جمعه 10 فروردین 1403 |
ناشناس
|
خروج
تمام سایت
صفحات دانشنامه
دیگر سایتها
گالری های تصویر
تصاویر
فایلها
انجمن
جستجو در عنوان
عنوان دقیق
در متن
منو
خانه دانشنامه
دانشنامه
صفحه های تصادفی
آخرین تغییرات
رتبه بندی ها
زمین تمرین
انجمن
انجمن ها را فهرست کن
رتبه بندی ها
گالری تصویر
گالری ها
رتبه بندی ها
گالری فایل
گالری ها را فهرست کن
رتبه بندی ها
صفحه های تصادفی
یونوسفر
آیه ایثار
طبقه بندی چینها
دریبل به منظور پیشروی
حاکمان کمربند کوییپر
اژدهای کومودو
سرمایه گذاری
تخصیص فضا به فایل
سیستم مدیریت آموزشی با محتوای توزیع شده
صحرای آفریقای جنوبی
کاربر Online
754 کاربر online
: ادبی
دلیل حذف:
حذف کلی به همراه جوابها
حذف عنوان و محتوا
دلیل حذف:
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.
لیلا مهرمحمدی
ارسال ها: 411
در
: سه شنبه 23 خرداد 1385 [07:42 ]
دو` باستانی`
طنز
خاطرم است سال اولی که به تهران آمده بودم در سال ششم ادبی دبیرستان «رشدیه» آن روز
و «مروی» امروز شاگرد اولی بود به نام «باستانی»که اهل جهرم بود و طبعاً کمی از بنده مخلص سیاسوخته
تر و خشن هیکل تر. او هم در شعبه طبیعی آن دبیرستان شاگرد اول شد. من و او همیشه با هم شوخی
داشتیم و من می گفتم کاریکاتور ما دو تا همیشه از عکسمان خوشگلتر می شود!
در آخر سال رئیس مدرسه هر دوی ما را خواست و گفت چون شاگرد اول شده اید هر کدام یک قطعه
عکس بیاورید که بدهیم در یک مجله چاپ کنند.
پیرمردی محترم در اطاق رئیس دبیرستان نشسته یود که بعدها فهمیدم او دکتر فرهمندی رئیس تعلیمات
وزارت فرهنگ است. پیرمرد خواست از ما تشویقی کرده باشد با کمال خوشرویی پرسید :
ـاهل کجا هستید؟
من گفتم اهل «پاریز سیرجان» و او هم گفت «جهرم» دکتر فرهمندی گفت:
ـ عجب هر دو تا هم اهل جنوب هستید؟
باز پرسید:
ـ سال قبل کجا تحصیل می کردید؟
من گفتم شاگرد دوم «دانشسرای مقدماتی» بوده ام جهرمی هم گفت: من شاگرد دوم «دانشسرای
کشاورزی» جهرم بوده ام.
دکتر گفت: عجیب است، هر دو دانشسرا بوده اید ......
دوباره پرسید:
ـ چه امتیازی در دبیرستان داشته اید؟
من گفتم «شاگرد اول شعبه ادبی» هستم و او گفت: من هم «شاگرد اول شعبه طبیعی هستم»
دکتر گفت: باز هم عجیب است!
بالاخره سؤال کرد: اسمتان چیست؟
من گفتم: «باستانی».
رفیقم هم گفت: «باستانی»
دکتر فرهمندی سری تکان داد و به خنده گفت:
ـ واقعاً از عجایب است! ...هر دو تا اهل جنوب، هر دو تا سیاهه سوخته، هر دو تا دانشسرایی، هر دو تا
شاگرد اول و هر دو تا باستانی هستید...و عجیب تر آنکه هر دو تان هم برای موزه ایران باستان نقص
ندارید!!!!
عجب آنکه حرف دکتر درباره من سبز شد، زیرا قبل از خدمت در دانشکده ادبیات،من مدتی در موزه ایران
باستان کار می کردم!
اما از رفیق هم نام و هم دندانم دیگر اطلاع ندارم که او در کجاست و چه می کند؟
`باستانی پاریزی`
امتیاز:
0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!