یکی از هدف های همیشگی علم کشف « مادۀ بنیادی » ساده ای بوده است که عالم را می سازد – یعنی شاید چند ذره ای که تمام مواد از آن ها تشکیل شده اند . هدف دیگر بدست آوردن یک یا دو قانون بنیادی بوده است که بتواند تمام نیرو ها ، حرکت ها و تغییر های عالم را توجیه کند .
این کاوش بسیار طولانی بوده است . آغاز آن به 2500 سال پیش بر می گردد که فیلسوفی یونانی به نام امپدوکلس (Empedocles) اظهار داشت همۀ ماده موجود در عالم از چهار عنصر خاک ، هوا ، آب و آتش ساخته شده است . او گفت که فقط دو نیروی عشق و کینه وجود دارند .
نظریه های دیگری نیز ارائه شدند . سپس در قرن 17 میلادی ، آیزاک نیوتون سه قانون حرکت و قانون گرانش عمودی را کشف کرد .
تمام عالم را می شد با این قانون های آ سان فهم توضیح داد . عالم بسیار ساده به نظر می رسد . به ویژه وقتی که در قرن 19 میلادی ، نظریۀ اتمی جان دالتون اعلام شد . در واقع ، دالتون گفت همۀ ماده از اتم ها ساخته شده است ، و اتم کوچک ترین ذرۀ یک عنصر است که رفتار آن عنصر را دارد .
در اوایل قرن 20 ، معلوم شد که هستۀ هر اتم از دو ذره بنیادی – پروتون و نوترون – تشکیل شده است . این کشف باعث شد که سادگی مهمی در دیدگاه ما از طبیعت به وجود آید . به جای این که بگوییم صدها هستۀ مختلف وجود دارند ، اکنون می توانستیم بگوییم که دو ذرۀ بنیادی موجودند که وقتی به صورت های مختلف کنار هم گذاشته می شوند ، همۀ هسته های شناخته شده را می سازند . این کشف دیدگاه نسبتاً ساده ای را جانشین دیدگاه پیچیده از طبیعت می کند .
با این همه ، در ادامۀ این قرن ذره های بیشتری کشف شدند . تعداد این ذرات به زودی به صد ها ذره رسید . پس معلوم شد که تعداد ذره های بنیادی بیش از آن است که بتوانند« اجزای بنیادی» عالم باشند .
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!