منو
 صفحه های تصادفی
بوئینگ727
خواص فیزیکی الکلها
تئوریها و دیدگاه ها در باب معنا شناسی
ضریب شکست
تقویت کننده های عملیاتی
کاربر:مدرن
تاریخ سینما
طغرل سلجوقی
خواص کولیگاتیو
پیامبر اکرم و تفسیر واژه عالین به اهل بیت
 کاربر Online
739 کاربر online
 : تاریخ
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline فلاحیان 3 ستاره ها ارسال ها: 93   در :  یکشنبه 06 فروردین 1385 [07:36 ]
  خاور میانه کجاست؟
 

خاور میانه کجاست؟

خاورمیانه» واژه کهنى نیست واگر صدسال پیش روزنامه نویسى در نوشته هاى خود این واژه را به کار مى برد، خواننده نمى دانست منظور نویسنده چیست و در مورد چه منطقه اى صحبت مى کند.
به روایت اسناد وتحقیقات انجام شده اصطلاح «خاورمیانه» را براى نخستین بار یک مورخ آمریکایى به نام «آلفرد ماهان» به کار برده است و منظور وى از خاورمیانه منطقه اطراف خلیج همیشه فارس بوده است. وجه تسمیه خاورمیانه این است که چون از قاره اروپا به آسیا نگاه کنیم این منطقه نه خاور نزدیک است ونه خاور دور ؛ لذا «آلفرد ماهان» این منطقه را «میدل ایست» Middle - East نامید ونویسندگان عرب آن واژه را الشرق الاوسط نامیدند و درفارسى «خاورمیانه » مصطلح شد.
بدین ترتیب این واژه از اوایل قرن بیستم در مطبوعات و آثار اهل تحقیق به کار برده مى شد لیکن عمومیت نداشت تا اینکه جنگ جهانى دوم آغاز شد ونیروهاى دول متفق در مصر و فلسطین و عراق و ایران مستقر شدند وستاد کل در شهر قاهره پایتخت مصر تشکیل شد که ناظر برعملیات جنگى منطقه باشد. این ستاد که مقر خاورمیانه اى نیروهاى متفقین نامیده مى شد بربخش هاى وسیعى از شمال وشرق آفریقا ،ایران وترکیه نظارت داشت. با تکرار نام این ستاد در اخبار جنگى و رسانه هاى خبرى متفقین ، اصطلاح خاورمیانه جا افتاد و در حال حاضر با اهمیتى که این منطقه براى صلح جهان دارد هرروز صدها بار واژه «خاورمیانه» در رسانه هاى جمعى عنوان مى شود.
پرداختن به تاریخ همواره کارى خطیر بوده است، زیرا گرچه تاریخ آینه است، اما هرکس از ظن خود در آن مى نگرد. تاریخنگارى همواره امرى خطیر بوده است از آنکه نه تنها اشخاص - مورخان و راویان و مفسران - بلکه حتى اسناد و مدارک تاریخى هم همیشه بیطرف و خالى از غرض و تعصب نیستند. مصداق این مدعا تاریخ خاورمیانه است. در جهان غرب، قرن ها ادعا مى شد که گویا خاستگاه تمدن بشرى غرب است و در میراث چندین هزار ساله جوامع انسانى، هرچه والا و زیبا و مفید است، از یونان و رم نشأت گرفته است! اما، هنگامى که گرد و غبار تاریک ساز گذر زمان، از میراث تمدنى و فرهنگى مشرق زمین زدوده شد، معلوم گشت که این سخن نه تنها گزافه، بلکه دروغى بیش نبوده است. آن دروغ تاریخى - که از کبر و غرور جامعه صنعتى و استعمارگر غرب نشأت گرفته بود - به همت برخى از تاریخنگاران و پژوهندگان دادگر همان جهان غرب، برملا شد و اکنون اکثریت آنان پذیرفته اند که گهواره نخستین تمدن هاى بشرى، مشرق زمین و کشورهاى خاورمیانه بوده است که به قول یکى از مورخان غرب «نوع انسان را از مرحله توحش به عالى ترین مرحله تمدن در عهد باستان رسانید.»
