبه 15 فروردین 1391 [10:53 ]
  تفسیر پاسخ به سوال شمارۀ سه
 

اگر جواب شما به سومین سوال در مورد چرت زدن منفی است، می توانید بقیۀ این مطالب را مطالعه نکنید. به عبارت دیگر، اگر جواب شما مثبت است باید مطالعۀ این مطلب را ادامه بدهید. ممگکن است لحظه ای از روز در هنگام فعالیت های فیزیکی یا فکری احساس کنید که خواب آلود هستید و در واقع در پایین ترین حد قرار دارید که درست نقطۀ مقابل لحظۀ اوج است. در صورت امکان سعی کنید در این ساعات به کلاس نروید و موضوعاتی مانند مطالعۀ مشکل را که نیاز به نیروی فکری زیاد دارند، انجام ندهید؛ زیرا نتیجۀ معکوس خواهد داشت.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  سه شنبه 15 فروردین 1391 [10:57 ]
  تفسیر پاسخ به سوال های شمارۀ چهار و پنج
 

جواب های شما به سوال های شمارۀ 4 و 5 که بیانگر زمانی است که شما ترجیح می دهید فعالیت جسمی و روانی داشته باشید، دلیل روشنی برای مشخص کردن لحظۀ اوج کار شماست. در هنگام لحظۀ اوج می توان بعضی شرایط را به وجود آورد که موجب بهترین نتیجه شود. در هر صورت، حتی اگر شما نتوانید در ساعات اوج به کلاس بروید و یا مطالعه کنید، حداقل می توانید بفهمید که چرا در بعضی اوقات کاملا هشیار و فعال هستید و در بعضی اوقات دیگر، کمترین آگاهی و هشیاری را دارید. شناخت و یادآوری لحظۀ اوج، دقیقا سرآغاز خودشناسی است.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  چهارشنبه 16 فروردین 1391 [11:06 ]
  سبک یادگیری
 

هر چیزی را که یاد می گیرید از طریق حواس پنجگانه است. از زمانی که متولد می شوید، برای یادگیری چیزهای مربوط به خودتان و دنیای اطرافتان حواس پنجگانه را به کار می گیرید. مثلا بچه های کوچک ساعت ها به دست ها و پاهای خود نگاه می کنند( حس بینایی ) ، همان بچه ها به وسیلۀ لالایی راحت به خواب می روند( حس شنوایی )، از طریق تجاربی که به دست می آورند می فهمند که اشیا سرد یا گرم هستند( حس بساوایی )، وقتی که اندکی بزرگتر می شوند، هر چیز را به دهان می برند( حس چشایی )، و سرانجام آنها وقتی که غذاهای خوشمزه و بودار در آشپزخانه در حال پخت است، به طرف آشپزخانه می دوند( حس بویای ). یک بچه درست مانند همۀ یادگیرندگان از حواس پنجگانۀ خود برای آشنایی با جهان اطرافش استفاده می کند.
باید یادآوری کنم که شما هنوز از سه حس بینایی، شنوایی و لامسۀ خود برای یادگیری استفاده می کنید. اگر چه شما می توانید از طریق یک ، دو یا هر سه حس یاد بگیرید، اما ممکن است باز یک روش را بیشتر ترجیح دهید. هیچکدام از این حس ها بر دیگری ترجیح ندارند؛ اما آگاهی از این که شما ترجیح می دهید از کدام طریق یاد بگیرید، راه دیگری برای کمک به شما در کسب نتیجۀ موثر است.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  چهارشنبه 16 فروردین 1391 [11:12 ]
  سبک یادگیری خود را کامل کنید
 

شناسایی سبک یادگیری برتر به شما کمک می کند که روشی موثر برای حداکثر یادگیری پیدا کنید. در هر صورت شما باید سبک های یادگیری دیگر را نیز تقویت کنید. از آنجا که همۀ دانش از طریق حواس به دست می آید، هر چه حواس بیشتری در یادگیری خود به کار ببرید به همان اندازه، اطلاعات را بیشتر به خاطر خواهید آورد. هم چنین، تمرین سبک هایی که کمتر ترجیح می دهید، به شما در یادگیری انعطاف می دهد. همیشه بکوشید فکرتان باز باشد و روش های تازه را بیازمایید. به منظور آشنایی بیشتر با سبک های یادگیری به مطالب ارائه شده در بخش یادگیری دربارۀ یادگیری و سبک های یادگیری مراجعه کنید. در ضمن مطالعۀ کتاب یادگیری دربارۀ یادگیری ترجمۀ دکتر محمود جمالی فیروز آبادی و احمد شریفان به شما توصیه می شود.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  جمعه 18 فروردین 1391 [08:42 ]
  سبک تدریس معلمان
 

