مخالفت با پيامبران


هنگامي كه پيامبران الهي مردم را به پرستش به خداي يگانه و پرهيز از شياطين و ترك كارهاي زشت دعوت مي‌كردند عموماً با انكار و مخالفت مردم، مواجه مي‌شدند و مخصوصاً فرمانروايان، كه سرسختانه كمر مبارزه را مي‌بستند و گروه اندكي از مردم كه غالباً از محرومان جامعه بودند به انبياء الهي ايمان مي‌آ‌ورند. علل و انگيزه‌هاي مخالفت با انبيا 1- ميل كلي به بي بند‌وباري و پيروي از هواي نفساني 2- خودخواهي و غرور 3- تعصبات و پاي‌بندي به سنت‌هاي پيشينيان و نياكان 4- حفظ منافع اقتصادي و موقعيت هاي اجتماعي 5- جهل و ناآگاهي توده‌هاي مردم 6- فشار قشر حاكم و زورگويان
شيوه‌هاي برخورد با انبياء الف) تحقير و استهزاء ب) افترا و نسبت‌هاي ناروا ج) مجادله و مغالطه د) تهديد و تطميع هـ) خشونت و قتل
برخي از سنت‌هاي الهي در تدبير جوامع 1- ايجاد زمينه‌‌هاي رواني خاص براي پذيرفتن دعوت انبياء چون بزرگترين عامل كفر، احساس بي‌نيازي خلق بود، پروردگار حكيم شرايطي را فراهم مي‌كرد كه مردم، توجه به نيازمندي خودشان پيدا كنند، سختي‌ها و گرفتاريهايي پيش مي آورد تا خواه ناخواه به ناتواني خودشان پي‌ببرند و رو به سوي خدا آورند. 2- امر به جهاد در صورتيكه پيروان انبياء از نظر شمار و توان به حدي مي رسيدند كه بتوانند جامعه‌ي مستقلي تشكيل دهند و از خودشان دفاع كنند و با دشمنان خدا به مبارزه برخيزند مأمور به جهاد مي‌شدند. 3- نزول عذاب خداوند بر جامعه‌اي كه اميد خير و بازگشتي درباره‌ي آن نمي‌رفت، عذاب نازل مي‌نمود.


تعداد بازدید ها: 9520