در ارتباط با خواب دیدن و رویا و حل مساله و دستیابی به خلاقیت باید دید که واقعیت چیست؟ آیا شواهدی مبنی بر این امر وجود دارد که رویاها و خواب دیدن قدرت حل مساله ایجاد میکنند؟ در زندگی روزمره گاه گزارشاتی مبنی بر این امر وجود دارد که افرادی مدعی شدهاند که راه حل فلان مساله را در خواب دیدهاند و برخی نیز اظهار میدارند که به صورت مبهم به یاد میآورند که راه حل فلان مساله را پیدا کردهاند اما هنگامی که از خواب بیدار شدهاند آن را فراموش کرده و هر چه تلاش کردهاند دیگر نتوانستهاند آن را به یاد بیاورند در واقع آدمی در خواب به تواناییهایی دست مییابد که برای او در حالت بیداری عجیب است اما در خواب به طور کامل رخ میدهد به طور مثال خواب میبیند که به فلان زبان خارجه تسلط دارد و به راحتی در خواب صحبت میکردهاست اما در هنگام بیداری از آن توانایی برخوردار نیست. در واقع به نظر میرسد که شخص، در هنگام خواب دچار رویاهای کاذب یا دروغین میشود اما در این که در خواب دیدن، تفکر صورت میگیرد، شواهد آن را تایید میکند و گویی یک نوع از حالت هشیاری است که حتی با عالم واقعیت همانند به نظر می رسد زیرا همان طور که اشاره شد آن رویاهای خاص، فاقد حالت عجیب و غریب شایع هستندو به نظر می رسد که شخص حتی به راه حل هایی که در بیداری به آن ها توجهی نکرده است به واسطه ی آرامشی در خواب دیدن دارند به آن راه حل ها دست یافته و حتی در هنگام بیداری ممکن است آن راه حلها را درست بیابند زیرا آن ها در خواب به نوعی هشیار بوده و توجه هشیارانهای به امور و فرایند مختلف و وقایع گوناگون خواب داشته اند و گویی به نوعی در حالت توجه و گوش بزنگی برای دریافتن حل مساله به خواب رفته و در عالم خواب، این توجه انتخابی به حل مساله ، چاره ساز شده است اما غالباً راه حلها فرم و شکل ساده ای دارند و به شخص، جهت فکری میدهند و نوعی هدایتگری در آنها به چشم میخورد تا این که به واقع، حل مساله باشند. همین نمونه نشان میدهد که هر رویایی خصوصیت حل مساله ندارد مگر آن که توجه انتخابی به مساله در خواب بروز و ظهور نماید و به کارگیری توجه انتخابی در خواب ، نشان از اهمیت نقش هشیاری دارد که به صورت ناظر پنهان بر خواب و رویاها عمل کرده است. مضافاً این که بر مینای اعداد و ارقام و شواهد آماری میزان خلاقیت ها در خواب بسیار ناچیز است و این نشان می دهد که رویاها ظرفیت بالایی برای تولید افکار خلاقانه ندارند زیرا ذات و ماهیت بشر خلقتی آگاهانه و هشیارانه دارد و زندگی او بر اساس تلاش و پویایی و میل به دانستن و اندیشیدن بنا شدهاست البته نه این که به هیچ وجه رویاها توان این امر را نداشتهباشند بلکه کارکرد آنها تولید فکر خلاق یا کشف روابط پدیده ها نیست اما هستند مواردی که منجر به خلاقیت نیز شدهاند مانند کشف ککوله kekule که در خواب دید که یک مار دور گردنش پیچیده است و فرمول حلقوی بنزن را کشف کرد که یک معمای بزرگ در آن زمان بود. بنزن مایعی بیرنگ و با بوی مخصوص تندی است که کمی سبکتر از آب است و در آب حل نمیشود ولی حلال بسیار خوبی است و از مشتقات نفت و قطران است که مادهای بسیار فرار و سرخ قابل اشتعال است و در صنعت اهمیت فراوان دارد. طبعاً کشف ککوله تا حدی مدیون رویای اوست اما اشتغال فکری چنین افرادی اگر نگوییم قطعاً بدون رویاها و خواب دیدن نیز رخ میداد ولی به علت دهها عامل دیگر به احتمال زیاد در عالم هشیاری وی اتفاق میافتاد. به هر روی، طبق نظر برخی از محققان مانند اوانز که به آن اشاره شد، خواب دیدن منجر به سازمان دهی اطلاعات و ترکیب آنها با محتوای حافظه میشود، هر چند که برخی دیگر با کارکرد حل مساله در رویاها مخالف هستند اما باید واقعیتها را ملاک قرار داد به این معنا که براستی به چه میزان یا درصدی، رویاها در خدمت گره گشایی و حل مساله هستند؟ و این که به چه مدت می باید در عالم رویا بود و در انتظار کشفیاتی که ناگهان بروز کنند را داشت بی اینکه تلاشها و اقدامات آگاهانهای صورت گیرند؟ منطق حکم میکند که نباید برای دستیابی به خلاقیت، تمام وجوه زندگی را تحت تاثیر قرار داد و از زندگی طبیعی و سازنده بی بهره ماند چرا که به طور مثال اگر به کردار در انتظار معجزهی خواب و رویاها باشیم و به آن دست نیابیم، ناکامی حاصل از زندگی روانی ایدهآل، عواقب هیجانی مانند افسردگی، یاس و... را به دنبال خواهد داشت.
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!