با عنایت به پذیرش جهانى نظریات جدید در زمینه منشأ و خاستگاه تمدن بشرى، ما نیز مى باید «گزارش هاى خاورمیانه» را با اشاره اى کوتاه به تمدن هاى باستانى این منطقه آغاز کنیم. اما دروغى که بدان اشاره کردیم، شاخه هاى بسیارى دارد.یکى از آنها هم این است که گویا نخستین تمدن هاى خاورمیانه - به استثناى مصر - در منطقه محدود «بین النهرین» (عراق کنونى) پدید آمده اند و دیگر اقوام و مردمان خاورمیانه، حداکثر میهمان سفره بین النهرین بوده اند. این گونه برخورد با تمدن هاى خاورمیانه، هنوز هم نظریه حاکم بر تاریخنگارى رسمى و مرسوم است. ببینیم معنى و مفهوم چنین نظریه اى - از نگاه ما ایرانیان - چیست؟
تمدن هاى باستانى بین النهرین مورخان غربى تمدن هاى باستانى را معمولاً به ترتیب زیر مورد بررسى قرار مى دهند:
1-تمدن مصر؛
2- تمدن فنیقى و عبرانى (سوریه و فلسطین اشغالی امروز)؛
3-تمدن دره دجله و فرات (بین النهرین)، شامل تمدن هاى سومر، اکد، بابل، آشور و برخى از شاخه هاى فرعى آنها.
4-البته در برخى از کتاب ها از دولت «ایلام» (عیلام) هم سخن مى رود که در خاک ایران امروزى بود و پایتختش «شوش» بود، اما گویا بنیانگذاران آن از آریایى ها نبودند و مورخان غربى نیز اغلب تمدن ایلام را دنباله رو و پیرو دیگر تمدن هاى بین النهرین به حساب مى آورند.
و سرانجام به تمدن ایران مى پردازند که به اعتقاد اکثر مورخان غربى گویا بعد از مهاجرت اقوام هند و اروپایى و به دست آریایى ها (شاخه اى از آن اقوام) بنیانگذارى شده است.
5-در بیرون از قلمرو خاورمیانه نیز به تمدن هاى باستانى هند، چین، یونان و رم مى پردازند که موضوع بحث ما نیست.
خیلى از ملتها حق دارند که به این تقسیم بندى در زمینه مشارکت در بنیانگذارى تمدنهاى باستانى اعتراض کنند، اما طبیعى است که ما تنها به مسأله \'«سهم ایران در پى ریزى تمدنهاى باستانى» مى پردازیم. انگیزه این بحث نیز به هیچ وجه احساسات غیر منطقى و هیجانات به اصطلاح میهن پرستانه نیست، بلکه هدف این است که شاید باب تازه اى در مباحث مربوط به تاریخ ایران ـ و از جمله نقش و سهم ایران در تمدنهاى باستانى خاورمیانه ـ افتتاح شود، و از این رهگذر برخى از بدفهمى ها و بدآموزیها رفع گردد.
معماى کوچ آریاییان به ایران
گفتیم «بدفهمى»، وراست این است که ما ایرانیان تاریخ سرزمین خود را بد آموخته ایم و هنوز هم بد مى آموزیم. تاریخ میهن ما را دیگران نوشته اند، نه خودمان. ما میراث مادران و پدرانمان را با چشم دیگران نگریسته ایم، و این دیگران اغلب نه تنها بیگانه، بلکه دشمن ما بوده اند. کتابهاى تاریخ دبیرستان و دانشگاه یادتان مى آید؟ اسم آقاى «هرودوت» (یا: هرودوتوس) را به خاطر مى آورید؟ در کتابهاى درسى و غیر درسى مابخش بزرگى از تاریخ ایران باستان را از قول همین هرودوتوس یونانى روایتمى کنند. او که ظاهراً در سال ۴۸۴ پیش از میلاد به دنیا آمده و در سال ۴۲۵ (پ.