چرا بسیاری از دانش آموزان با افتخار می گویند از ریاضیات بدشان می آید؟
سلام
معمولا زیاد نمی شنویم کسی بگوید که هیچ وقت از زیست شناسی یا از ادبیات خوشش نیامده است. مطمئنا هم عاشق این رشته ها نیستند، ولی آنها که این رشته ها را دوست ندارند، به خوبی درک می کنند که کسانی دیگر هستند که این رشته ها را دوست دارند. اما برعکس ، به نظر می رسد که ریاضیات و موضوعاتی مانند فیزیک که محتوای ریاضی بالایی دارند، نه فقط بی تفاوتی ، بلکه انزجار واقعی در مردم بر می انگیزند. احتمالا آنچه برای مردم ناخوشایند است، بیشتر تجربه کلاسهای ریاضی است تا خود ریاضیات و این بیشتر قابل فهم است. چون مفاهیم ریاضی پیوسته روی مفاهیم قبلی ساخته می شوند، تداوم و پا به پای کلاس پیش آمدن در یادگیری ریاضیات بسیار مهم است.
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
ناشناس
در : شنبه 26 فروردین 1385 [18:01 ]
ریاضی فقط دوست ندارید یا .....
البته اگر کسی ریاضیات دوست ندارد و نمیخواهد ریاضی بخواند باید این آزادی را داشته باشد، اما این تصمیم را زمانی باید بگیرد که میداند وضعیت چگونه است . اگر در کودکی به خاطر تحمل نکردن کمی کار این تصمیم را گرفت میتواند روی تمام زندگیش اثر بگذارد ، باید مطمئن شد که دانش اموز بخاطر تن ندادن بکار از ریاضی دوری نمیکند . اگر ریاضی دوست ندارد میتواند پزشکی بخواند و اگر آنرا هم دوست ندارد میتواند مثلادر ادبیات و ..... تحصیل کند ، ما با کشور های دیگر جهان قابل مقایسه نیستیم ، درست است شعر زیاد داریم اما کتاب های لغت علمی و گوناگون نداریم ، چه کسی باید برای استفاده ایرانیان فرهنگ کلمات متقارن ، هم معنا ، بنویسد ؟ معلوم است که این فرد باید دارای اطلاعات وسیعی در ادبیات باشد چنین کسی باید تمام عمرش صرف دانش ادبی بشود .ما کتاب لغت برای استفاده دانشگاهیان و دانش آموزان که تخصصی باشد بجز یکی دو مورد چیزی نداریم ، ما دانشنامه فارسی مدرن نداریم که هر دو سال یکبار بروز شود ، اگر اینها را نمیبینید برای اینست که ادبی خوان های ما پس از تحصیل چیزی تولید نمیکنید . سرمایه این کار ها امروز چند کامپیوتر و مقداری سرمایه و جمعی از دانشمندان ادبی است . ما همان یک فرهنگ معین و دهخدا را داریم که با اینکه کار های بزرگی هستند از لحاظ کیفیت عکس و چاپ بسیار پایین هستند و نیاز امروز را بر اورده نمیکند.
مقداری از ریاضیات را باید بدانید تا در هر رشته ای که تحصیل میکنید به زبان علمی آشنا باشید . معمولا اگر کسی رشته ای را دوست نداشته باشد اما در زمینه های دیگر هم کاهلی نکند باید بتوان درک کرد اما دوست نداشتن یک موضوع نباید توجیه تنبلی در یاد گیری همه چیز باشد . کسی که در زبان انگلیسی تحصیل میکند آخر ِ خط نباید فقط معلمی باشد ، اینقدر کار ترجمه و کار تدوین انواع و اقسام نشریات و کتابها هست که ما باید مخصوصا کسانی را تربیت کنیم که فقط در رشته ریاضی ریاضت ! نکشند و بعد در جامعه بیکار بمانند همین الان اگر ما سازمان دهی درستی داشتیم تمام این فارغ التحصیلان در جایی به تمام کار هایی که ما به آنها نیاز داشتیم کار میکردند برای همه کار وجود دارد و اگر شما نمیدانید چه کاری را چه کسی باید بکند از من بپرسید ، همان ها را که میگویید کار نمیدانند من میتوانم از آنها بهره برداری مناسب و در خور تحصیلاتشان بکنم . و کار های بالا تر را به کسانی بدهم که در آن پختگی دارند تا جوان تازه وارد نا آشنا هم در طی ده سال کار به همانجایی برسد که افراد بالا تر آن اطلاعات و پختگی را دارند. اگر دانشجو به جایی نمیرسد برای نداشتن افراد کار دان در اجتماع است . اینرا در بحثی دیگر مطرح خواهم کرد.
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!