روحیه سست سپاه امام حسن علیه السلام


سپاه امام حسن علیه السلام که همان سپاه پدرش بودند، سه جنگ سخت و کمرشکن را پشت سر گذاشته بودند:
جمل، صفین ونهروان.

آنها از طرفی از اواخر جنگ صفین دچار شبهه‌های عقیدتی جدی‌ای درباره‌ی امامت علی علیه السلام شده بودند و فتنه خوارج گرچه به ظاهر در نطفه خفه شده بود، اما به گفته خود امام علی علیه السلام، عقیده‌شان باقی مانده بود تا جائی که خود او به دست یکی از همان‌ها به شهادت رسیده بود.

خستگی جسمی سپاه به همراه شبهات عقیدتی و روحیه تن‌پروری، باعث شد که علی علیه السلام در اواخر عمرش مکررا از دست لشگریانش گلایه کند.

از طرف دیگر، لشگریان معاویه از غائله جنگ صفین و ماجرای حکمیت به ظاهر پیروز بیرون آمدند و مصر را فتح کردند، یکایک اصحاب نامدار علی علیه السلام همانند محمد بن ابی بکر و مالک اشتر و عمار یاسر و ابوالهیثم بن تیهان و. . . را کشتند و با غارت‌های پی در پی بر وسعت مملکت معاویه افزودند؛ لذا سرمست پیروزی بودند. آنها از طرفی، جز معاویه، چیزی از دین نمی دانستند و معاویه همه چیزشان بود و حاضر بودند به خاطر معاویه هر کاری بکنند.
علی علیه السلام خطاب به کوفیان فرموده بود:
حاضرم ده نفر از شما را بدهم و یک نفر از سربازان معاویه را بگیرم. آنان در عقیده‌ی باطل‌شان محکم‌اند و شما در عقیده‌ی حق‌تان سست‌اید.
بهترین شاهد بر روحیه ضعیف و سست کوفیان، این واقعیت تاریخی است:
وقتی خبر حرکت معاویه به سوی عراق به گوش حضرت امام حسن علیه السلام رسید، مردم را به مسجد دعوت کرد، خطبه‌ای خواند و مردم را دعوت به جنگ با معاویه کرد. اما حتی یک نفر پاسخ مثبت نداد.
عدی بن حاتم از پای منبر برخاست و بر مردم بانگ زد:
کجا رفتند شجاعان شما؟! آیا از غضب خدا نمی ترسید و از ننگ و عار پروا نمی کنید؟!
اینجا بود که گروهی اعلام آمادگی کردند.

img/daneshnameh_up/b/b2/imam_hasan_19.jpg
امام علیه السلام که می‌دانست سخن آنها پایه‌ای ندارد، فرمود:
اگر راست می‌گویید، لشگرگاه من نخیله است. به آنجا بروید.

مراجعه شود به:
شرایط زمینه ساز صلح امام حسن علیه السلام


تعداد بازدید ها: 11265