تعاریف نظرى دین


در این تعاریف غالبا ابعاد اعتقادى و معرفتى دین مبناى تحلیل قرار گرفته‏اند. این تعاریف گاهی با برخى از تعاریف متکلمان شباهت دارند .
ماکس مولر خاورشناس و دین‏شناس آلمانى می گوید:
  • دین کوششى است ‏براى درک آنچه درک نشدنى است و بیان آنچه غیر قابل تقدیر است .
او با تاکید بر جنبه عقلانى دین مى‏گوید:
  • دین قوه و یا تمایل فکرى است که مستقل ازحس و عقل و نه الزاما به رغم آن دو ، بشر را قادر مى‏سازد که بى‏نهایت را به اسامى و اشکال گوناگون درک نماید .
  • هربرت اسپنر، نیز مانند اگوست کنت فرانسوى، که پدیده‏هاى دینى را بر اساس حالات روانى، لغزش‏هاى فکرى و تحول زندگى اجتماعى تبیین مى‏کند، دین را وسیله‏اى براى توضیح راز جهان دانسته است.
بعضى نیز گفته‏اند:
  • دین تبیین احساسات قلبى انسان است .
  • در همین رابطه، مى‏توان به تعریف از ماکس وبر اشاره کرد که دین را به عنوان هر مجموعه مفروضى از پاسخ‏هاى محکم و منسجم به معماهاى هستى بشر - مانند تولد، ناخوشى یا مرگ که معنایى براى جهان و زندگى به وجود مى‏آورند، تعریف مى‏کند.
در ادامه افزاید:
  • دین به این معنى، پاسخ نوع انسان به چیزهایى است که با غایت ‏سرنوشت او ارتباط پیدا مى‏کنند.نتیجه ضمنى چنین تعریفى این است که همه افراد بشر متدین‏اند، زیرا همه ما با مسایل هستى از قبیل ناخوشى، پیرى و مرگ سروکار داریم‏.
پروفسور ادوارد اسکرینبرامز نیز با تأکید بر جنبه‏هاى اجتماعى دین بیان می دارد که:

منابع

1- الیاده، میرچا، دین پژوهى، ج 1، ص 85
2- مشکور،محمدجواد، خلاصه الادیان
3- هیوم، رابرت،ادیان زنده جهان، ص 22
4- علیزاده ،بیوک ، حیات تعقلى اسلام، ص 82
5- Encyclopedia of Religion
6- فرهنگ جامعه شناسى، ماده مذهب، ص320



تعداد بازدید ها: 12215