منو
 صفحه های تصادفی
عناصر گروه VIIIA
عسل شکرک زده
رشته هوشبری
Helium
کاربرد سلولهای خلا
دیابت
کاربر:علی هادی
Thick Ethernet
تنظیم بیان ژن در پروکایوتها
پایان فرمانروایی اسپهبدان طبرستان
 کاربر Online
520 کاربر online
 : رسانه‌های صوتی و تصویری
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline امیر خاکپور 3 ستاره ها ارسال ها: 433   در :  یکشنبه 05 شهریور 1385 [15:52 ]
  گفتگو با عاطفه نوری بازیگر نقش نسرین
 

گفتگوی خواندنی با عاطفه نوری بازیگر نقش نسرین

برای بازی در نرگس باکمال تبریزی مشورت کردم

خیلی‌ها با شروع سریال «نرگس» گفتند آن دخترک ‌«دوران سرکشی» انتخاب مناسبی برای کاراکتر نسرین نبوده، اما او با جلو رفتن کار آنقدر خوب و روان بازی کرد که همه باورش کردند.او هر وقت خواست کاری کرد که بیننده از او بدش بیاید، از دستش حرص بخورد و ...

این‌ها همه، یعنی او موفق بوده و توانسته به آنچه می‌خواسته برسد.

عاطفه نوری بر خلاف آنچه تصور می‌شود دختری ساده، صمیمی و بی‌ریا است.او سخت مصاحبه می‌کرد، اما وقتی هم برای حرف زدن پای یک فنجان چای «بانی فیلم» نشست انصافا کم نگذاشت...


از «دوران سرکشی» تا «نرگس» این وسط یک فاصله تقریباً چهار ساله وجود دارد. این چهار سال عاطفه نوری کجا بود؟ آیا به خاطر کار کردن با آدمی مثل کمال تبریزی سطح توقعت بالا رفته بود یا نه واقعاً پیشنهادی نداشتی...

-(کمی مکث) واقعیت این است که من می‌ترسیدم. بعد از دوران سرکشی می‌ترسیدم با یک انتخاب اشتباه، تمام تجربه خوبی که داشتم را خراب کنم.

البته واقعاً این بین پیشنهاد آنچنان خوبی هم نبود. در واقع می‌توانم بگویم بهترین کاری که بعد از دوران سرکشی خوب بود و من توانستم خودم را راضی کرده و بازی کنم، همین نرگس بود.

پس یک جورهایی کار نکردنت شما در این چهار سال به همان سطح توقع بر می‌گشت.

- بله به هر حال اصلاً دوست نداشتم تجربه خوب گذاشته، خراب شود.

پیشنهاد «نرگس» از طرف چه کسی بود؟

- اولین بار افشین سنگ چاپ بود که برای بازی در نرگس با من تماس گرفت.

وقتی رفتی دفتر پرس وجو نکردی بفهمی پیشنهاد چه کسی بودی...

- چرا، اینطور که من فهمیدم، ظاهراً از شبکه من را برای بازی در این نقش به آقای مقدم پیشنهاد داده بودند.

آن موقع چند قسمت فیلمنامه نوشته شده بود...

- وقتی رفتم برای قرارداد، بیست قسمت از کار کامل نوشته شده بود و خواندم، بقیه داستان هم نوشنه نشده بود، اما آقای مقدم اتفاقاتی که قرار بود در ادامه فیلمنامه رخ دهد را کاملاً تعریف کردند.

پس همان بیست قسمت آنقدر خوب بود که قرارداد بستی؟

- بله، آن بیست قسمت و ذهنیتی که در مورد ادامه ماجرا پیدا کردم، من را برای بازی قانع کرد.

با کسی هم مشورت کردی قبل از قرارداد بستن؟ به هر حال می‌خواستی بعد از چهار سال کار کنی...

- بله در مورد نقش با چند نفری مشورت کردم.

یکی از این آدم‌ها کمال تبریزی بود؟

- بله با آقای تبریزی هم صحبت کردم.

تبریزی چه پشنهادی داد؟

- گفت اگر فیلمنامه خوب است و نقش را دوست داری، حتماً قبول کن.

نمی‌دانی چندمین گزینه برای نسرین بودی و چه کسانی کاندیدای ایفای این نقش بودند؟

- دقیقاً نمی‌‌‌دانم چندمین نفر بودم، فقط فهمیدم زهرا امیرابراهیمی هم یکی از کسانی بوده که نسرین را به او پیشنهاد داده بودند.

وقتی قرارداد بستی بقیه بازیگرها معلوم شده بودند؟

- وقتی من انتخاب شدم، فکر می‌کنم مهدی سلوکی قرارداد بسته بود. پوپک هم همزمان با من داشت به توافق می‌رسید. از آقای زنجان‌پور هم صحبت بود که البته بعداً آقای پورشیرازی جایگزین ایشان شدند.

