گفته میشود که در غرب، به خلاقیت به صورت جهش کلی یا معنایی نگاه میشود ولی خلاقیت در ژاپن به اصلاحات همراه با جهشهای کوچک توجه دارد تا محصولات جدیدی را بدون تغییرات پیش بینی نشدهی ناگهانی تولید کند. در خلاقیتهای توام با جهشهای کوچک، ارزشهایی وجود دارد که غربیها آن را نادیده میگیرند چرا که آنها خود بزرگ بینی دارند و میخواهند جهان را تحت تاثیر قرار دهند، آنها به خاطر دلبستگی به نبوغ خود، گاهی خلاقیت عملی را نادیده می گیرند .جهشهای کوچک، اغلب شکل تغییراتی اصلاحی، موثر و ترکیبی از امور را به خود می گیرند و چه بسا که ارزش کامل فکری جدید، به خلاقیت همراه با جهش های کوچک بستگی داشته که چکیده و مختصری از نوآوری های متعدد باشد . دوبونو معتقد است که جهشهای کوچک منجر به جهشی بزرگ نمی شود و جهش بزرگ معمولاً، تغییر در الگو یا مفهومی جدید است که از یک مجموعه یا رشته جهشهای کوچک بر نمیآید. او می گوید که خلاقیت کوچک و بزرگ هر دو لازم و ملزوم یکدیگرند و برای جهشهای بزرگ، جهش های کوچک لازم است. اما اگر ما خلاقیت را فقط خلاقیتی توام با جهش بزرگ تعریف کنیم در آن صورت چنین کاری فقط متناسب حال دانشمندان خواهد بود.
نقد وبرسی خلاقیت و موفقیت های کوچک و بزرگ
اولین نکته ای که به صورت جدی باید به آن توجه داشت این است که نباید خلاقیت را صرفاً در مبحث فن آوری بررسی کرد، همان گونه که قبلاً اشاره شد ، کشور ژاپن بنا به دلایل متعددی به رشد و توسعه دست یافت و طبیعتاً بنا به همان دلایل که مهمترین آن ها شکست در جنگ جهانی دوم و اشغال آن کشور به دست آمریکایی ها بود،ادامه ی رشد و تحول جامعه ی ژاپن توام با مباحث سیاسی هم هست و بر همگان آشکار است که آمریکایی ها به واسطه ی تسلطی که بر آن کشور و منطقه دارند، بدیهی است که راه کارهای اقتصادی و حتی سیاسی و فرهنگی جامعهی ژاپن را شکل داده و میدهند. انتخاب یک تکنولوژی یا فنآوری وابسته به امکانات یک ملت، منابع اقتصادی و انسانی آنها است و در عین حال، متأثر از تاریخ آن کشور میباشد. اگر ژاپنیها به خلاقیتهای کوچکتر اکتفا میکنند نه از آن جهت است که آنها توانایی تولید فکر یا فنآوریهای خلاقانهتری را ندارند بلکه در معادلات سیاسی و اقتصادی جهان، راهبرد فن آوری شان شکل می گیرد، همان گونه که کشوری مانند افغانستان در طی دهههای به حداقل رشد نیز نرسیده است چرا که مافیای جهانی از آنجا بهره های متعددی میبرد که از اصلی ترین آنها، کشت و تامین مواد مخدر در سطح کلان است و سودهای حاصله، مانع از آن می شود که ملت محروم افغانستان سرو سامان یابند .نباید همه چیز را به صورت فردی مانند توان فردی برای خلاقیت نگاه کرد .هنگامی که در سطح ملی و بین المللی دست به قضاوت یا مقایسهی ملتها میزنیم می باید به عوامل اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و غیره توجه کرد. کشور ژاپن به رشد رسید و غربی ها د رآن جهت حرکت کردند تا منطقهی آسیای شرقی را که با بحران های بعد از جنگ جهانی دوم دست به گریبان بود، توسط اقتصاد ژاپن تحت نفوذ و کنترل باشد . ضمن آن که خلاقیت های کوچک یا بزرگ و معنایی که موجب تحول مفاهیمی
می شوند، وابسته به رویکرد و نگاه اقتصادی، توجیه پذیرند به طور مثال کشور ژاپن برای رشد سریع و جهشی در اقتصاد شکست خورده و اشغال شدهاش، بدیهی است که به دنبال ایده ها و طرح های زود بازده مانند تولید رادیو ،تلوزیون و وسایل الکترونیکی و غیره برود و با تحول جدید، تغییراتی به صورت جهش های کوچک مانند کامپیوتر و نرم افزار و غیره ایجاد کند . تغییرات کلی و عمومی نیاز به ریشههای عمیق اقتصادی و فرهنگی دارد. اگر غرب به جهشهای بزرگتری دست یافت، تاریخ علم و فن آوری، ریشههای عمیقی در آنجا داشت، همانگونه که استعمار و تلاش برای چپاول ملتها در آنجا دارای سابقهی زمانی طولانی است. تغییر در راهبرد فنآوری وصنعت به شکلی که موجب تحول اساسی شود کار بسیار دشواری است. از سوی دیگر اگر به خلاقیت با دید فن آوری نگریسته شود،ارزش خلاقیت در سایر جریان ها نادیده گرفته و اجحافی در قضاوت رخ دادهاست. همان گونه که از افراد مختلف به خاطر تفاوتهای فردی مانند هوش و استعداد و امکانات محیطی و تربیتی و غیره انتظار نمیرود که همه خلاقیت یکسانی داشته باشند ، ملتها نیز چنین هستند .ساخت ماهواره ها و دانش بشر از جهان هستی محصول تغییر در الگو هایی است که به طور مثال نیوتون در بازنگری نظریات کوپرنیک و اینشتین در نظریات نیوتون به عمل آورد و این که چرا تحولات اساسی از غرب ریشه دوانده مبحثی پیچیده است .
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!