معلمان به روش های مختلفی تدریس می کنند؛ زیرا آنها تا اندازه ای تحت تاثیر سبک برتر یادگیری خود هستند. در مورد همۀ معلمانی که در گذشته داشتید و آنهایی که حالا دارید، فکر کنید. همۀ آنها دارای فنون و سبک های تدریس منحصر به فردی هستند. این که شما سبک تدریس آنها را خوب یا بد ارزیابی می کنید، تا اندازه ای به سبک یادگیری شما برمی گردد. اگر سبک یادگیری شما و سبک تدریس معلم یکی باشد، ممکن است امکان موفقیت شما در آن کلاس فراهم شود. مثلا اگر شما از طریق شنیداری بیشتر یاد می گیرید، در کلاس معلمی که درسش را تنها با سخنرانی ارائه می دهد، بیشتر از افرادی که از طریق دیداری و یا بساوایی بهتر یاد می گیرند، پیشرفت خواهید کرد. در هر صورت اگر سبک یادگیری شما با سبک تدریس معلم یکی نیست، باید این تفاوت را در نظر داشته باشید و برای این که خود را تطبیق دهید، کمی بیشتر تلاش کنید. عدم هماهنگی روش شما با معلم نمی تواند عذری باشد بر این که شما یاد نگیرید. چنین تفاوت هایی به شما فرصت می دهد که در روش های دیگر یادگیری مهارت پیدا کنید.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  جمعه 18 فروردین 1391 [08:43 ]
  انگیزش
 

جنبۀ دیگر در مورد شناختن خودتان این است که چیزی که شما را بر می انگیزد، شناسایی کنید. شما به عنوان یک انسان، خیلی پیچیده هستید و عموما دارای انگیزه های گوناگونی هستید. به عنوان مثال، اگر چه شما به این دلیل که گرسنه هستید، ( نیاز اولیه ) غذا می خورید، گاهی اوقات نیز به این دلیل که کسی می گوید وقت شام است، و یا به ساعت نگاه می کنید و می گویید من یک ساعت وقت دارم؛ حدس می زنم که چیزی برای خوردن خواهم گرفت، غذا می خورید. ممکن است گاهی اوقات برای کاهش فشار، عصبانیت و یا کسالت و یا برای این که از چشیدن لذت ببرید، غذا بخورید. چیزهایی که شما را برمی انگیزانند می توانند بسیار گوناگون باشند.
وقتی که شما کم سن و سال تر بودید، احتمالا انگیزه هایتان زیاد پخته نبود. شما هر کاری می خواستید، انجام می دادید و یا اغلب اوقات آنچه را که والدین و یا افراد بزرگسال دیگر به شما می گفتند، انجام می دادید. آیا جملات زیر برای شما آشناست و یا آنها را بکار می برید؟
• وقتش شده است که اسباب بازی هایت را کنار بگذاری
• من فقط یک داستان دیگر برایت می خوانم؛ بعد از آن باید بروی بخوابی
• قبل از این که بیرون بروی، باید تکالیفت را انجام دهی
• ابتدا اتاقت را تمیز کن، بعد می توانی بازی کنی
موقعی که شما کم سن و سال بودید، انتخاب ها و اعکمالتان اغلب از طرف افرادی که مسئول شما بودند به شما تحمیل می شد. این از یک جهت خوب است؛ زیرا بچه ها به راهنمایی نیاز دارند. به هر حال، متوجه این نکته باشید که شما دانش آموز هستید و باید مسئول خود و تصمیم هایی که می گیرید، باشید. به عبارت دیگر، شما باید تلاش کنید که فردی خودانگیخته باشید. بررسی چیزهایی که شما را بر می انگیزد، به شما کمک می کند که اعمال خود را بهتر بشناسید و این باعث کنترل بیشتر شما بر خودتان می شود.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  جمعه 18 فروردین 1391 [08:43 ]
  آزمونی برای تعیین میزان خودانگیختگی
 

