هنردرعهد قاجاریه


ادبیات در دوره ی قاجار

دوره‌ی حکومت قاجاریه بر ایران منشأ تحولات گسترده‌ای در جنبه‌های سیاسی، اجتماعی، ادبی، اقتصادی و ... در جامعه‌ی ایران شد. تحولاتی که تأثیرات ـ مثبت یا منفی ـ آن هنوز هم بخوبی در جامعه احساس می شود. و این تأثیر به حدی است که به جرأت می‌توان ادعا کرد که اگر کسی تاریخ قاجاریه را به دقت مطالعه نکرده باشد، هرگز قادر به فهم تحولات کنونی جامعه و ارائه تحلیل جامع و دقیقی از آن نخواهد بود.
یکی از وقایعی که در دوره قاجاریه قابل بحث و بررسی است، جنبش ادبی در این دوره است که به بازگشت ادبی نیز مشهور شده است. با اینکه دوره‌ی بازگشت ادبی در حقیقت از اواخر عهد صفویه آغاز شده ولی دوره ی باروری و اشاعه و گسترش آن در عهد قاجاریه بوده است و در این دوره شعرا و نویسندگان بزرگی ظهور کردند که با اجتناب از سبک و اسلوب نویسندگان دوره‌ی صفوی که ویژگی آن بخصوص پیچیده نویسی و استفاده‌ی زیاد و بی رویه از لغات و ترکیبات و اصطلاحات عربی بود ، روش جدیدی را با بازگشت به روش نویسندگان قدیم ، چون بیهقی و ... بنیان گذاشتند. که ادامه‌ی آن به ادبیات مردمی دوره‌ی مشروطه منتهی شد.
عواملی که موجب ایجاد تفکر بازگشت ادبی شده‌اند را محققین رشته‌های مختلف به شیوه‌های متفاوت مورد بررسی و تحلیل قرار داده‌اند، اما باید گفت که شاید مهمترین علت ایجاد ـ و یا بویژه گسترش ـ چنین سبکی در بیان نویسندگان و شعرای آن دوره، نیاز آنان به ایجاد ارتباط گسترده با مردم بوده است. مردمی که توان درک و فهم دقیق مطالب نویسندگان و شعرای دوره‌ی قبل از بازگشت ادبی را نداشته‌اند و این نیاز با تأسیس روزنامه‌های مختلف و نیز نیاز به ایجاد آگاهی در طبقات مختلف مردم در جریان نهضت مشروطیت و قیام‌های قبل از آن بوده است و شاید به همین دلیل است که می‌بینیم شاخص‌ترین چهره‌های این جنبش ادبی ـ بویژه در زمینه‌ی نثر ـ را کسانی تشکیل می‌دهند که در اصلاح افکار عمومی زمان خویش نیز نقش بسزایی داشته‌اند.
الف: علل بازگشت ادبی
اولین مسأله‌ای که در دوره‌ی بازگشت ادبی قابل بررسی است، مسأله‌ی علل و عواملی است که نویسندگان و شعرای این دوره را به اندیشه بازگشت می‌اندازد. البته این علل را محققین معاصر از دیدگاه‌های گوناگون مورد بحث و بررسی قرار داده‌اند که می‌توان نظرات آنها را در دو گروه بزرگ طبقه بندی کرد. اول دسته‌ای که با نظر موافق به این جریان توجه کرده‌اند و دوم کسانی که با نظر مخالف به این تحول نگریسته‌اند و ما در اینجا ابتدا نظرات هر دو طرف را نقل کرده و سپس به نتیجه گیری خواهیم پرداخت.
