به روایت پرفسور پوپ، ارنست هرزفلد، ژوستی و دیگران در ص 38 تا 43 د رکتاب تاریخ سیاسی ساسانیان به قلم دکتر محمد جواد مشکور آمدهاست: پس از هخامنشیان از تاریخ چهارصدساله استان پارس که جزئی از حکومت پادشاهی سلوکیان بود و سپس بخشی از کشور ملوکالطوایفی اشکانی گردید تا کنون آگاهی درستی بدست نیامدهاست. تنها آثار تاریخی درست این سرزمین که به تدریج کشف میشد، سکههای شهریاران نیمهمستقل پارس است. این شهریاران وابسته به شاهنشاهی اشکانی بودندو حق ضرب سکه به نام خویش داشتند. د رآن زمان فرمانروایان پارس خود را «فره ترکه» «fratarke» به معنی رئیس بزرگ میدانستند. از قرن دوم پیش از میلاد این عنوان فرمان روایان پارس تغییر یافت و آنان خود را «شاه» نامیدند و به روی سکه های ایشان عنوان شاه به صورت «پوهری بگ شاه» که به آرامی «پوهریبگ ملکا» یعنی پسر شاه آمدهاست. بر سکههای آنان آتشدان دیده میشود که نشان میدهد که آنان زرتشتی بودهاند.
به روایت پروفسور هرتسفلد آلمانی در تاریخ باستان شناسی و پروفسور «پوپ» خاور شناس امریکائی دوره شاهان پارس را پیش از سلسله ساسانیان به چهار طبقه به شرح زیر تقسیم کردهاند که مهم ترین آنها را به شرح زیر نام میبریم:
طبقه نخست: که از زمان سلوکیان تا سال یکصدو پنجاه پیش از میلاد حکومت داشتند که خود را «فرهتداره» (fratadara) یعنی کسی که رئیس یا بزرگ یا کسی که فره ایزدی چون با او بوده به شاهی رسیدهاست. معروفترین آن ها عبارتند از:
1- «بگهداته» (بغداد) به معنی خداداده bagadata که بعدها که ساسانیان از میان رفتند در زمان منصور عباسی، شهری که در کنار دجله بنا گردید به پیشنهاد برمکیان که ایرانی بودند به این شهر «بغداد» نامیدند که یک نام ایرانی است.
2- ارته خشتره (اردشیر) (artaxshthra)
3- «داریه وئوشه» (daryavsha) (داریوش)
4- هوخشتره
5- «مینو چیترا» (minochithra) تمام این فرمانروایان در پارس از جمله ملوکالطوایفی بوده و از اشکانیان اطاعت میکردند.
به غیر از اسامی فوق، طایفه بازرنگی از همه معروفتر بودند که در استخر ، شاه بودند معروفترین آن ها گوچی هر(گوچهر) بود که حکومت اردشیر ساسانی بر بخشی از فارس مورد تایید او قرار گرفت
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!