مطالعات بسیار زیادی در خصوص این رابطه وجود دارند که اغلب آن ها نشان می دهند که رابطه ای بین هوش و خلاقیت وجود دارد. در یک تحقیق که توسط گتزلس getzels و جکسون Jackson انجام شدهاست. رابطهی بین بهره هوشی 120 و خلاقیت نشان داده شده اما هنگامی که بهره هوشی از عدد 120 بالاتر می رود ، رابطهی بین هوش و خلاقیت از هم فاصله گرفته و کم میشوند. افرادی که بهره هوشی بالایی دارند، اغلب تشویق می شوند که دست از تفکر محض و مطلق و متوسل شدن به حدس و گمان بردارند و همچنین افکار پوچ و بیمعنی را مطرح نکنند. یک چنین زمینه ی آموزشی می تواند نتیجه هر مقایسه ای را جدا تحت تاثیر قرار دهد. شاید شخص بسیار باهوش بداند که فکر بیهوده ای را نباید مطرح کند اما شخص کمهوش احتمالاً به قدر کافی ممکن است زیرک نباشد که بداند فکرش هرگز کارآمد و موثر نخواهد بود و لذا درصدد یافتن ایدهای دیگر نمیرود. تورنس Torrance ,e,paul می گوید: من هوش را نیروی بالقوهی ذهن می دانم که احتمالاً آنزیم محرک مشخصی آن را تعیین می کند که امکان میدهد واکنش های ذهنی و نیز مقدار بررسی دقیق ذهنی ، سریع تر انجام گیرد. هوش مانند اسب بخار اتومبیل است. اسب بخار، پتانسیل اتومبیل است اما عملکرد اتومبیل به قدرت اتومبیل بستگی ندارد بلکه به مهارت راننده وابسته است .چه بسا اتومبیل پرقدرتی را راننده ای ناشی به نحوی بد براند و یک راننده ی ماهر به خوبی بتواند اتومبیل نه چندان قوی را به خوبی هدایت کند . به همین سان، ممکن است فرد باهوش به علت نیاموختن مهارت های تفکر ، فکر کنندهی خوبی نباشد اما آدم کم هوش تر ممکن است مهارت های فکری بهتری داشته باشد. مهارت های تفکر خلاق ، بخشی از مهارتهای تفکرند اما این مهارتها را باید حتماً فرا گرفت. ممکن است شخصی باهوش که مهارت های تفکر خلاق را نیاموخته باشد ، کمتر از آدم کم هوش خلاق باشد زیرا ممکن است برخی از مهارت های تفکر خلاق که از راه آموزش و پرورش فراگرفت می شوند ، مغایر و متضاد با رفتار خلاق باشند. اگر شخصی باهوش، مهارتهای تفکر خلاق را فراگیرد، آن گاه تفکر او نتیجه خواهد داد. از این رو، این موضوع به مقدار زیادی به عادات، آموزش و انتظارات شخص از خود ش بستگی دارد. به نظر تورنس، برخورداری از هوش بالا، مانع خلاقیت نیست به شرطی که او در یادگیری روش های خلاقیت، سعی خود را به کار برد. والاک وکوگان wallack,kogan به ترکیبی از رابطهی بین هوش و خلاقیت به شرح ذیل دست یافته اند که بر روی دانش آموزان تحقیق کردهاند:
1-خلاقیت بالا – هوش بالا: این دانش آموزان هم آزادی و هم کنترل رفتار دارند و هم رفتار کودکانه و بزرگسالانه از خود نشان میدهند.
2-خلاقیت بالا- هوش پایین : این دانش آموزان ، تعارض های درونی دارند و در مدرسه احساس گناه و ناکامی و بی لیاقتی می کنند اما در صورتی که در یک محیط بدون فشار باشند موفق خواهند بود .
3-خلاقیت پایین – هوش بالا :آن ها به نوعی به مدرسه به شدت وابسته هستند و دایم تلاش برای کسب نمرات عالی و هم چنین جلب نظر معلمان دارند.
4-خلاقیت پایین – هوش پایین: این دانشآموزان از مکانیزمهای دفاعی مانند فعالیت زیاد ورزشی برای جبران ضعف درسی و خلاقیت خود به شدت استفاده میکنند.
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!