ذن


عکس پیدا نشد



ذن

ZEN از لغت CHAN که یک واژه چینی است سر چشمه گرفته و وارد زبان انگلیسی شده و در فرم اصلی DYANA (دیانا) می باشد.

امروزه " ذن " به عنوان یک لغت ژاپنی شناخته می شود و معنی آن در انواع تلفظ های ژاپنی و چینی و انگلیسی ، در بحر تفکر غوطه ور شدن و اندیشیدن است . " ذن " بر اثر برخورد جهان بینی " تائوئیستها " و " کنفومیونسیتها " با اصول " ماهایانا " پدید آمده و بنابر این ظهور و بروز تمایلات خیلی نزدیک به " ذن " را می توان پس از فراهم آمدن " سوتراهای بزرگ ماهایانا " در چین دید که این کار توست راهب و مدرس هند " کومباراجیوا " صورت گرفت .

تاریخچه ذن
درباره پیدا شدن و بنیان گذاری مکتب " ذن " داستان هایی گفته و نوشته شده که قویترین و قدیمی ترین آن داستان راهبی است بنام " بود هیدارما " که در میان شاگردان مکتب " ذن " چهره شاخصی داشته است .
با هم بیوگرافی بنیان گذار مکتب " ذن " را بصورت خلاصه می خوانیم:


img/daneshnameh_up/d/d9/zenmanminiator.jpg
اندازه اصلی تصویر 410×599 پیکسل


بیوگرافی (بود هیدارما)
بود هیدارما ، د رحدود سال 520 بعد از میلاد از هند وارد " کانتون " چین شد و به دربار امپراطوری بنام " وو " از لیانگ که هوادار و حامی پر و پا قرص " بودیسم " بود راه یافت ولی حکمت و فلسفه " بود هیدارما " و طرز برخورد شخصی و خالی از تشریفات او با امپراطور باعث گردید که امپراطور از او ناخرسند گردد و در نتیجه " بود هیدارما " کانتون را ترک گوید .
بود هیدارما پس از ترک کاخ امپراطور یکسره به صومعه ای در ایالت " وی " رفت و از آن تاریخ در انزوای خود خیره بر دیوار شده ، مدتی را سپری کرد تا آنکه در صومعه مریدی یافت بنام " هوئی کو " که بعد ها دومین پیشوای " ذن " در چین شد .
" بود هیدارما " هشتمین جانشین " بودا " است و ورود او از هند به چین چیزی بعید نبود . زیرا " کاماراجیوا " پیش از سال 400 و " بودی روسی " پس از سال 500 وارد چین شده بودند و " پارامارتا " در حدود همان سالیانی که " بود هیدارما " وارد چین شد در دیار " لیانگ " بسر می بردند .


ورود ذن به ژاپن

مکتب ذن "رینزائی" در سال 1911 بوسیله "ایزائی" راهب "تین تائی" ژاپنی به این کشور آورده شد . این راهب تحت حمایت امپراطور شروع به تاسیس موسسات و باشگاهها کرده ، مکتب "ذن" منتها از نوع رینزائی را به شاگردان آموخت . او باشگاه ها را در شهر های کیوتو و کاما کورا بنیاد نهاد . مکتب "ذن" از نوع "سوتو" هم در سال 1227 وارد ژاپن شد .
آورنده این مکتب هم "دوژن" بود که وی نیز باشگاه بزرگ " ایهی جی " را بنیان گذاشت .
ورود " ذن " به ژاپن مصادف با دیکتاتوری نظامی " یورتیومو " و پیروان سامورائی اش بود که اینان قدرت و حکومت را از دست اشراف رو به زوال گرفته بودند .
img/daneshnameh_up/e/e9/123456.jpg

این تصادف و تقارن تاریخی باعث گردید که طبقه نظامی سامورائی ها پیدا شد و رشد یافت و سامورائی ها هم مکتب " ذن " را مورد مورد توجه قرار داده و فلسفه سامورائی و ذن را درهم آمیختند و روش خاص "زیست" بوجود آوردند بنام " بوشیدو " اما آنچه که اصل و اساس تهور و شجاعت " سامورایی " ها را پی ریخت این بود که از مکتب " ذن " یاد گرفتند که از مرگ نترسند و وقتی ترس از مرگ را از دست دادند بر تهور و بی باکی و جنگندگی شان در میدان های مبارزه افزوده شد .
" بوشیدو " به عبارتی دیگر اصل کاربرد " ذن " در فنون جنگی است و البته حضور و شرکت " ذن " در فرهنگ ژاپنی به هیچ وجه محدود به " بوشیدو " نمی شود بلکه ذن از همان زمان رسوخ و نفوذ خود تقریبا در بسیاری از جنبه های زندگی مردم ژاپنی وارد شده است . ورزش ، هنر ، معماری ، شعر ، نقاشی ، گلکاری ، و ... از جمله پدیده هایی هستند که در ژاپن با " ذن " در آمیخته و راه خود را طی کردند .
آنچه جالب است آنکه پس از قرن های متوالی هم اینک نیز می بینیم که هم " ذن " رینزائی و هم " ذن " سوتو " هر دو در ژاپن وجود دارد . چیز عمده و جالب توجهی که هر سه " ذن " مشترکا با هم دارند " مراقبه نشسته " یا " ذا _ذن" است. آنها ساعت های متوالی می نشینند و اهمیت زیادی به وضعیت صحیح نشستن قائلند و نیز به قرار گرفتن صحیح بدن و طرز تنفس صحیح ارزش فراوانی می دهند .
در " ذن " ژاپن انسان به طور تصادفی با نوعی " ذن " هم برخورد می کند که بیشتر روی " ذا _ ذن " تاکید نمی کند و بلکه بیشتر از کارهای عادی شخصی به عنوان " مراقبه " استفاده می شود که مانند : تیر اندازی با کمان _ شمشیر زنی _ جوجیتسو که به عنوان راه های نهفته تجربه " ذن " می باشد .
هم اینک " ذن " در باشگاه های ژاپن به عده زیادی " ذن گرا " تعلیم داده می شود و کسانی که مایلند به درجه استادی این مکتب دست یابند باید حدود 30 سال زحمت بکشند .
البته ممکن است کسانی 30 سال تلاش و زحمت خود را هم بکشند ، اما به درجه استادی نایل نشوند و همچنان در "صومعه" در صف ذن گرایان ، تلاش خود را برای وصول به مقصود و مقصد ادامه دهند .
پایان کلام آنکه نگاهی به تاریخ ذن نشان می دهند که اغلب بزرگان این مکتب ، شاعر یا نقاش یا حتی مسلط بر فلسفه های متنوع بوده اند .


