یونس بن عبدالرحمن




ضمانت بهشت

یونس عبدالرّحمن از اصحاب بزرگوار حضرت رضا علیه السلام بود. برخی از فضائل او چنین است:
حضرت رضا علیه السلام سه بار برای او بهشت را ضمانت کردند.
و نیز فرمود:« یونس بن عبد الرحمن در زمان خود مانند سلمان بود.»

رضایت امام از او


روزی یونس در خدمت حضرت رضا علیه السلام بود که گروهی از اهل بصره وارد شدند. امام به یونس اشاره کرد که در اطاق دیگری پشت پرده بنشیند و فرمود:« تا اجازه نداده ام از جایت تکان نخور. سپس به آنها اجازه ورود داد. آنها از یونس بسیار بدگویی کردند.
امام نیز سرش را پایین انداخته بود و چیزی نمی گفت. وقتی رفتند، امام یونس را فراخواند.
یونس با چشم گریان داخل شد و عرض کرد:« قربانت گردم! من یکی از حامیان امامت اهل بیت علیهم السلام هستم و اینک دوستان و یارانم درباره ام چنین می‌گویند!»
امام رضا علیه السلام فرمود:« ای یونس! نگران مباش. اکنون که امام تو از تو راضی است، هر چه می خواهند، بگویند. از مقام و موقعیت تو چیزی کم نمی شود. ای یونس، با مردم به قدر فهم و دانش آنها سخن بگو و از گفتن آنچه درک نمی‌کنند، لب فرو ببند. اگر مرواریدی در دست راستت باشد و مردم بگویند چیز بی ارزشی است، و چیز بی ارزشی در دست چپت باشد و مردم بگویند جواهری قیمتی است، آیا نفع یا ضرری به تو می رسد؟»
یونس گفت:«نه.»
امام فرمود:«ای یونس! اگر تو مطیع امام خود باشی، راه حق را ترک نکنی و امام خود را راضی کنی، مردم نخواهند توانست به تو آسیبی برسانند.»

مورد اعتماد امام

عبدالعزیز بن المهتدی، که جزو بهترین شیعیان قمی و وکیل حضرت رضا علیه السلام بود، از حضرت رضا علیه السلام پرسید:« من همیشه نمی توانم خدمت شما برسم. سؤالات دینی ام را از چه کسی بپرسم.»
امام فرمود:« از یونس بن عبد الرحمن.»

رد رشوه وکیلان امام

خود یونس بن عبد الرّحمن می گوید:
وقتی حضرت موسی بن جعفر شهید شد، اموال زیادی نزد وکیلان امام مانده بود و بعضی از آنها به دلیل طمع در آن اموال، به امامت حضرت رضا علیه السلام ایمان نیاوردند.
مثلاً نزد زیاد بن مروان قندی، هفتاد هزار دینار و نزد علی بن ابی حمزه سی هزار دینار بود. وقتی که حق برای من روشن شد و فهمیدم حضرت رضا علیه السلام امام بعد از حضرت موسی بن جعفر است، سعی کردم حقیقت را برای شیعیان بیان کنم.
اما آن دو نفر ( زیاد بن مروان و علی ابن ابی حمزه) به من اعتراض کردند که:« چرا شیعیان را به سوی حضرت رضا دعوت می کنی؟ اگر پول می خواهی ما بی نیازت می کنیم.»
سپس تضمین کردند اگر من دیگر حرفی از امامت حضرت رضا علیه السلام نزنم، ده هزار دینار به من بدهند. من نپذیرفتم و به آنها گفتم از دو امام معصوم امام باقر و امام صادق علیهماالسلام روایتی به دست ما رسیده که فرموده‌اند:« زمانی که بدعت ها در دین ظاهر شود، بر هر عالمی واجب است که علم خود را ظاهر کند. اگر علمش را مخفی بدارد، خداوند نور ایمان او را می گیرد.» لذا من هم در این امر الهی، نهایت تلاش و کوشش خود را انجام می دهم و دست بردار نیستم، گرچه پول هنگفتی را از دست بدهم.»
آن دو نفر مرا دشنام دادند و دشمنی مرا در دل گرفتند.

علامه زمان خود و حج برای امام رضا علیه السلام

یونس بن عبد الرّحمن دانشمند زمان خود بود و کتاب‌های زیادی نوشت. خودش می گفت:«من بیست سال سکوت کردم، و بیست سال پرسش و جستجو کردم. اکنون به سؤالاتی که از من می شود پاسخ می دهم.»

یونس عبدالرحمن پنجاه و یک بار به حج رفت و آخرین حج را برای حضرت رضا علیه السلام به جا آورد.

منابع:
اخبار و آثار حضرت امام رضا علیه السلام/ 800- 801.
بحار الانوار، ج 2، ص 65، ح 5.
بحار الانوار، ج 2، ص 251، ح 66- 67.
بحار الانوار، ج 48، ص 252، سطر 3.
سفینه البحار، ج 1، ص 49.


تعداد بازدید ها: 12544