بقیه هم هنوز معلوم نبودند.

برایت مهم بود که با چه کسانی همبازی باشی؟

- خب دوست داشتم بدانم با چه کسانی قرار است همبازی شوم، اما روی این قضیه حساس بودند و زیاد دوست نداشتند تا زمان کار بفهمیم با چه کسانی همبازی هستیم.

هر کسی وقتی یک مدت کار نمی‌کند و بعد دوباره می‌خواهد به همان کار قبل برگردد، برایش یک فاکتور خیلی مهم است. آن فاکتور برای تو چه بود؟ صرف برگشتن و دیده شدن بود، فیلمنامه و شخصیت جذاب کار یا...

- بازیگری برای من یک تجربه دلنشین است. من اینطور نیستم که بگویم زندگی‌ام قرار است با این کار بچرخد یا می‌خواهم تا آخر عمر این کار را ادامه دهم. تجربه اول من آنقدر برایم شیرین و دوست داشتنی بود که دوباره دوست داشتم بازیگری را تجربه کنم، اما فقط این مهم نبود که کار کنم.

مهم این بود که بعداً از کارم احساس رضایت کنم و بگویم خب یکی کاری کردم.

وقتی نرگس پیشنهاد شد، شخصیت نسرین آنقدر جذاب بود و جای کار داشت که من احساس کردم می‌توانم روی آن کار کنم.

شخصیت نسرین پر از فراز و نشیب بود. در طول داستان حرکاتش، رفتارش و کلاً شخصیتش مدام عوض می‌شود و همه اینها من را وسوسه می‌کرد تا در یک تجربه دیگر خودم را محک بزنم و همین محک زدن دوباره و میل به تجربه کردن باعث شد راضی به بازی شوم.

مجموعه نرگس یک ویژگی منحصر به فرد هم دارد و آن این است که اولین ملودرام روتین به حساب می‌آید. خوب این روتین بودن همان قدر که احتمال گل کردنش هست به همان اندازه هم احتمال می‌رود که با سر به زمین بخورد. از این مسئله نترسیدی! به هر حال کار اولین تجربه این شکلی بود؟

- من نمی‌دانستم کار روتین است.

یعنی واقعاً نمی‌‌دانستی که کار قرار است70 شب روتین روی آنتن برود؟

- نه ما نمی‌دانستیم که این کار قرار است به این شکل پخش شود. ما اواسط کار فهمیدیم که قرار است یک روز در میان کار را پخش کنند و بعد آخرهای کار گفتند روتین پخش می‌شود. فکر می‌کنم این قضیه برای خودشان هم تا روزهای آخر خیلی مشخص نبود.

یعنی روز اول قرارداد، با ذهنیت یک سریال26قسمتی کار را انتخاب کردی؟

- بله.

خب شو که نشدی وسط‌های کار وقتی فهمیدی قرار است70 قسمت روتین کار کنی؟

- آدم وقتی کار می‌کند، باید خودش را برای خیلی چیزها آماده کند و این هم یکی از همان مسائل است.

پس ظاهراً این مسئله خیلی غافلگیر کننده نبود و مشکلی برایت ایجاد نکرد...

- نه من وسط‌های کار اصلاً به کلیت کار فکر نمی‌کردم. شخصیت نسرین آنقدر من را درگیر خود کرده بود که فقط و فقط به نسرین و فراز و نشیب‌های این شخصیت فکر می‌کردم.

وقتی پخش کار شروع شد، خیلی‌ها در مورد این شخصیت موضع گرفتند...

- چی...؟ گفتند شبیه روناک «دوران سرکشی» است؟

نه، نه، خیلی‌ها گفتند شخصیت نسرین از نظر اجتماعی، شخصیتی، طبقاتی و ظاهری در حدی نیست که یک پسر با مشخصات بهروز یک دل نه صد دل عاشقش شود، یا اگر هم بشود، دیگر خودش را به این شکل به آب و آتش نمی‌زند. این مسئله برای خودت هم پیش آمده بود؟

- ببینید، ما خیلی در طول کار در مورد نوع علاقه بهروز و نسرین صحبت کردیم، اینکه چه شود و چه نشود. اصلاً در فیلمنامه قرار بود اتفاقاتی رخ دهد، ولی رخ نداد و خیلی چیزهای دیگر ...، ولی اتفاقاً من احساس می‌کنم همین تفاوت در نوع علاقه‌ای که بین این دو وجود دارد در کار ایجاد قصه کرده است. یعنی به نظر من شاید اگر علاقه بهروز با نسرین از نوع تمام علاقه‌ها بود، خیلی قصه‌ای به وجود نمی‌آمد. من احساس می‌کنم همین که برای خیلی‌ها این سوال پیش آمده که این دختره چه دارد که بهروز اینطور عاشقش شده؛ ماجرا را جذاب کرده است.