ذن نقطه کمال

مکتب ذن نه مذهب است نه فلسفه ، نه روانشناسی ، نه ریاضیات و نه هیچ نوع علم دیگر از این قبیل ... ذن نمونه ای است از آنچه بشر برای رهایی از قیود روحی و فکری و مغزی جستجو می کند و نمونه دیگری است از آنچه در هند و چین به عنوان طریقه رهاسازی از قید و بند ها شناخته شده است .
ذن چیزی است شبیه "تائوتیسم" _ دانتا _ و یوگا ولی هیچ کدام اینها نیز نیست . اصولا برای ذن تعریف صریح قطعی و مطلق نمی توان یافت . اما از لحاظ تاریخی می توان به ذن به عنوان سرانجام و نقطه کمال دور و دراز فرهنگ هندی و چینی نگریست .
ذن بیشتر چینی است تا هندی ...
این مکتب 12 قرن در فرهنگ چین ریشه دوانده و در فرهنگ ژاپنی نیز آفریننده ترین و بهترین نقش ها را ایفا کرده است.


مختصری از عقاید ذن گرایان

برای آنکه ذن را به خوبی بشناسیم باید از عقاید ذن گرایان هم بگوئیم :
ذن اعتقاد دارد که انسان باید همه چیز را بدون آنکه چیزی بد آنها بیفزاید یا از آنها کم نماید ، نگاه کند . یعنی اینکه همه چیز را بایستی بدون اینکه از خود ارزش بیشتر بدان بدهیم یا چیزی از ارزش آن کم نماییم نگاه کنیم . به عبارت دیگر انسان ذهن خود را بایستی چنان کند که عین واقعیت و حقیقت را ببیند و ارج و ارزش هایی را که بدان می چسبد ، دور بریزد .
در مکتب "ذن" دور کردن افکار چسبیده به ذهن و تمرکز ، اصل اساسی بشمار می آیند . در این مکتب همچنین به "زیستن در حال گسترده" توجه زیادی مبذول می گردد . معنی زیستن در حال گسترده هم این است توانائی در حس کردن زندگی در زمان حال یعنی یک توانائی و تسلط و قدرت که آدمی "حال" را حس کند و گذشته و آینده نتواند "زندگی حال" را تحت شعاع قرار دهد . از این هنر "ذن گرایان" و مکتب دیرینه ذن در علم روانشناسی و روانکاوی استفاده های شگفتی می شود و بلطف "زیستن در حال گسترده" بسیاری بیماران روانی مورد معالجه و درمان قرار می گیرند چرا که زیستن در حال گسترده به انسان اعم از بیمار و غیر بیمار آرامش می بخشد .
در مکتب "ذن" کار و کوشش و حرکت امری است کاملا ضروری و هنر جوی "ذن" یا "ذن گرا" و "رهرو" بایستی کار کند و از ریاضت کشی های آنچنانی خودداری و پرهیز نماید . در این مکتب استاد مقام والایی دارد و ایضا ارشاد و راهنمایی های استادان ... زیرا دست یابی به کمال "ذن" بدون استاد تقریبا امری است محال و غیر ممکن .
با وجود اینکه "ذن" را مکتب "تحول ناگهانی" توصیف کرده اند یعنی تحول انسانی در مکتب ذن به صورت یکدفعه و ناگهانی حادث می شود _ ولی باز هم ذن گرایان معتقد اند به مراحل لازمی هستند که شاگردان و رهرو مکتب ذن باید آن مراحل را طی نمایند .
از جمله این مراحل پاسخ دادن شاگردان به معما ها و سوالاتی است که استاد ذن مطرح می کند و رهرو و شاگرد وظیفه دارد که با تفکر در اطراف معما ها و مسائل مطروحه جواب کافی و وافی بدهد .


لینک های مرتبط





تعداد بازدید ها: 67071