اگر به سوال های 1، 3، 6، و 10 جواب بله و به بقیۀ سوال ها کمی یا خیر دادید، احتمالا فردی خودانگیخته هستید. اگر اکثر جواب های شما برای سوال های شمارۀ 2،4،5، 7،8،و 9 بله باشد، در این صورت ممکن است شما فردی باشید که زیاد به دنیای خارج اجازه می دهید تا شما را کنترل کند.
  • به هر یک از سوال های زیر به صورت بله، کمی یا خیر جواب دهید:
1- من برای گرفتن مدرک به مدرسه می روم.
2- من در مدرسه هستم، چون دوستانم نیز در مدرسه هستند.
3- من مطالعه می کنم، چون می دانم که باید مطالعه کنم.
4- من اغلب وقتی که باید مطالعه کنم، آن را به تعویق می اندازم.
5- من فکر می کنم که معلمان نمرۀ منصفانه به من نمی دهند.
6- من خودم مسئول نمره هایی هستم که می گیرم.
7- اگر من در کلاس حضور ندارم، مقصر نیستم.
8- چون خیلی کار داشتم، نتوانستم تکالیفم را سر وقت انجام بدهم.
9- خودم باعث بدبختی خودم هستم.
10- نمراتم دقیقا بستگی به میزان مطالعۀ من دارد.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  یکشنبه 20 فروردین 1391 [09:13 ]
  انگیزش و کانون کنترل
 

یک روان شناس به نام جولیان بی راتر در سال 1966 اصطلاح کانون کنترل را مطرح کرد. اگر شما خود را مسئول زندگی خودتان بدانید، گفته می شود که دارای کانون کنترل درونی هستید. از طرف دیگر، اگر شما ابتدا مسئولیت های مربوط به زندگی خود را به گردن دیگران یا شرایط بیرون از وجود خود بیندازید، در آن صورت شما دارای کانون کنترل بیرونی هستید.
افرادی که خودانگیخته هستند، دارای کنترل درونی بوده و عموما مثبت اندیش هستند و خود را مسئول اعمال خود می دانند. به عنوان مثال اگر آنها در امتحان خوب عمل نکنند، از خود می پرسند کجای کار من اشتباه بود؟ و سپس تجزیه و تحلیل می کنند که چگونه می توانند عادت های مطالعۀ خود را برای گرفتن نتیجۀ بهتر تغییر دهند.
افرادی که انتظار دارند دیگران و یا شرایط، آنها را هدایت کنند، کسانی هستند که دارای کانون کنترل بیرونی می باشند و اغلب منفی نگر هستند. آنان جهان اطرافشان را سرزنش می کنند و وقتی امورات بر طبق مرادشان پیش نمی رود، سرنوشت و قضا و قدر را مقصر می دانند.
بنابر این برای این که بتوانید فردی خودانگیخته و دارای کانون کنترل درونی باشید، باید عذر و بهانه برای انجام ندادن کارها را کنار بگذارید و مسئولیت همۀ تصمیمات و اعمال خود را بپذیرید.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  سه شنبه 22 فروردین 1391 [14:02 ]
  خود گفت و گویی
 

آیا تاکنون به خودتان گفته اید که من می دانم که کار را خراب خواهم کرد.( این امتحان، یا سوال ها، این درس را و ... ) ؟ اگر اغلب به خودتان بگویید که نمی توانید چیزی یا بعضی چیزها را انجام دهید، خودتان به آن اعتقاد پیدا خواهید کرد و ممکن است به فردی تبدیل شوید که قادر نیست به اهدافش دست یابد. روان شناسان به این پدیده پیش گویی کام بخش می گویند. شما در مورد آنچه که انجام خواهید داد، پیش بینی می کنید و سپس از لحاظ روان شناختی طوری عمل می کنید که چنین چیزی اتفاق بیفتد. اگر پیش بینی شما در مورد خودتان منفی بوده و پر از افسردگی و سرنوشت بد باشد، خودتان کاری خواهید کرد که نتیجۀ منفی بگیرید.
با این وجود، خوش بختانه پیش گویی کام بخش به همان خوبیدر جهت عکس نیز عمل می کند. اگر شما خود را فردی موفق ببینید و همواره این دیدگاه را با کلمات مثبت تقویت کنید، در نتیجه شما خیلی بهتر از حد معمول در دست یابی به اهدافتان موفق خواهید بود. این خود گفت و گویی مثبت، این که به خود بگویید می توانید به اهدافتان دست رسی پیدا کنید، شانس شما را برای موفقیت خیلی بالا می برد. به عبارت دیگر ، ذهن شما حقیقت را طوری قبول می کند که شما آن را می بینید و به آن می نگرید؛ ذهن و فکر شما فقط آنچه را که خودتان به آن می گویید، می داند و لاغیر. چرا ذهن خود را با چیزهای خوب مانند مثبت نگری، کلمات موفقیت آمیز، و تصاویر دست یابی به اهدافتان پر نمی کنید؟
خود گفت و گویی منفی، نقطۀ مقابل خود گفت و گویی مثبت است و موجب بی ارادگی و نابودی شما می شود. آیا تاکنون به یک فرد منفی نگر برخورد نکرده اید؟ چنین شخصی عادت دارد که ایده ها و فرصت ها را کم اهمیت جلوه دهد؛ حتی قبل از این که آنها را مورد آزمایش و یا بحث قرار گرفته باشند. چنین افرادی همیشه انواع خبرهای منفی و ناخوشایند مانند در این امتحان شکست خواهم خورد و ... بیان می کنند. این چنین جملات و موضع گیری هایی در واقع حمله کردن به خود و شکستن خود است و نتیجۀ آن عمل نکردن و ناامیدی است. مطمئن باشید زمانی که احساس پستی می کنید، این امر، یک چیز طبیعی است؛ زیرا هر کس روزهای بد داشته و دارد. اما شما باید بکوشید به جای گفت و گوی منفی، همیشه گفت و گوی مثبت کنید.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  جمعه 25 فروردین 1391 [07:59 ]
  تصویرسازی ذهنی
 