نسرین یک حس حسادت خاصی نسبت به نرگس دارد که یک جاهایی خیلی پررنگ می‌شود...

- حسادت ...؟ خیلی جالب است. خیلی‌ها می‌گویند چرا اینقدر نسرین به نرگس حسادت می‌کند، اما به نظر من اصلاً اینطور نیست، چون واقعاً نرگس چیزی برای حسادت کردن ندارد. آینده نرگس اصلاً مطابق میل نسرین نیست و به همین خاطر دلیلی ندارد او به نرگس حسادت کند.

خب شاید بهتر باشد اسمش را بدجنسی بگذاریم! چرا اینقدر بعضی جاها نسبت به نرگس بدجنسی می‌کند و با او خوب نیست؟

- نه، ببینید به نظر من آدم‌ها در سنی قصد دارند خودشان را تثبیت کنند. دوست دارند فریاد بزنند و بگویند بابا به خدا من می‌توانم برای خودم تصمیم بگیرم، من می‌توانم کار کنم. دقیقاً مثل بچه‌ای که اصرار دارد خودش بند کفشش را ببندد. این آدم‌ها اگر کمی فضا باب میل‌شان نباشد، یا خودشان لج می‌کنند.

مثلاً نسرین می‌گوید با بهروز ازدواج می‌کنم، چون فکر می‌کند اینطوری نرگس را سرجایش نشانده، یا مثلاً می‌گوید پول را نمی‌گیرم و ....، اما در واقع او با خودش لج کره است. او تلاش می‌کند تا خودش را به اثبات برساند و اتفاقاً نگرانی‌ها و دلسوزی‌های نرگس باعث می‌شود این حس در او تشدید شود و هر طور شده، سعی کند خودش را از زیر بار حمایت نرگس بیرون بکشد. فکر می‌کنم همین تلاش برای اثبات شدن این حس را بوجود می‌آورد.

چیز دیگری که در شخصیت نسرین دیده می‌شود، سخت تشکر کردن او است. ما بارها در طول کار می‌بینیم که وقتی نرگس به او لطف می‌کند، نسرین خیلی سخت و با اکراه از او تشکر می‌کند.

- چون نسرین از انگیزه لطف نرگس مطمئن نیست. او نمی‌‌داند واقعاً نرگس با کارش به او کمک کرده یا دوباره جلوی پای او سنگ انداخته و ...

مثلاً من دقیقاً یادم هستم یک جای سریال، نرگس به نسرین می‌گوید با چهار میلیون هم می‌توان جهیزیه خوبی تهیه کرد.

اینجا دقیقاً یک گراند تفکر نسرین قبل از اینکه بخواهد تشکری کند این است که نرگس این چهار میلیون را از کجا آورده؟ آیا از احسان سعیدی گرفته؟

حالا چه طور می‌خواهد پول را پس بگیرد و...؟!

یکسری حرکات هست که در طول کار زیاد از آنها استفاده کرده‌ای مثل درست کردن گوشه روسری با قورت دادن آب دهان به شکل خاصی و ... این‌‌ها ایده کسی بود یا خودت به آن رسیدی؟

- ما کلاً در بازی آزاد بودیم. یعنی واقعاً قبل از بازی کسی نمی‌آمد به ما بگوید که مثلاً این کار را بکن یا نکن، فقط آقای مقدم از من می‌پرسید آماده هستی و شروع می‌کرد به گرفتن ، پس بنابراین هر چیزی که شما در نسرین می‌بینید، مال خودم است و خودم در طول کار به آن رسیدم.

یعنی اتفاقی که در دوران سرکشی اگر اشتباه نکنم برای تو رخ نداده بود، چون آنجا آدمی مثل کمال تبریزی کاملاً تو را کنترل می‌کرد...

- بله، من در دوران سرکشی کاملاً کنترل می‌شدم، اما در نرگس این‌طور نبود و همین برای من یک تجربه فوق‌العاده شد.

من کاملاً خودم شخصیت نسرین را کنترل می‌کردم، یعنی خودم همان‌طور که می‌خواستم بازی می‌کردم بعد در مانیتور می‌دیدم، نظر می‌دادم، اگر بد بود، می‌خواستم دوباره بگیرند و...