« در دوران حکومت ناتوان شاه سلطان حسین و در پایان غم انگیز صفویه و در عهد خودکامگی‌های نادر، فتوری کاملاً توجیه پذیر دامنگیر ادبیات است. ظرافت کاری‌ها و ریزه کاری‌های هندی فقط در آرامش مرگبار و دوران رژیمی منحط چون دوران سلسله‌ی صفویه که مخارجش صرفاً از راه کشاورزی تأمین می‌شد، می‌توانست رونق بگیرد، نه در بحبوحه‌ی اغتشاشات بزرگ وکوچکی که در سده‌ی 12/18 زخم‌هایی چنان کاری برکشور وارد ساخت. »
« ارتباط ایران با اروپا و آشنا شدن بعضی از افراد باسواد ایرانی با مظاهر تمدن علمی اروپا به توسعه‌ی نهضت ادبی و علمی ایرانی کمک کرد ... دوران قاجاریه را هر چند که از لحاظ نهضت ادبی، خاصه شعر و شاعری، می‌توان دوره رنسانس اروپا در قرن چهاردهم و پانردهم میلادی دانست لیکن از لحاظ علمی بسیار فقیر است. »
« سبک پیچیده و سنگین و پر از ابهام نثر نویسی دوره‌های مغول و تیموری که تا عصر صفویه نیز رواج داشته است و بعضی از نویسندگان دوره افشاریه و زندیه نیز از آن پیروی کرده‌اند. در دوره قاجاریه بتدریج به ساده نویسی مبدل گردیده است. »
« گسترش و رواج این شیوه از شاعری { شعر برای مردم عادی } که همراه با عوامل دیگر موجد سبک هندی گردید. بمرور زمان و با سست شدن ارکان سلطنت صفوی و فتنه و آشوب افغان ( 1134 ـ 1148 ه‍. ق. ) و ظهور نادر شاه افشار ( 1148 ـ 1160 ه‍. ق. ) و دوران فترت بعد ازاو تا سلطنت کریم خان زند و تا ظهور و استقرار دولت قاجار (1193ه‍. ق. ) و آشفتگی حاکم بر اوضاع و احوال ایران بعلت ظهور بعضی از شاعران تنک مایه و کم ذوق، سیر قهقرایی در پیش گرفت و شعر فارسی دستخوش زوال و ناخوشایندی گردید و اصطلاحات بسیار زیاد عامیانه، اغراق‌های غیر قابل قبول، معانی متضاد و مبالغه آمیز، تشبیهات و استعارات دور از ذهن، شعر این دوره را از حالت طبیعی خود خارج نمود و زبان ناقدان سخن و صاحبان ذوق و هنر را به اعتراض گشود. ناخشنودی سخن سنجان و ادیبان از وضع موجود فکر تازه‌ای را بدنبال آورد و موجب رها کردن سبک هندی و شیوه جدید شعر و شاعری شد. ناقدان شعر معتقد بودند که شیوه شاعران سبک هندی مانند کلیم کاشانی و صائب تبریزی خلاف فصاحت و بدور از بلاغت است لذا بر همه شعرا فرض است که برای حفظ ارزش‌های ادبی به شیوه قدما که توأم با فصاحت و بلاغت بوده است، بازگشت نمایند. »
« این گروه { انجمن خاقان در دوره فتحعلی شاه } برای احیای ادب فارسی که از عهد صفویه راه انحطاط پیموده بود، بر آن شدند که از شیوه قدیم استادان نظم و نثر پیروی کنند. بر اساس این اندیشه دوره بازگشت ادبی آغاز شد. »
ادوارد براون علت بازگشت ادبی را از سویی عدم توجه ممدوحین به شعرای قصیده سرا و از سویی رابطه‌ی جدی شاعر با مردم و یا به تعبیری وقف شعر برای مردم از سوی شعرا می‌داند. نظراتی که نقل شد بیشتر بر این اساس استوار است که نهضت بازگشت ادبی در دوره‌ی قاجار امری محتوم و ناگزیر بوده و نهایتاً امری مطلوب تلقی می‌شود. زیرا زبان پیچیده و همراه با اغراق نویسندگان دوره‌ی صفوی و افشاریه و زندیه به سادگی نزدیک شد و به همین دلیل ارتباط اندیشمندان اعم از شعرا و نویسندگان با مردم تسهیل شد که ثمره ی این ارتباط نزدیک، رشد آگاهی‌های اجتماعی و سیاسی توده‌ی مردم بود که در نهایت به انقلاب مشروطیت منتهی شد.