م) جهان را بدرودگفته است، به لقب «پدر مورخان» مفتخر است، زیرا یکى از نخستین کسانى است که به تاریخنگارى پرداخته، بسیار سفر کرده و مشاهدات خود را در کشورهایى که به آنجاها رفته - و حتى سرزمین هایى که بدانجا نرفته و ندیده! - در کتابهایى فراهم آورده است. نوشته هاى هرودوت براى مورخان امروز به راستى گنجینه نابى است، اما برخى از هموطنان یونانى اش - از جمله ارسطو ـ اورا «افسانه پرداز» و حتى دروغگو نامیده اند. از این افسانه پردازان غربى و پیروان ایرانى آنان کم نداریم. تقصیر از دیگران نیست؛ خود غافل بوده ایم و در نتیجه با گره هاى کور و معماهایى در قرائت و روایت تاریخ باستانى میهن خود رو در رو شده ایم.
یکى از معماها فرضیه «کوچ آریاییان» به فلات ایران است که از مورخان اروپایى به گوش ما رسیده و اغلب مبدأ و آغاز تاریخ رسمى ایران شمرده مى شود. خوشبختانه در دهه هاى اخیر گروهى از پژوهشگران فرزانه ایران کمر همت بربسته اند که دلیرانه درباره فرضیه هاى وارداتى تردید کنند و خود به استقلال در تاریخ ایران به تحقیق بپردازند. یکى از اینان دکتر «جهانشاه درخشانى» است که حاصل یک عمر تلاش و کوشش او در راه روشن کردن نقاط تاریک تاریخ ایران، اخیراً در جلد سوم و چهارم «دانشنامه کاشان» به چاپ رسیده است. دکتر درخشانى در این کتاب گرانقدر مى نویسد:
«پژوهشگران در ارزش تاریخى روایتهاى سنتى ایران از دوران دیرین تردید دارند. علت آن است که دانش امروز گمان را بر «کوچ آریاییان» به فلات ایران نهاده است، در حالى که تاریخ سنتى ایران خلاف آن را گزارش مى دهد. ایران در روایتهاى بومى، خاستگاه آریاییان گزارش شده است که گرداگرد آن، دیگر کشورهاى جهان کهن بودند. از سوى دیگر «فرضیه کوچ» برپایه استوارى بنانشده است. پژوهشگران امروز، چه درخاستگاه آریاییان و چه در زمان و گذرگاه فرضى کوچ آنان همداستان نیستند. افزون بر این، شایان توجه است که «فرضیه کوچ» در بنیاد، متکى بر برداشت گمراهانه اى است تا براى آریاییان «میهنى اروپایى» بسازد.
بنابراین فرضیه فرسوده، ایرانیان همراه نیاکان هندو آریایى خود، در یکى از دورانهاى ناشناخته پیشین، از قوم مادر یا «هند و اروپایى» جداشده، به آسیا کوچیده اند. با اینکه دانش امروز به فرضیه خاستگاه اروپایى آریاییان دیگر بهایى نمى گذارد، هنوز بازتاب آن در ذهن ها ریشه اى ژرف دارد. برابرى دیدگاههاى نویسندگان و همداستانى پژوهندگان امروز در مورد «کوچ آریاییان» نیز در واقع چیزى را اثبات نمى کند، زیرا کمتر کسى خود در این مورد پژوهش کرده و در حقیقت همواره یکى از دیگرى بازگو کرده است...»
روایتى دیگر از مردمان و تمدن ایران مى بینید که اگر آنچه را دکتر درخشانى مى گوید بپذیریم، اساساً پایه هاى تاریخ رسمى ایران - که دهها سال، به روایت از اروپاییان، درکتابهاى درسى خود خوانده ایم- سست مى شود. در واقع، آنچه غربیان درباره کوچ اقوام آریایى از خارج از ایران به پهنه این سرزمین مى گویند، به بسیارى از پرسش ها پاسخ قانع کننده اى نمى دهد. به روایت مدافعان فرضیه «کوچ آریاییان» آنان حداکثر دو هزار سال پیش از میلاد مسیح به فلات ایران کوچ کرده اند و نخستین سلسله (سلسله ماد) را در ۷۰۰سال پیش از میلاد بنیان گذاشته اند. اگر این روایت را بپذیریم، آنگاه مى توان پرسید.