شکل دیگر گفت و گوی مثبت با خود، تصویر سازی ذهنی است؛ یعنی شما در ذهن خود موفقیت را به تصویر بکشید. افراد در هر قدم از زندگی، این تکنیک را برای اطمینان یافتن به کار می برند. برای مثال افراد سخنران در مورد شنونده های مشتاق و ایده آل خود که مشتاقانه برای یادگیری گوش می کنند، تجسم می کنند که با پایان سخنرانی، با دست زدن او را تشویق می کنند.
به همان ترتیب، وقتی با مشکلی مواجه می شوید، شما می توانید تصویر خودتان را که دارید حداکثر تلاشتان را می کنید، در ذهن مجسم سازید. برای مثال شما خودتان را که در حال گذراندن امتحانی در مشکل ترین موضوع هستید، تصور می کنید. شما خودتان را می بینید که به کلاس وارد می شوید؛ در جای معمولی تان می نشینید؛ ورقه را می گیرید؛ به آرامی شروع به جواب دادن می کنید؛ با موفقیت جواب ها را می نویسید؛ و آن را به دست معلم می دهید. حتی ممکن است بخواهید در مورد گرفتن نمرۀ خوب در امتحان نیز در ذهن خود تصویرسازی کنید. اگر شما در مورد موفقیت تصور داشته باشید و آن را مجسم کنید، وقتی حالت واقعی آن عمل اتفاق بیفتد، شما احساس اطمینان بیشتری خواهید کرد.
استفاده کردن از نگرش ذهنی مثبت؛ گفت و گوی مثبت با خود؛ و تصویر سازی، به طور مشخصی شانس موفقیت شما را افزایش خواهد داد. بنابر این ، شما نیز می توانید در مورد موفقیت در دست یابی به اهدافتان در یک موضوع در ذهن و فکر خود تصویرسازی کرده و پیشرفت موفقیت آمیز را تجسم کنید.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  جمعه 25 فروردین 1391 [08:00 ]
  تیپ شخصیتی و یادگیری در کلاس درس
 

