برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
ناشناس
در : پنج شنبه 18 خرداد 1385 [07:33 ]
باید جدی دید
میلیونها نفر، ساعتها در ایران تلویزیون تماشا میکنند و از مخاطب عامه، بهتر نمیشوند. اما من در حرفم اشاره کرده بودم که تا وقتی کسی در آنچه واردش نمیشود فرو نرود، درگیر نشود، فرقی نمیکند. فرورفتن سخت است، ولی شیرین. این تفاوتی است که بین جدی دیدن و تفریح کردن هست. تلویزیون توانسته، جلوهای جذاب از زندگی ما نشانمان دهد و همین ما را آسوده و شنگول جلوی تلویزیون نگه میدارد. تلویزیون شوخیهای عامیانه، اصلاحات مردم، شیوه زندگی مردم متوسط را در هیبت بازیگران محبوب برایمان به نمایش میگذارد. تلویزیون خوشی است اما درگیر شدن سخت است.
تماشاگر خودش را ناظر میبیند. در کتک خوردن هنرپیشه میخندد. به بدبختی او قهقهه میزند و مشکلات او را با لبخند دنبال میکند، چون باورش نمیشود که سر او این بلاها بیاید. دیدن سریالهای تلویزیون، مثل روایات دوباره ماجراهای گذشته آدم است که بامزه و شیک نشان داده میشوند ولی مخاطب را درگیر نمیکند درگیرشدن سخت است زیرا باید مثل شخصیت اول داستان قلبات بطپد، مثل او بدبختیها را تحمل کنی و مثل او طعم پیروزی را بچشی. درست مثل کی دنیای مجازی. اگر این اتفاق نیافتد با ماجرا درگیر میشوی و به فکر میافتی. وگرنه فقط لذت میبری. البته اگر آن برنامه بتواند فقط به تو لذت بدهد.
برنامههای تلویزیون به سرعت در این راهند. بدون اینکه کسی را درگیر کنند، فقط به او لذت بدهند. سرگرمی محض. بعضی برنامهها موضوعات روز یا سیاسی را هم مطرح میکنند. اما با آنها بیشتر بازی میکنند تا تفکر. این کار هم باعث تفریح بیشتر – و احساس به روز بودن – میشود و هم خیال مخاطبان را راحت میکند که برنامهای به شدت ابلهانه تماشا نمیکنند.
پس در شرایطی مخاطب وارد رشد فکری میشود که فکرش به کار نیفتد. مخاطب باید اذیت شود تا لذت را دریابد. اما وقتی قرار باشد هنر مثل مربای شیرین در دهان آدم فرو برود، روی کاناپه تکیه بدهی و قلبت ضربان عادی داشته باشد، هنر با چیپس و تخمه و کولر گازی فرق ندارد. اسباب لذت است.
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!