محبت به خداوند


رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌فرمود: هر گاه دوست بدارد خداوند بنده‌ای را به جبرائیل و ملائک فرماید من فلان بنده را دوست دارم شما هم او را دوست بدارید و او را در زمین محبوب القلوب مردم نمایید و محبت خداوند به بنده آن است که نعمت را بر او وسیع می‌گرداند در دنیا و او را در آخرت ثابت قدم می‌نماید.

در حالی که نعمت او به کفار و گنهکاران ابتلای ایشان است چنان چه در قرآن می‌فرماید: «آنان که به راه کفر رفتند گمان نکنند که مهلتی که ما به آنان می‌دهیم به حال آنان بهتر خواهد بود بلکه مهلت می‌دهیم برای امتحان تا بر سر کشی و طغیان خود بیفزاید» (سوره آل عمران _ 177) و در آیه 75 سوره مومنون می‌فرماید: «آیا مردم کافر می‌پندارند که ما آنها را با مال و فرزندان مدد می‌کنیم برای آنکه می‌خواهیم در حق ایشان مساعدت و تعجیل به خیرات دنیا کنیم چنین نیست بلکه آنان نمی‌فهمند»

و محبین خدا به جایی می‌رسند که به شرف دنیا و آخرت می‌رسند چنان که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرموده است: «هر کسی محشور خواهد بود با آن کسی که مورد محبتش قرار گرفته». پس چه منزلتی از این شریف‌تر و چه درجه‌ای از این بالاتر که انسان با خدا باشد. و راستگو نیست کسی که ادعای محبت و دوستی با خدا کند و حدود او را حفظ نکند و به امر او عمل نکند و علامت محبت و دوستی خدا آن است که دوست خود را فراموش نکند. و نیز وظیفه بندگی و محبت واقعی آن است که طلب مرگ نماید مخصوصا در مواقعی که در کمال راحتی و نعمت و عافیت است مانند حضرت یوسف علیه‌السلام که آن حضرت هنگامی که در چاه افتاد و بعد هم در زندان گرفتار شد نگفت خدایا مرا بمیران.

لیکن وقتی که پدر و مادرش آمدند و او را تعظیم نمودند و در کمال خوشنودی بود و به منتها درجه نعمت نائل شد فرمود: «خدایا مرا بمیران که با کمال میل و رغبت تسلیم رضای تو هستم و استدعا دارم که با صالحان محشورم فرمایی» (سوره یوسف _ 102) و حقیقت محبت و دوستی شوق به دیدار خداوند و جدیت بر انجام عمل صالح است چنان که خود می‌فرماید: «هر کس به لقای پروردگار امیدوار است باید نیکوکار شود و هرگز در پرستش خدا احدی را با او شریک قرار ندهد» (سوره کهف _ 110)



تعداد بازدید ها: 14294