دانش آموزان برون گرا و درون گرا در کلاس درس رفتار متفاوتی دارند. افراد برون گرا ممکن است سریع و شفاهی جواب دهند و از کار کردن به صورت گروهی لذت ببرند. از طرف دیگر افراد درون گرا مدت زمانی طول می کشد تا جواب ها را به طور ارام( بی صدا ) تمرین کنند و ممکن است به ندرت با صدای بلند جواب دهند. این گروه اغلب ترجیح می دهند تنها کار کنند. روشی که در استفاده از ترجیحات درون گرا یا برون گراها بکار می گیرید شاید سازگاری شما را با معلم و یا حتی نمرۀ شما را تحت تاثیر قرار دهد. اگر شرکت در کلاس، قسمتی از نمره را شامل می شود، شما باید بدون توجه به سطح راحتی خودتان در کلاس فعالانه شرکت کنید. برون گراها، که در جمعیت کلاس به طور کلی تعدادشان بیشتر از درون گراهاست، باید تلاش ویژه ای برای گوش دادن به عمل آورند و بحث های کلاسی را در انحصار خود نگیرند. از طرف دیگر، درون گرا می توانند در جواب دادن و پرسیدن سوال ها بیشتر از معمول ریسک کنند.
همچنین برای طبقۀ دوم یعنی حسی و شهودی ها؛ در کلاس درس تفاوت هایی وجود دارد. حسی ها دوست دارند قدم به قدم راهنمایی شوند و جزئیات کامل هر چیزی را برایشان بیان کنند. دانش آموزان شهودی نیاز به راهنمایی ها و دستورالعمل های پی در پی ندارند و بیشتر تکالیف آزاد و باز – پاسخ را ترجیح می دهند. در نظر دانش آموز حسی، ممکن است به نظر برسد که یک معلم شهودی از یک ایده به ایدۀ دیگر جهش می کند؛ با تصاویر کلی شروع می کند؛ و فرض می کند که هر کس می تواند جزئیات ناگفته را درک کند. برای دانش آموز شهودی، یک معلم حسی ممکن است به نظر برسد که روی جزئیات ویژه خیلی توقف می کند و واقعیت های بی پایان را بیان می کند که هرگز به مطالب مهم و نکتۀ اصلی نخواهد رسید.
در سومین طبقه یعنی دستۀ متضادها، تفکر کننده ها و احساس کننده ها، در تصمیم گیری با هم تفاوت دارند. هم چنین این تفاوت ها اثر شدیدی بر یادگیری دارند. تفکر کننده ها بر اساس منطق و آنچه فکر می کنند که درست یا غلط است، تصمیم گیری می کنند. تیپ های احساس کننده بر اساس ارزش های شخصی و درکشان از این که تصمیم آنها بر دیگران چه تاثیری خواهد گذاشت، تصمیم گیری می کنند. گاهی اوقات بین معلم و دانش آموز اختلاف پیش می آید. وقتی که تیپ های دو گروه تلاش می کنند که ارتباط برقرار کنند، برخی معلمان دوست دارند مستقیما سر اصل مطلب بروند و از دانش آموزان بخواهند که به روش واقعی و نه تخیلی جواب دهند؛ برخی دیگر ستایش بیش از حد را دوست دارند و جواب های شخصی دانش آموزان را ترجیح می دهند.
در چهارمین طبقه یعنی حکم دهنده و دریافت کننده ها تفاوت هایی وجود دارد. حکم دهنده ها افرادی هستند منظم، آگاه به زمان و گذشت وقت، که دوست دارند از برنامه استفاده کنند و فهرست را در اختیار داشته باشند. علاقۀ آنها به محیط سازمان یافته و دارای ساختار، باعث پیشرفت و راحتی آنها در موقعیت های آموزشی می شود. در هر صورت دریافت کننده ها حک خیلی خودانگیخته تر و قابل انعطاف ترند و زیاد به گذشت زمان توجهی ندارند. آنها اغلب دوست دارند کامل کردن کارها را تا آخرین لحظه به تعویق بیندازند. با وجود این، هر دو تیپ به ویژه دریافت کننده های حکم به خاطر داشته باشند که مطالعۀ متون، نوشتن، تفکر و ذخیره( اندوزش ) اطلاعات در حافظۀ بلند مدت همه، نیازمند زمان است.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  جمعه 31 شهریور 1391 [15:34 ]
  سبک یادگیری شما چیست؟
 

اگر کاری را به روش های مختلف انجام دهید، ارتباط سلول های مغزی و حافظۀ شما قویتر خواهد شد و بعدها می توانید از طریق یکی از حواستان به راحتی به آنچه که به حافظه سپرده اید، دسترسی پیدا کنید.
یادگیرندگان شنیداری
  • وسط صحبت دیگران می پرند
  • ترجیح می دهند به طور کلامی عکس العمل نشان بدهند
  • با خودشان حرف می زند
  • به رادیو گوش می دهند
  • بی نظم هستند
  • به خوبی به درس ها گوش می دهند
نوع یادگیری یادگیرندگان شنیداری
  • بحث می کنند و درس می دهند
  • اطلاعات را ضبط می کنند
  • سخنان را در ذهنشان مرور می کنند
  • خواندن با صدای بلند را دوست دارند
  • برنامه های روزانۀ خود را به دیگران می گویند
یادگیرندگان دیداری
  • ترجیح می دهند در جلسه هایی شرکت کنند که از طریق نمودار و فیلم به آنها آموزش می دهند
  • شنوندۀ ضعیفی هستند
  • برنامه ها و نقشه های غیر کلامی را دوست دارند
  • از طریق دیدن جذب می شوند
  • کارهایشان را به صورت دیداری ارائه می دهند
  • منظم و مرتب هستند
نوع یادگیری یادگیرندگان دیداری
  • از الگوهای دیاری نوشتاری استفاده می کنند
  • مطالب را در ذهن خود تجسم می کنند
  • همراه با مثال های تصویری، مطالب را توضیح می دهند
  • از حافظۀ دیداری کمک می گیرند
  • از فیلم، ویدئو، پوستر و رنگ استفاده می کنند
  • خاطرات روزانۀ خود را به صورت دیداری ارائه می کنند
یادگیرندگان جنبشی
  • فعالیت های عملی را نسبت به سایر فعالیت ها ترجیح می دهند
  • از طریق فعالیت های بدنی، سرگرمی و ورزش آرامش کسب می کنند
  • ترجیح می دهند به جای صحبت کردن، عمل کنند
  • بی قرارند و نشستن را دوست ندارند
نوع یادگیرندگان جنبشی
  • مدل هایی را می سازند
  • در حالی که به مطالب گوش می دهند، از آنها یادداشت برداری می کنند
  • از نوشته های دیاری برای فعال کردن خودشان استفاده می کنند
  • به هنگام یادگیری، فعالیت و جنبش دارند
  • نکات مهم را با کشیدن خط ، برجسته می کنند