مهم‌ترین کاری که فکر می‌کنی برای خوب درآمدن شخصیت نسرین اعمال کردی، چه بود؟

- ببینید، نویسنده وقتی درگیر پرداخت چندین شخصیت می‌شود، دیگر ریزه‌کاری‌ها از دستش در می‌رود و بازیگر است که باید این ریزه‌کاری‌ها را انجام دهد.

من سعی کردم به ریزه‌کاری‌های شخصیت نسرین بپردازیم.

یکی از چیزهایی که خیلی برای من مهم بود، رئال درآمدن شخصیت نسرین بود. یعنی برای من مهم بود اگرنسرین کمی بد است، کمی هم خوب باشد، چون احساس می‌کردم این‌طور برای مردم واقعی‌تر است.

مثلاً من از خیلی‌ها شنیدم که خوب بودن شخصیت نرگس برایشان غیرواقعی است. در واقع من سعی کردم این اتفاق برای نسرین رخ ندهد و این شخصیت کاملاً برای مخاطب واقعی باشد.

اتفاقی که اواسط کار برای پوپک گلدره رخ داد، تقریبا روی همه گروه تأثیر داشت. حالا من نمی‌خواهم بپرسم احساست چه بود و این حرف‌ها...، بلکه می‌‌خواهم بدانم این مسئله چقدر روی بازی تو تأثیر داشت و اصلاً اگر بخواهی خودت مهم‌ترین فرق بازی عاطفه نوری قبل و بعد از پوپک را بگویی، چیست؟

- خب فوت پوپک روی بازی من خیلی تأثیر داشت. واقعاً فکر می‌کنم بازی من قبل و بعد از این اتفاق خیلی متفاوت است. نمی‌توانم بگویم دقیقاً چه تفاوتی، اما واقعاً متفاوت است و اگر این شب‌ها دقت کنید، می‌بینید همان‌طور که نرگس عوض شده، نوع بازی نسرین هم تغییر کرده است.

با پوپک گلدره راحت‌تر بودی یا ستاره اسکندری...

- واقعا نمی‌توانم بگویم. بازی این دو کاملاً متفاوت بود. پوپک یک بازی کاملاً حسی داشت و ستاره اسکندری یک بازی کاملاً تکنیکی، به همین دلیل نمی‌توانم بگویم با کدام راحت‌تر بودم، چون هر کدام سبک‌های متفاوتی داشتند.

میان کسانی که در نرگس با آنان بازی داشتی، تقریباً از همه کم تجربه‌تر بودی. این مسئله چطور بود؟

- خب روزهای اول خیلی سخت بود. واقعاً من در بعضی سکانس‌ها گنگ می‌شدم، اما خب پلان به پلان راحت‌تر شدم.

سر کار با چه کسی زیاد جور بودی...

- من با پوپک خیلی خوب بودم و ما با هم رابطه خیلی خوبی داشتیم.

الان که سریال را می‌بینی بازی چه کسی را می‌پسندی؟

- به نظر من حسن پورشیرازی خیلی خوب بازی کرده است.

این روزها نرگس حسابی گل کرده. زمان تولید چنین انتظاری داشتی؟

- واقعاً نه، فکر می‌کردم کار دیده شود، اما واقعاً احساس نمی‌کردم تا این حد مردم کار را دنبال کنند.

حتماً واکنش‌های زیادی از مردم در مورد نقشت دیدی. عجیب‌ترین واکنش چی بود؟

-دو تا جمله را زیاد می‌شنوم و فکر می‌کنم تقریباً همه به من می‌گویند. اول اینکه آخر ماجرا چی می‌شود و بعد هم اینکه چرا اینقدر توی سریال زشت هستی. این دو سوال را واقعاً خیلی شنیدم.

خب نرگس کاری است که حسابی دیده شده و مطمئناً از این پس پیشنهادهای زیادی خواهی داشت عاطفه نوری بعد از نرگس چه کار می‌خواهد بکند. آیا دوباره مثل قبل می‌خواهی برخورد کنی یا نه. این بار می‌خواهی همه پیشنهادها را قبول کنی و حسابی کار کنی؟

- نه مطمئناً همان رویه قبل را ادامه می‌دهم. برای من اصلاً فقط کار کردن مهم نیست. به همین دلیل دوباره منتظر می‌نشینم تا یک کار خوب دیگر که احساس کنم باید برای نقشم در آن زحمت بکشم به من پیشنهاد شود.

از فراموش شدن نمی‌ترسی...

- نه، چون بازیگری اصلاً شغل من نیست که بخواهم بترسم فراموش شوم. من به نوشتن علاقه دارم و تمام سعی خود را دارم در آن زمینه انجام می‌دهم و به هیچ عنوان روی بازیگری حسابی باز نکرده‌ام که بخواهم از فراموش شدن بترسم.

  امتیاز: 0.00