اکثر مورخین می نویسند که پارت ها طایفهای مغرور، متلون المزاح، پر حیله و بیرحم به شمار میرفتند. پادشاهان آنها نسبت به مردان حالت سفاکی و سخت دلی داشتهاند. اما با زنها، عادتاً ملاطفت و مهربانی و فروتنی مینمودند. آسایش و راحتی را از مکروهات می شمردند به سبب خصوصیات سکائی بودن دائماً به زحمت و حرکت و حمل و نقل و تغییر مکان و سواری میگذرانیدند کمتر حرف میزدند و جز به هنگام لزوم، سخن نمیراندند و این کم حرفی و حالت اندوه گویا به جهت نداشتن ادبیات بوده که به خاموشی و تفکر دلالت مینمودند. در هر حال چندان از وضع تکلم به وجه نیکو آگاهی نداشته و هرگز سرگذشت و وقایع مربوط به امور شخصی خود را به کسی بروز نمیدادند و به اختفای مطالب میکوشیدند. به روسای خود و سلاطین ادب می کردند . اما نه از صمیم قلب بلکه از ترس و ژوستن د راین باره بسیار نوشتهاست. اشکانیان در صرف مسکرات حریص بودند، غذا کم میخورند اغلب اوقات در زیر چادر و آلاچیق به سر میبرده و متصل، ییلاق و قشلاق میکردند و روی این فلسفه بود که پایتختهای متفاوت داشتند. زوجات متعدد میگرفتهاند. اما نسبت به زنان خود، زیاده از حد تعصب داشتهاند. اگر خلافی از آنها دیده میشد یعنی با اجنبی در جائی به سر میبردند هر دو طرف از جانب همسر آن زن کشته میشدند. کلیه زنهای پارت باید از مرد غیر رو می پوشاندند و در مجالس مردانه داخل نشوند (رجوع کنید به کتاب تاریخ اشکانیان نوشته اعتمادالسلطنه ص 237) مورخان رومی و ارمنی مینویسند، قوه شهوانی مردان این طایفه زیاد بود بنابراین به یک زن و دو زن قناعت نمی کردند و زوجات متعدد میگرفتند. (همان کتاب ص 238) نجبا در تعدد زوجات و نگاه داشتن صیغه افراط میکردند. وظیفه نسوان بود که مقیم خانه ها یا چادرها و آلاچیق باشند و با کمال عفت و عصمت راه بروند. چه میدانستند که زانی و زانیه حکماً مقتول میشدند (چون کتاب اشکانیان نوشته اعتمادالسلطنه در زمان ناصرالدینشاه نوشته شده دارای نثری قدیمی است و ما رعایت امانت را کردهایم) زنها حق نداشتند با اجنبی تکلم کنند . فقط طرف گفتگوی آنها شوهرها و برادران و پسرهای ایشان بودند. هر وقت طبق ضرورت از منزل بیرون می رفتند روبند به صورت می بستند. فرقی د رمیان زن بیوه و شوهر دار نبود و همین که زن از شوهر ناراضی میشد اگر چه شکایت او جزیی بود طلاق می گرفت . مورخ دیگری می نویسد: پارتها با آن که چند قرن بین ایرانیان متمدن زندگی می نمودند باز از وضع زندگی قبیله ای خود دست نکشیدند و زیاده از حد متکبر، بی حیا، فتنه جو ، بی شرم و مکار بوده و خود میگفتند: «مرد باید تند خو، جسور و جری باشد و زن خوش خو، متواضع ومهربان باشد»
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!