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  یکشنبه 02 مهر 1391 [12:23 ]
  شخصیت یادگیری تان را کشف کنید
 

گروهی از افراد ترجیح می دهند که پروژه یا موضوعی را به طور روشمند( مرحله به مرحله) انجام دهند. اما افرادی هستند که کار بر روی پروژه ها و موضوع ها را به طور گام به گام انجام نمی دهند. شما جزء کدام یک از این دو گروه هستید؟ موارد زیر را به دقت مطالعه کنید و آنهایی را که مورد استفاده قرار می دهید، مشخص کنید.
کل نگر
  • شیوه های جدید انجام کار را مورد بررسی قرار می دهم.
  • راه حل های خلاقانه ای را برای حل مسئله پیدا می کنم.
  • کل موضوع را مورد بررسی قرار می دهم.
  • احساس هیجانی خاصی نسبت به موضوع دارم و برای انجام آن، هدفی را دنبال می کنم.
  • ابراز احساسات دیگران، باعث تشویق من به انجام کار می شود.
  • در وهلۀ اول، از منابع زیادی استفاده می کنم.
  • تنوع و هیجان را دوست دارم.
  • بیشتر بر روی موضوع های مورد علاقه ام، کار می کنم.
  • ایده ها و فنون جدید را به کار می برم.
  • از آزمایش و خطا استفاده می کنم.
  • خوب می بینم و خوب به تصویر می کشم.
  • به آسانی آشفته و بی نظم می شوم.
  • می توانم جزئیات مهم را فراموش کنم.
  • برای شروع انجام هر کاری، تعلل می کنم.
  • ایده های نقادانه خوبی ندارم.
  • از طرح ها و برنامه ها غافل نمی شوم.
  • اغلب کارها را در دقیقۀ نود انجام می دهم.
  • منابع را فراموش می کنم.
  • به آسانی تمرکز حواسم را از دست می دهم.
  • پوشه ای برای نگهداری یادداشت های مربوط به پروژه ام ندارم.
  • طرحی برای انجام پروژه ندارم و آن را بدون طرح از قبل تهیه شده انجام می دهم.
  • بدون فکر و با عجله به سوال ها پاسخ می دهم.
  • دوست دارم در کمترین زمان، بیشترین کار را انجام دهم.
  • کارهایم را بر اساس اولویت بندی انجام می دهم.