از سوی دیگر گروهی از محققین علت توجه عده‌ای از شعرا به نهضت بازگشت ادبی را ناتوانی این گروه از سرودن شعر به سبک هندی می‌دانند و نه لزوم ساده نویسی:
« نهضت بازگشت، فقط به سان کودتایی بود برای ساقط کردن سلطنت انحصاری دودمان سبک هندی، که همه از آن به تنگ آمده بودند، و ایجاد ملوک الطوایفی در شعر و ادب، با این تفاوت که هیچ چهره درخشان‌تر از چهره‌های پیش پیدا نکرد سهل است که مشتی آدم‌های دروغین بوجود آورد. »
دکتر خاتمی که در کتاب خود بطور خاص به وضعیت ادبی دوره ی بازگشت ادبی پرداخته است، در تأیید این نظر اخوان می‌نویسد:
« این مجموعه بر آن است که با آوردن شواهدی از شعر دوره اول بازگشت ادبی نشان دهد که بر خلاف نظر شایع، شاعران دوره بازگشت ادبی، بعلت ناتوانی از تتبع سبک هندی به مخالفت با آن پرداخته‌اند و چون نمی‌توانسته‌اند مانند بزرگان سبک هندی، نازک اندیش و خیالپرداز و مضمون آفرین و لفظ تراش و ترکیب ساز باشند. لذا روی به سبک عراقی و خراسانی نهاده و البته که در شیوه قدما هم موفقیتی کسب نکرده‌اند. »
با توجه به مجموع استدلالاتی که از جانب موافقین و مخالفین نهضت بازگشت ادبی از محققین نقل شد. بطور اجمال می‌توانیم بگوییم که ممکن است که نهضت بازگشت به علت ناتوانی عده‌ای از شعرا و نویسندگان از سرودن شعر و نگارش نثر به سبک هندی و روش نویسندگان دوره‌ی صفوی و ... ناشی شده باشد و یا نیاز نویسندگان به ارتباط نزدیکتر و مؤثرتر با توده‌ی مردم و یا عدم توجه پادشاهان و درباریان به شعرای مدیحه و قصیده سرا، علل ایجاد نهضت بازگشت ادبی شمرده شوند. اما نتیجه‌ی این نهضت بطور کلی به نفع توده ی مردم ارزیابی می‌شود. زیرا اگر این ارتباط نزدیک و با زبانی بدون پیچیدگی با مردم نبود، آگاهی توده ی مردم نسبت به وضعیت سیاسی، اجتماعی و ... جامعه ی خود تا آن حد افزایش نمی‌یافت که در صدد تغییر نظام سیاسی کشور برآیند و از یاد نبریم که نهضت مشروطیت به تعبیری اولین حضور جدی توده‌های مردم برای ایفای نقشی مؤثر در تغییرات سیاسی و اجتماعی کشور بوده است و این همه مرهون افکاری است که به واسطه‌ی همین نهضت بازگشت ادبی با زبانی ساده در اختیار مردم قرار گرفته است.
ب: ویژگی‌های ادبی دوره‌ی بازگشت:
در خلال صفحات قبل درباره‌ی علل بازگشت ادبی مطالبی ذکر شد و در اینجا درمورد علت نامگذاری این جنبش به بازگشت ادبی و شیوه و محدوده ی کار در این دوره و نیز دیگر تحولات ادبی دوره‌ی بازگشت می‌پردازیم.