۱. آیا پیش ازاین تاریخ پهنه ایران برهوت وخالى از سکنه بوده است ؟

پس آثار متعددى را که در «سیلک» کاشان، «شهرسوخته» سیستان، اطراف جلگه «مرودشت» در فاصله کمى از شهر شوش، تپه یحیى (کرمان)، شهررى و ... پیداشده و دست کم به ۴۰۰۰سال پیش از میلاد مربوط مى شود، چه کسانى پدید آورده اند؟
۲. مرسوم است که در پاسخ چنین پرسشهایى گفته مى شود که پیش از کوچ آریاییان به ایران، مردمان بومى ـ و ظاهراً غیرمتمدن ـ در این پهنه زندگى مى کردند که یابه دست آریاییها سرکوب شدند و یا در قوم آریا به تحلیل رفتند. اما آثارى که مثلاً در سیلک پیدا شده، نشان مى دهد که دست کم ۴۰۰۰سال پیش از میلاد مردمانى در آنجا مى زیستند که از پارچه بافى و ذوب فلزات و سفال سازى و به کار بردن انواع مهرها آگاه بودند. پس پیش از آریایى ها نیز تمدنى ـ یا تمدن هایى- در پهنه ایران وجود داشت. اما پاسخ دکتر درخشانى اساساً مطلب دیگرى است. او معتقد است که تاریخ تمدن ایران با سلسله هاى ماد و هخامنشى آغاز نمى شود و آریایى ها نه تنها از دیرزمان در فلات ایران مى زیسته اند، بلکه از ایران است که به همه سرزمین هاى نزدیک و دور کوچ کرده اند و تمدن را نیز با خود برده اند. دکتر درخشانى مى گوید: «در دوران یخبندان، بخشهاى بزرگى از فلات ایران به سبب سرماى زیاد، زیستگاه مناسبى براى زندگى آدمى نبود و از این رو، تراکم جمعیت در این پهنه بسیار کم بود. در آن دوران به سبب پایین بودن سطح آب دریاهاى آزاد، خلیج فارس تا تنگه هرمز خشک بود و دره اى پهناور را تشکیل مى داد. رودى بزرگ که از پیوستن دجله، فرات و کارون به وجود مى آید، یعنى همان اروندرود، از کف این دره پهناور مى گذشت و به دریاى عمان مى ریخت. در آن پهنه و در کرانه هاى اروندرود، هوا گرم بود و در راستاى شمال آن، دماى هوا بتدریج سردتر مى شد، تا آستانه فلات ایران که هواى سرد و یخبندان آغاز مى شد. بدین ترتیب دره پهناورى که پس از اینها خلیج فارس شد، زیستگاه مناسبى براى آدمیان بود که در شمال تا آستانه فلات ایران و در جنوب تا صحراى عربستان مى رسید. درازاى این زیستگاه که در پایان دوران یخبندان، از جنوب میانرودان تا تنگه هرمز مى رسید، با افزایش دماى هوا و بالا رفتن سطح آب دریاها و نیز پیشروى آب در خلیج فارس، گام به گام کاهش مى یابد. به همین ترتیب دامنه زیستگاه آدمیان نیز پسروى مى کند. بخشى از آنان به سوى شمال کوچیده به فلات ایران وارد مى شوند. در فلات ایران نیز در پى آب شدن یخ و برف کوه ها، دریاچه هاى پهناورى به وجود مى آید و تمدنهاى کهن ایرانى در کنار این دریاچه ها بنیادگذارى مى شوند. بخش دیگرى از کوچندگان از زیستگاه آغازین خود، یعنى دره پهناور خلیج فارس، به میانرودان رفته، در کنار کرانه هاى رودهاى دجله وفرات، تمدنهاى کهن آن پهنه را بنیاد مى گذارند. (حدود ۵۵۰۰ تا۳۵۰۰ قبل از میلاد). سومریان تازه از سال ۳۵۰۰قبل از میلاد وارد میانرودان شدند. شواهد نگارگرى از میانرودان بردرستى این دیدگاه گواهى مى دهند، زیرا در این گونه نگاره ها همواره ویژگى هاى قومى آریایى دیده مى شود، نه سومرى... مى دانیم که همزمان، تمدنهاى بزرگ ایرانى، همچون «یانیک تپه» (از ۶۰۰۰پیش از میلاد) و «سیلک» کاشان (از حدود ۵۷۰۰پیش از میلاد) در فلات ایران بنیادگذارى شده است... کهن ترین زیستگاه آریاییان، یا به سخن دیگر، خاستگاه آنان، جایى جز فلات ایران و پیش از آن در خلیج فارس نمى تواند بوده باشد.»
در آغاز «گزارشهاى خاورمیانه»، این بحث را از آن رو آوردیم که خوانندگان گرامى این مقالات با جدیدترین نظریاتى که درباره تمدنهاى باستانى منطقه خاورمیانه - و از جمله ایران - ارائه شده است، آشنا شوند و آنچه را در کتابهاى مرسوم تاریخ آمده است، آخرین حجت و برهان نشمارند و با نگاه تازه اى به سرزمین خود و تاریخ باستانى آن بنگرند، باشد که از این رهگذر، چهره پنهان حقیقت روشن تر شود و تاریخ آینه اى راستگو گردد. تاریخ خاورمیانه و تاریخ تمدن ایرانى را از نو باید نوشت.

