منو
 صفحه های تصادفی
شهر با توپوگرافی جلگه‌ای و ساحلی
الیسع بن محمد بن الیاس
اسارت اهل بیت امام حسین علیهم السلام
استراتژی حل مسئله
نور قطبیده
Einsteinium
روی اهداف اصلی تمرکز کنید
قطره‌های چشمی
چگونه می توان سرعت بازیکن را افزایش داد
دانشنامه:سوال و نظرات
 کاربر Online
735 کاربر online
 : خلاقیت
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه خلاقيت ارسال ها: 224   در :  سه شنبه 13 بهمن 1388 [05:06 ]
  تاثیر عواطف بر تفکر
 

تاثیر عواطف بر تفکر و فرایندهای عالی ذهن :
پیشینیان همواره بر سازگاری عواطف با تفکر تاکید داشتند به طور مثال افلاطون اولین فردی بود که فکر می کرد عاطفه، جنبه ابتدایی و حیوانی ماهیت انسان است و با عقل ناسازگار بوده و تفکر را منکوب می کند اما اکنون می دانیم که عاطفه اغلب مفید بوده و پاسخ سازشی به موقعیت اجتماعی است و شناخت های عالی به راهنمایی حاصل از پردازش عاطفی نیاز دارند به طور مثال عاطفه ، نقش پیش بینی کننده دارد . خیلی از وضعیت های روحی و روانی ما وابسته به انتظار برای رویدادهای احتمالی آینده شکل می گیرند که البته عواطف می توانند دچار تحریف و خطاهای جدی هم بشوند به طور مثال قطع رابطه با یک دوست یا نرسیدن به یک خواسته ، ممکن است آنقدر ها هم که فکر می کردیم باعث ناراحتی نشود یا بالعکس ، اموری را که فکر کردیم خوشایند باشند، این گونه نباشند و این بدان سبب است که عواطف به جزییات آینده متمرکز نیستند و فقط به هدف فکر می کنند مانند پولدار شدن یا موفقیت در یک زمینه که ممکن است در صورت رسیدن به آن، چندان که فکر می شد شادی آور نبوده و چه بسا غم و اندوه یا ناکامی به بار آورند .عواطف در افکار و رفتار ما ظاهر می شوند به طور مثال وقتی که احساس خوبی داریم ، جهان را باخوش بینی می نگریم و وقتی افسرده ایم ، همه چیز را تاریک و نا امید کننده می بینیم . هم چنین عواطف نقش کلیدی در نحوه ی بازنمایی حافظه ی ما در مورد سازمان دهی و فعال سازی جهان دارد و همین پیوند و رابطه است که عاطفه را به تفکر و رفتار ما تزریق می کند . زمانی که در خلق مثبت هستیم به طور معنا داری احتمال زیادی دارد که در حافظه ی خود به اطلاعات مثبت دسترسی پیدا کنیم و آن ها را به یاد آوریم .طبق مدل یا الگوی شبکه ی تداعی (associative network model)که باور گوردن (b.gordon) آن را بیان کرده است ، هراطلاعاتی را که در ذهن نگه داشته و اندوزش می کنیم و آن ها را بازیابی و یادآوری می کنیم ، با حالت های عاطفی پیوند تنگاتنگی دارند و عواطف بر تمام جنبه های کارکرد یا عملکرد شناختی مانند حافظه ، توجه و تصمیم گیری ، تاثیر اساسی دارد به طور مثال ما فقط با بهره گرفتن از خاطرات و یادهای قبلی خود است که می توانیم به وقایع گذشته معنا دهیم و آنها را تفسیر کنیم هر چه یک رویداد اجتماعی، پیچیده تر یا غیر عادی تر باشد ، احتمال بیشتری دارد که به اندیشه های در دسترس حافظه اتکا کنیم و در این حالت ، میزان اثر گذاری عواطف بر آن تفسیرها بیشتر می شود و زمانی که دشواری آن رویداد کم می شود میزان اثر گذاری خلق و عواطف نیز گاهش می یابند زیرا میزان اندیشیدن و بهره گیری از حافظه و خلق عواطف مرتبط با آن کمتر خواهد شد . اساسی ترین تاثیر عواطف بر روی حافظه است .افرادی که در حالت خلق شاد هستند ، خاطرات مثبت تری از کودکی شان یا وقایع یک هفته قبل را به یاد می آورند و برای یادآوری واژه های شاد و مطابق با خلق شاد ، آمادگی بیشتری دارند .آگاهی از این تاثیرات ظریف حافظه، جزء مهمی از هوش هیجانی و عاطفی است . عواطف نه تنها بر محتوای شناخت و رفتار بلکه بر فرایند شناخت و نحوه ی اندیشیدن نیز تاثیر می گذارد . خلق مثبت و خوب ،فقط نمی گوید که همه چیز خوب است و نیازی به کار و عمل یا فکر کردن نیست بلکه یک سبک اندیشیدنی را نیز ایجاد م یکند که اندیشه ها و گرایش ها و تمایلات و عقاید ما را بیشتر مهار می کند و افراد متمایل به این موضوع می شوند که به اطلاعات بیرونی کمتر توجه کنند و به جزئیات موقعیتی از قبل در مورد رویدادها و جهان داشته اند توجه کمتری پیدا می کنند ولی در حالت خلق منفی ، سبک اندیشیدن ، متمرکز بر اطلاعات بیرونی را تولید میکند لذا، عواطف نحوه ی واکنش مناسب به موقعیت های مختلف را تذکر می دهند . عواطف مثبت می گویند که محیط ، مساعد است و ما می توانیم برای واکنش نشان دادن واکنش ها ، به آگاهی و دانش موجود متکی باشیم . عواطف منفی ، بیشتر مثل یک نشانه ی اخطار است که مارا هشیار می کند که محیط ، بالقوه مناسب نیست یا خطرناک است و ما باید به اطلاعات بیرونی بیشتر توجه کنیم . احساس بد ، باعث می شود که فرد امور را دقیق تر ببیند به طور مثال افرادی که خلق افسرده دارند، دنیا و حوادث را واقع بینانه تر می بینند ولی افراد با خلق مثبت و بهنجار ، گرایش به این دارند که واقعیت را در راستای خلق مثبت خود تحریف کنند و خوش بین باشند که ممکن است آن گونه که تصور می کنند نباشد .البته اگر عاطفه ی منفی شدید باشد می تواند اثرات منفی بگذارد و اندیشه را مختل کند مانند احساس فشار روانی و اضطراب زیاد که در آن صورت حتی مسایل جزیی و کم اهمیت ، ممکن است خطرناک و وحشتناک دیده شوند ولی از طرفی افرادی که عاطفه مثبت دارند ، در تصمیم گیری ها ، سریع ، سازنده و نیمه هشیار برای مواجه شدن با وقایع را دارند ( برای اطلاعات بیشتر به کتاب هوش هیجانی در زندگی روزمره نوشته ی کیاروچی نشر کتابخانه ملی ایران 1385 مراجعه نمایید)

  امتیاز: 0.00