جستجوگری گام به گام
  • فعالیت ها و وسایل را به طور مناسب سازماندهی می کنم.
  • ارتباط بین ایده ها را بررسی می کنم.
  • از مشکلات و راه حل های مربوط به آنها بهره می گیرم.
  • مراحل کار و نتایج حاصل را روی کاغذ یادداشت می کنم.
  • بایک بین و موشکافانه به مسایل نگاه می کنم.
  • برای فعالیت های روزانه، برنامه دارم و به خوبی آنها را مورد تجدید نظر قرار می دهم.
  • مجموعۀ هدف ها و اولویت ها را به طور روشن تعیین می کنم.
  • دوباره کاری ها را یادداشت کرده و به آسانی آنها را برنامه ریزی می کنم.
  • به آسانی مطالب، برنامه، طرح ها، فعالیت ها، و ... را حذف نمی کنم.
  • ساختار و برنامۀ مطالعاتی دقیقی ندارم.
  • دربارۀ بخش های امتحان و آزمون، پژوهش می کنم.
  • علاقمند به فهمیدن همۀ جوانب یک موضوع هستم.
  • منابع مفید را پیدا کرده و از آنها استفاده می کنم.
  • قبل از شروع هر مرحله از کار به اطلاعات زیادی نیاز دارم.
  • دربارۀ کارم با معلمان و سایر افراد مشاوره می کنم.
  • در کارم برای استفاده از رویکردهای جدید تلاشی به عمل نمی آورم.
  • نظریه های مربوط به انجام کار را مورد بررسی قرار می دهم.
  • توانای انجام فعالیت ها را به روش های مختلف دارم.
  • صبر و استقامت کافی ندارم.
  • فقط یک شیوه کار را مورد بررسی قرار می دهم.
  • اغلب در ارتباط با جزئیات موضوع، اشتغال ذهنی دارم.
  • قوۀ ابتکار یا تجسم ذهنی ندارم.
  • در طرح سوال ضعیف هستم.
  • با دیگران به خوبی همکاری نمی کنم.
  • وظایف محوله را با کیفیت مناسب انجام نمی دهم.
ممکن است مقدار کمی از ویژگی های هر دو گروه را داشته باشید. شناختن رجحان ها به شما در این باره کمک می کند که چگونه می توانید یک موضوع را طراحی و مطالعه کنید. جزء کدام یک از گروه ها ( کل نگر یا جستجوگر ) هستید! اگر قوت و ضعف نحوۀ یادگیری خود را بدانید، می دانید که چه چیزی را می خواهید به دست بیاورید. این ها می تواند هدف های شما برای موفقیت باشند.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  پنج شنبه 06 مهر 1391 [11:23 ]
  مراحل چهارگانۀ یادگیری
 

قدرت مغز: ذهن خود را بر روی چرایی آنچه که می خواهید یاد بگیرید، متمرکز کنید. از این طریق به هدفی که از یادگیری آن موضوع دارید، دست پیدا می کنید و همین کسب هدف، شرایط ذهنی مثبتی را برای یادگیری ایجاد می کند.
مدیریت: برنامه ریزی زمانی داشته باشید. مراحل یادگیری خود را به بخش های قابل کنترل( تجهیزات، منابع، محیط، جلسات ) تقسیم کنید.
حفظ کردن: تمایل به یادگیری داشته باشید. اطلاعات را با کمک حواس چندگانه به حافظه تان بسپارید.
اطمینان حاصل کردن: نشان بدهید که می دانید و می توانید دانسته های خودتان را برای یادگیری بعدی، بکار ببرید.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  پنج شنبه 06 مهر 1391 [11:26 ]
  عواطف و یادگیری
 

ذهن شما بسیار قدرتمند است. ذهن تاثیر بسیار شگرفی بر روی عواطف، هیجان ها و مغز میانی می گذارد. اگر عواطف شما منفی باشد، مغز میانی از ورود اطلاعات به بخشی از مغز به منظور پردازش و پیوند با دانسته های قبلی جلوگیری به عمل می آورد و همین عمل باعث می شود که از یادگیری آن موضوع باز بمانید یا احساس ناتوانی بکنید.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  سه شنبه 11 مهر 1391 [15:37 ]
  نگرش و یادگیری
 

نگرش برای یادگیری بسیار با اهمیت است. داشتن نگرش مثبت به شما برای کسب عاطفۀ مثبت کمک می کند و بر مغز میانی تان تاثیر می گذارد. این منطقه بسیار زیاد با حالات ذهنی و موفقیت تان سروکار دارد. عواطف مثبت به سلول های مغزی برای برقراری ارتباط آسان با یکدیگر کمک می کند و یادگیری تان را بهبود می بخشد. افکار مثبت بهتر از داشتن عقیدۀ کورکورانه است و قدرت شگفت انگیزی بر زندگی مردم دارد.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  سه شنبه 11 مهر 1391 [15:40 ]
  فرد مثبت گرا
 

فرد مثبت گرا:
  • کار دشوار را به عنوان یک چالش نه تهدید تلقی می کند
  • به جای مشکلات، فرصت ها را در نظر می گیرد
  • در زندگی تمام ایده ها و پیشنهادهایی که امکان پذیر هستند را مد نظر قرار می دهد
  • از افکار منفی و شکوایه های آسیب زا دوری می کند
  • شکست را موقتا می پذیرد
  • امیدوارانه گفتگو می کند و مشتاقانه به عمل می پردازد
  • در سخن گفتن از اشارات و حرکات مثبت مانند لبخند زدن و تن صدای ارام بخش استفاده می کند
  • به جای پرداختن به گذشته، آینده را مد نظر قرار می دهد