منبع
http://www.pasargad.info

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   ناشناس   در :  دوشنبه 07 فروردین 1385 [01:47 ]
  خاوروسط
 

بالاخره ما نفهمیدیم خاورمیانه کجاست؟

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   ناشناس   در :  چهارشنبه 09 فروردین 1385 [13:53 ]
  خاور میانه کجاست
 

دارا

به این نقشه نگاه کنید هر چه در این نقشه میگنجد خاور میانه است:



  امتیاز: 0.00    نمایش یاسخ های این پست  
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   ناشناس   در :  پنج شنبه 31 فروردین 1385 [01:35 ]
  چرا آفریقا این همه مسلمان دارد ؟؟
 

علت آنکه کشورهای آفریقایی مسلمان ، تا این حد زیاد هستند ، چیست ؟؟
آیا همه اینها ، در همان اولین حمله های صدر اسلام فتح شده اند و به اسلام گرویده اند ؟؟

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   ناشناس   در :  شنبه 09 اردیبهشت 1385 [20:18 ]
  خاورمیانه ؟
 

این ظرح خاورمیانه بزرگ چیست؟

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   ناشناس   در :  یکشنبه 10 اردیبهشت 1385 [15:02 ]
  فلسطین یا اسرائیل؟
 

مدیر محترم انجمن تاریخ، متن زیر از شماست:

با سلام
خیلی عالی بود .
من که کیف کردم ، خصوصا نقشه بسیار شفاف و دقیق بود .
اما چند سؤال :
آیا مصر هم جزو خاومیانه نیست ؟
ممنون


