ام سلمه ( یکی از همسران
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ) می گوید:
رسول خدا در بستر احتضار فرمود:« دوستم را صدا بزنید.»
عایشه پدرش،
ابوبکر، را صدا زد. پیامبر با دیدن او صورت خود را پوشاند و فرمود:« دوستم را صدا بزنید.»
ابوبکر متحیر برگشت.
حفصه پدرش ،
عمر، را صدا زد. هنگامی که عمر آمد، پیامبر باز صورتش را پوشاند و فرمود:« دوستم را صدا بزنید. »
عمر نیز متحیر شد و برگشت.
در این هنگام
فاطمه سلام الله علیها،
علی علیه السلام را حاضر کرد. رسول خدا با دیدن علی برخاست و جامهی خود را به او پوشاند.
حضرت علی علیه السلام در روایتی میفرماید:
«آن روز رسول خدا هزار حدیث را برایم بازگو فرمود که از هر حدیث، هزار در گشوده میشد.»
منابع:
- بحارالانوار، ج 40، ص 215، حدیث 9 -------- بصائرالدرجات
مراجعه شود به: