کودکان پای تلویزیون ها رشد می کنند و به مهد کودک ها ،کودکستان ها و مدارس و دانشگاه هایی می روند که باز هم از آموزش پرورش و تعلیم و تعلم هیچ تصور دیگری جز این که هست ندارند. این آموزشگاه ها، از مهد کودک تا دانشگاه ،متعهدند که شهروندان خوب و مطیع و کاملاً استانداردی برای دهکده جهانی تربیت کنند _ و چنین می کنند. بالاخره ضرورت معاش جوانان را _ تحصیل کرده و یا تحصیل ناکرده_ به صورتی جابرانه و مکانیکی به درون نهاد هایی اجتماعی می راند که بر سراسر سطح کره زمین گسترده اند و با یک مکانیسم واحد و در خدمت غایاتی مشترک اداره می شوند . تمدن نهادی شده غرب که موفق شده است فرهنگ خویش را به صورت اشیایی هدفمند و نظامی تکنولوژیک که روز به روز به آخرین مراحل اتوماسیون _خودکاری _ و دقت ریاضی وار نزدیک می شود در آورد و از طریق متدولوژی و ابزار پیچیده اتوماتیک جهان را تسخیر کند، مطلقاً اجازه نمی دهد که هیچ یک از افراد بشر صورت دیگری از حیات را جز این که اکنون هست تجربه کنند. و بنابراین ، وضع انسان در برابر حیات یک وضع «جبری» است. او حق انتخاب ندارد و بنابراین ، اصلا آزاد نیست. ازادی در اختیار انتخاب است ، در اراده آزاد ، و حال که که بشر نمی تواند هر طور که خود می خواهد زندگی کند و از این بدتر ، حتی کم ترین امکان شناخت صورت های دیگری از زندگی انسانی را از دست داده است، چگونه باید از آزادی و اختیار سخن گفت؟ این عبارت که به شیوایی در گذشته ای نه جندان دور نوشته شده است، تذکره ای جدی برای انسان عصر تکنولوژیک است
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
سلام
این آزادی که شما تبیین کردید مربوط به جامعه غرب است
پدران ما نیز که در سال 57 انقلاب کردند هدفشان آزادی و ............. بود
حال شما فکر می کنید بعد از گذشت بیش از ربع قرن از آن واقعه تاریخی ما در چه مرحله از آزادی هستیم؟
آیا فکر می کنید ما نیز در حال استحاله شدن هستیم به طوری که
به صورت اشیایی هدفمند و نظامی تکنولوژیک روز به روز به آخرین مراحل اتوماسیون _خودکاری _ و دقت ریاضی وار نزدیک میشویم؟؟؟؟؟
اگر آری پس تفاوت ما با جامعه غربی چیست؟
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
انسان با آزادی مطلق را فقط در ذهنها می توان یافت و در هر جامعه ای خواه نا خواه انسان در اطراف خود حصارها و زندانهایی را می بیند.
در طول تاریخ انسان دارای تعلقات فراوان است و این تعلقات در واقع زندان انسانها بوده و هست.
در یک جامعه بدوی قوم و قبیله و سنتها و آیینها انسان را به بند می کشند و در یک جامعه پیشرفته و مدرن ماشینیسم و تکنولوژی و سیطره رسانه ها .
چه فرقی دارد زندان، زندان است !
به نظر من آنچه در همه دورانها مطلوب انسانها باید باشد آزادی نیست آزادگی است .
انسان می تواند تمام امکانات را همچون سلیمان داشته باشد ولی آزاده باشد و
می تواند در بند تنها خری که در دنیا دارد باشد .
سوال این است:
آزادگی چگونه به دست می آید؟
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامه‌ريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
ارسال ها: 28
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!