نمی دانم به نقشه ای که در بالا به آن ارجا شده خوب نگاه کرده اید یا نه. اگر چه توجه شما به عدم درج نام مصر نشان دهنده دقت شماست. در این نقشه نامی از کشور فلسطین برده نشده و به جای آن نام اسرائیل برده شده. تا اینجای قضیه اشکالی ندارد، چون به لطف سلطه زر و زور بر دنیا و حمایتهای آمریکا و انگلیس و اعقاب آنها از اسرائیل، این نام مجعول به جای فلسطین به کار برده می شود. عجیب آنجاست که برای جلب توجه، به دور نام اسرائیل خط کشیده شده.exclaim
و از آن عجیبتر به به و چه چه جنابعالی برای نقشه ایست که بهتر از آن براحتی در اینترنت در دسترس است.exclaimexclaimexclaim

  امتیاز: 0.00    نمایش یاسخ های این پست  
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دارا 3 ستاره ها ارسال ها: 140   در :  دوشنبه 11 اردیبهشت 1385 [04:28 ]
  به بد فهمی مبتلا نشوید
 

دوست عزیز نه ما مقصودمان این است که این نقشه را تبلیغ کنیم و نه با هر چه که غرب میگوید موافقیم. برای اینکه چیزی مقابل چشم بینندگان باشد من این نقشه را گیر آوردم ، این نقشه لزوما برای ایرانی ها تهیه نشده بسیاری هستند که در غرب نمیدانند خاور میانه چه حریمی دارد و کجاست حتی وزیر امور خارجه امریکا در کابینه ریگان در دهه هشتاد که از منافع امریکا در سازمان ملل دفاع میکرد فرق کشور عمان و شهر امان در اردن را نمیدانست و این تازه وزیر امور خارجه است! . مقصود ما بزرگنمایی این نقشه نیست خود نقشه در زیر میگوید دور کشور هایی که در نقشه نقطه چین شده قابل کلیک کردنند . این هیچ مشروعیتی به چیزی نمیدهد و برای نشان دادن حدود خاور میانه فقط آورده شده من که در تمام پست های این صفحه توضیح داده ام ، نمیدانم روی علامت زرد با شکل فایل یا پوشه در پایین پست ها کلیک میکنید یا نه . من از منافع میهنمان ایران و حدود و سرحدات این کشور در تمام این مباحث دفاع کرده ام و حتی در زمینه هایی معتقدم که کم کاری شده است. نوشته های مرا ببینید . هر چند من به منافع ایرانی بسیار بیشتر از منافع فلسطین علاقمندم و باور دارم که ما نباید اینقدر از عرب ها پیشی بگیریم اگر عرب ها حریف امریکا بشوند ما باید با تمام این کشور های عرب طرف بشویم و کسی دیگر وجود ندارد از ما حمایت کند کشور های دیگر خود را وارد این درگیری ها نمیکنند مگر ترکیه که منافعش مانند منافع ما در این زمینه است . ما حتی از طرف پاکستان و افغانستان هم به خاطر بنیاد گرایی تهدید میشویم و شما فکر نمیکنید که اگر دولت مشرف سقوط بکند و قدرت دست متعصبین مذهبی بیفتد چه بر سر ما خواهد آمد ؟

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   ناشناس   در :  دوشنبه 11 اردیبهشت 1385 [04:30 ]
  سالی که نکوست از بهارش پیداست
 

دارا

خاور میانه بزرگ از خواب های بزرگ آقای جورج بوش است که برای ما دیده است. و آنهم به خاطر اضمحلال ماست که یک کابوی تکزاسی میخواهد به رویمان اسلحه بکشد، کسی نمیداند این افکار پریشان به درستی چه معنایی دارد ما و عراق و افغانستان پا در کفش بزرگترین زورگوی عالم کرده ایم ، اگر ما بدهستیم بقیه خاور میانه چه تقصیری دارد که برای خواب آقای بوش مایه بگذارد ؟. این حرف ها را از .....وطنی هم شنیده ایم که حرف های نا روشن و نامفهوم میزنند تا در دل مردم ترس بیندازند. آقای بوش چه کار میخواهد بکند که در عراق نکرد؟ اگر او میخواهد با اینکار ها قول خاور میانه بزرگ به مردم ما بدهد ما بدقولی او را بیش از خوش قولیش ارج میگذاریم و به او میگوییم .