« رضا قلیخان در مقدمه مجمع الفصحاء تجدید حیات ادبی و بهبودی و سلامت ذوق شعری را از تشویق فتحعلیشاه دانسته است. خودش هم بتخلص خاقان اشعار می‌سرود و عده کثیری از شعرا را در دربار گرد آورد ... شعرای اوایل این عهد را میبایستی در فصل سابق می‌گنجاندیم اما آن فصل بیش از حد مفصل شده بود و گنجایش نداشت. نقطه افتراق و اختلاف این گویندگان با شعرایی که بلافاصله پیش از آنها زندگی می‌کرده‌اند اینست که یکباره بتقلید استادان متقدم پرداخته و بسبک عرفی و صائب و شوکت و غیره پشت پا زدند ... این نکته از دو راه ثابت می شود. شبلی نعمانی ... می‌گوید شعر فارسی از رودکی شروع و بصائب ختم گردید و شعرای متأخر مثل قاآنی و ... مقلد اساتید قدیم بوده‌اند خاصه فرخی و منوچهری. رضا قلیخان نیز همین نظر را دارد اما طور دیگری تعبیر می‌نماید. بنا بر رأی او شعر فارسی از چند قرن باینطرف رو به تنزل نهاده و در آخر دوره ماقبل قاجاریه بکلی فاسد و باطل گردیده بود و شعرای اوایل این عهد با عدم متابعت از سبک آنها و بازگشت بطرز گویندگان قدیم کاری پسندیده و لازم کردند و شعرای ذیل را از متقدمین می شمارد که مخصوصاً طرف تقلید واقع گردیدند: خاقانی، عبدالواسع جبلی، فرخی، منوچهری، رودکی، قطران، عنصری،مسعود سعد سلمان، سنایی، جلال الدین رومی، ... ، فردوسی، نظامی، سعدی، ... ، ناصر خسرو، ادیب صابر، تمام این شعرا قبل از سقوط خلافت عباسیان و هجوم مغول بدرود زندگانی گفته‌اند. »
« رسم گویندگان این عصر از لحاظ ذوق هنر پردازی تقلید از اعاظم متقدمین است بفرق اینکه بجای معانی اشعار و اقوال آنان عبارات متکلف اغراق آمیز گذاشته شد و از آن بدتر در مباحث مربوط بموضوعات جنسی انحراف خلاف فطرت رو داد. »
« شاعرانی که بعلت فراوانی ذکر حال و کارشان از حوصله این مقال خارج است اعتقاد داشتند که بایستی به سبک هندی که به رغم ایشان موجب سستی ارکان شعر و ادب فارسی بوده است پشت کرد و با بازگشتن به شیوه پسندیده قدما و استادان سبک عراقی، روح تازه‌ای به کالبد شعر فارسی دمید، این تفکر تا پایان دوره قاجاریه بشدت و قوت حاکم بود و تا این زمان پیروی از سبک هندی مذموم شمرده می‌شد ... موضوعات و مضامین شعرای این دوره که مورد توجه گویندگان دوره بازگشت بوده است بیشتر توصیفات، مدح، وعظ و اندرز، مدایح و مراثی معصومین، داستانهای حماسی، تاریخی و دینی، داستانهای عاشقانه و غزل بوده است. »
« قالب شعر در دوره بازگشت فاقد هر گونه ابتکاری است و اگر از تصنیفهای اواخر دوره قاجار بگذریم، وزن شعر این دوره نیز حکایت از تحول و تازگی ندارد.
قصیده و غزل و مثنوی و قطعه و رباعی و دو بیتی و گهگاه مستزاد و مسمط از معمول‌ترین قالبهایی است که مورد توجه شاعران این دوره قرار گرفته است و از میان این قالبها، قصیده و غزل پرکارترند. قصیده را معمولاً به سبک خراسانی و به تقلید از عنصری و منوچهری و انوری و فرخی و خاقانی سروده‌اند و در غزل بیشتر پیرو سعدی و حافظ بوده‌اند. »
« شاعر درباری ضمن ستایشنامه‌های گزافه‌آمیز، این خداوندان غرق در نعمت و بیخبر از عالم هستی را به اعمالی که نکرده بودند و به صفاتی که نداشتند مدح می‌کردند و مادح و ممدوح، با اینکه ابتذال این گونه سخن را درمی‌یافتند، هر دو خرسند و دلخوش بودند. »


تعداد بازدید ها: 44368