یکی از جنجالی ترین موضوعات دینی، موضوع جبر و تفویض است.
آیا انسان در کارهای خود کاملاً مجبور است و هر چه از او سر میزند براساس جبر الهی است و خودش هیچ اختیاری ندارد؟ یا برعکس، کاملا آزاد است و همه چیز در اختیار اوست و خداوند هرگز در کار او دخالتی ندارد و از هر گونه اقتداری در محدوده اقبال انسان بیبهره است؟!
برخی طرفدار نظریه جبر و برخی طرفداری نظریه دوم هستند که آن را تفویض مینامند. (تفویض یعنی واگذاری تامّ همه کارها به خود انسان و بیرون شدن اختیار از زیر اقتدار الهی)
بنابر اصول موجود در قرآن و فرمایشات معصومین، هر دو نظر، غلط است. در روایات امامان معصوم چنین آمده است:« لاجبر و لا تفویض بل امر بین الامرین.» (جبر و تفویض هر دو غلط است و ماجرای اختیار انسان و رابطهاش با اراده و اختیار الهی چیزی بین این دوست.) نه خداوند در محدوده کارهای انسان هیچکاره است و نه اعمال آدمی از روی جبر است، چرا که انسان مثل سایر موجودات در گرفتن اصل و محدوده وجود، محتاج خداوند است. یعنی نه فقط در ابتدای خلقت، بلکه هر لحظه در حال گرفتن فیض وجودی است. جهان هستی دائماً در حال وجودگیری است و لحظهای نمیتواند از منبع فیض جدا شود. اگر لحظه ای فیض الهی قطع شود، همه موجودات نابود خواهند شد.
پس خداوند لحظه به لحظه به انسانها هستی میبخشد و انسان در هر لحظه، خودش، صفاتش، افعالش و همه مظاهر وجودیش تجلیات فیض خدایند و اراده اش، اختیارش، فکرش و دست و پایش، و. . . در حال فیض گیری از خداست و از خودش هیچ ندارد.
بنابراین هر کاری از انسان سر می زند کار خود اوست و هیچ جبری در کار نیست ولی تفویض هم نیست که انسان سرِپای خود باشد. بلکه همان طور که گفته شد اعمالش به خداوند هم مرتبط است. افعال آدمی جدا از خداوند و بیرون از اقتدار وی نیست بلکه در ارتباط مستقیم و مداوم با پروردگار است، و این است معنی جبر و تفویض.
منابع:
برگرفته از کتابهای عدل الهی شهید مطهری، طلب و اراده، المیزان علامه طباطبائی و....
دایره المعارف، ج 3، ص 266؛ لغت نامه دهخدا؛ اصطلاحات علوم و فنون، ج 1، ص 600 و 551
تعداد بازدید ها: 23201