سالی که نکوست از بهارش پیداست .

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   ناشناس   در :  دوشنبه 11 اردیبهشت 1385 [18:55 ]
  این تحفه تمام کشور های فقیر است
 

دارا

علت آنکه کشورهای آفریقایی مسلمان ، تا این حد زیاد هستند ، چیست ؟؟
آیا همه اینها ، در همان اولین حمله های صدر اسلام فتح شده اند و به اسلام گرویده اند ؟؟



نمیدانم واله ، این تحفه تمام کشور های فقیر است نان ندارند بخورند اما دستگاه جوجه کشی شان از گرمی نمیافتد .

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline قدرت حسینی 2 ستاره ها ارسال ها: 37   در :  دوشنبه 11 اردیبهشت 1385 [18:55 ]
  خاورمیانه بزرگ؟
 

طرح خاورمیانه بزرگ واکنش های بسیار متفاوتی را برانگیخته است. کشورهای اروپایی نسبت به عملی بودن و موفقیت طرح خاورمیانه بزرگ به دیده شک می نگرند و نگرانند که سیاست جدید آمریکا موجب تشدید بی ثباتی و فروپاشی دولت های منطقه گردد. از سوی دیگر، اروپا نگران است که نومحافظه کاران آمریکا با استفاده از این طرح ابتکار عمل در منطقه خاورمیانه را از دست اروپائیان بربایند. دولتهای منطقه که غالبا از پشتیبانی مردم برخوردار نمیباشند و از هر تغییر جدی هراسانند این سیاست را دخالت در امور داخلی خود میدانند.
بسیاری از نیروهای سیاسی منطقه طرح خاورمیانه بزرگ را یک طرح امپریالیستی با چهره دموکراتیک میدانند که هدف آن گسترش هژمونی آمریکا بر منطقه و دستیابی به ثروت نفت آن میباشد. بسیاری دیگر آنرا راه نجات خاورمیانه از بنیادگرایی وحکومتهای استبدادی میدانند.
عده ای برای طرح خاورمیانه بزرگ اساسا ارزش استراتژیک قائل نیستند و آنرا یک حرکت تاکتیکی از سوی آمریکا برای منحرف ساختن افکار عمومی جهان نسبت به حمله به عراق میدانند. برخی از منتقدین برآنند که با توجه به تجربه عراق طرح خاورمیانه بزرگ اساسا منتفی و شکست خورده است. از سوی دیگر عده ای از سیاستگذاران آمریکا تاکید میکنند که طرح خاورمیانه بزرگ هنوز در آغاز راه است و خواهان بودجه و پشتیبانی سیاسی بیشتر برای اجرای این طرح میباشند.
علیرغم اختلاف نظرهای فوق، غالب بازیگران صحنه سیاست `خاورمیانه بزرگ` ضرورت انجام اصلاحات سیاسی و اقتصادی در منطقه تحت پوشش طرح خاورمیانه بزرگ را میپذیرند و معتقدند که خاورمیانه از نظر ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک در دهه آینده نقشی کلید%u0649 در صحنه سیاست جهان ایفا خواهد کرد.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   ناشناس   در :  سه شنبه 12 اردیبهشت 1385 [08:40 ]
  کلمات عجیب و غریب
 

اگر می شود برای ما این کلمات عجیب و غریب را معنا کنید

ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   ناشناس   در :  پنج شنبه 14 اردیبهشت 1385 [04:39 ]
  فکر کن
 

توضیحش با خودت چرا دیگران!
ببینم چکار میکنی

  امتیاز: 0.00