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  چهارشنبه 12 مهر 1391 [07:57 ]
  فرد منفی گرا
 

شما می توانید شیوۀ تفکر دربارۀ خودتان را تغییر دهید. شما می توانید موانعی را که سر راه موفقیت تان قرار می گیرد، بر طرف نمایید و به نتایج عالی که باورتان نمی شود، برسید.فرد منفی گرا:
  • تقصیرها را به گردن دیگران می اندازد
  • ایرادگیر است
  • انتظار بدترین ها را دارد
  • به جز خودش، از همه ایراد می گیرد
  • به شکست به عنوان یک پدیدۀ دائمی نگاه می کند
  • اغلب مضطرب و نگران است
  • خودش را به صورت واقع بینانه با دیگران مقایسه نمی کند
  • جملات فرد مثبت گرا را دوست ندارد
  • ذهن بسته ای دارد

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  جمعه 14 مهر 1391 [15:58 ]
  تصور از خود( خودپنداره )
 

تصور از خود، یعنی توانایی و اطمینان به دیدن خودتان همان گونه که هستید. کنترل شدن، یک نیاز درونی است نه یک عامل بیرونی. عزت نفس پایین، زمانی به وجود می آید که فکر نمی کنید بتوانید مطابق انتظارات خودتان یا انتظارات دیگران، زندگی کنید.
  • یاد بگیرید از منظر دیگران، خودتان را بنگرید
  • روی خصایص خوبتان، متمرکز شوید
  • مثبت اندیش باشید
  • همۀ نظرات را مورد توجه قرار دهید
  • باور کنید که با ارزش هستید
  • برای تغییر آمادگی داشته باشید
گاهی اوقات مشکل است که به خودتان انگیزه بدهید، میزان اعتماد بنفس ما از لحظه ای به لحظۀ دیگر متغیر است. به گذشته فکر کنید و یکی از پیشرفت هایتان را در ذهن تان تجسم کنید.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  جمعه 26 آبان 1391 [11:13 ]
  خوداندیشی و یادگیری
 

ما تقریبا در شش زمان به آهستگی یاد می گیریم:
  • به هنگام خستگی به آنچه که یاد گرفته ایم، نمی توانیم عمل کنیم
  • آن چیزی که ما دوست نداریم و آنچه که با شیوۀ یادگیری ما منطبق نیست
  • زمانی که مضطربیم ، فشار روانی داریم و یا خودمان را متقاعد می کنیم که نمی توانیم آن را انجام دهیم
  • در شرایط ناراحت کننده و محیطیس های ناخوشایند قرار داریم
  • زمانی که خسته ایم، گرسنه ایم یا حالت تهوع داریم
  • اوقاتی که احساس منفی داریم و انگیزه نداریم

سریعترین یادگیری ها را در حالت های زیر داریم:
  • زمانی که آرام ، متمرکز، با انگیزه و مثبت هستیم
  • از فنون چند حسی و امواج آلفا و بتا استفاده می کنیم
  • در مکان های خوشایند هستیم
  • در زمانی که ساعت زیستی بدنمان مناسب است
  • وقتی که توانایی هوشی مان به ویژه مطلوب ترین و قوی ترین نوع آن استفاده می کنیم
  • اوقاتی که به موفقیت خودمان در یادگیری، باور داریم

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  شنبه 19 اسفند 1391 [12:18 ]
  اینها را انجام بدهید
 

  • از مردمی که به آنها اعتماد دارید، سوال کنید و به بازخورد آنها احترام بگذارید
  • صادق و گشاده رو باشید
  • به یاد داشته باشید که بازخورد چهره به چهره بهترین است، اگر چه مشکل می باشد
  • سوال های خود را با کلمه های چه کسی، کی، چرا، چگونه، چه، چه چیزی، بپرسید
  • به پاسخ ها و پیشنهادات دیگران کاملا گوش دهید
  • بر روی نکات خاصی که می خواهید درباره اش بدانید، تمرکز کنید.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  شنبه 19 اسفند 1391 [12:20 ]
  اینها را انجام ندهید
 

  • سریع قضاوت نکنید
  • بهانه هایی برای پاسخ ها و پیشنهادات داده شده نداشته باشید
  • با حالت مشمئز کننده، نگاه نکنید
  • بحث نکنید، نقطه نظرات را بپذیرید و آنها را مورد توجه قرار دهید

  امتیاز: 0.00