بیستون بن وشمگیر



بیستون زیاری

«367-356ق / 978-967 م»

نزاع های جانشینی
با مرگ وشمگیر، بین دو پسرش بیستون و قابوس، بر سر جانشینی و حکومت بر قلمرو آل زیار رقابتی پدیدار شد.
سپاه سامانیان که ابوالحسن سیمجور، سپهسالار خراسان در رأس آن بود، به حکومت قابوس تمایل داشت، به خصوص که وی از خاندان اسپهبدان باوند بود و دایی هایش فرانروایان فریم، جبال و قارن بودند، و از حکومت او پشتیبانی می کردند.

حکومت بیستون
در هر صورت، بیستون که زودتر خود را به جرجان رسانده بود به جای پدر بر تخت نشست و قابوس به ناچار کنار کشید.

اما در همین ایام، بیستون با این مواجه شد که سپاه خراسانی سامانیان ، درخواست پرداخت هزین هایش را نمود .
این از آن رو بود که پدرش وشمگیر به هنگام طرح این لشکرکشی و درخواست کمک از سامانیان ، تعهد کرده بود که تمام یا قسمتی از مخارج سپاه و لشکرکشی را بپردازد .
و به همین سبب لشکر خراسان جانشین او را مسئول و متعهد پرداخت هزینه این می‏دانست.

اما، خزانه‏ای که از وشمگیر باقی مانده بود، کفایت پرداخت این هزینه را نمی‏کرد، از این رو، بیستون به بهانه آن که اموالش در طبرستان است، برای تدارک پول هایی که گفته شد ، به آن دیار رفت و لشکر خراسان نیز ناچار به بازگشت شد.

ارتباط با آل بویه
بیستون که اوضاع را بسیار پریشان و پایه‏های حاکمیتش را سست یافت، به رغم تمایل سپاه خراسان ، با دشمن دیرینه خاندانش یعنی رکن الدوله دیلمیسازش کرد و نسبت به آل بویه اظهار اطاعت نمود.

رکن الدوله نیز به او وعده کمک داد و ازدواج با یکی از دختران عضدالدوله دیلمی نیز او را تحت الحمایه آل بویه قرار داد. بالاخره به دستور آل بویه، از جانب المطیع الله، خلیفه عباسی، منشور ولایت جرجان و طبرستان با لقب ظهیرالدوله به او داده شد «360 ق / 970 - 1 م» و از آن پس از بیم تعرض سامانیان نیز ایمن شد.

تأثیر شکست در میان سامانیان
با حمایتی که خلیفه دست نشانده آل بویه از امارت بیستون زیاری کرد، این ولایات با واسطه تحت نفوذ آل بویه قرار گرفت و در بخارا این شکست سیاسی ناشی از ضعف و عجز ابوالحسن سیمجور تلقی شد.

اغتشاشهایی که در همان ایام در خراسان پیش آمد، امیر بخارا را از هر گونه اقدام برای جبران این شکست سیاسی باز داشت.

مصالحه آل بویه و سامانیان
در این میان بین آل بویه و سامانیان قرار مصالحه‏ای گذاشته شد «361 ق / 971 - 2 م» و مقرر شد که آل بویه سالانه مبلغی به امیر بخارا بپردازد. در صلح نامه که پیوند خویشاوندی بین عضدالدوله و امیر خراسان بقرار می‏کرد، قلمرو بیستون را هم از تعرض سامانیان مصون نگه می‏داشت.

مرگ بیستون
مع هذا فرانروایی بیستون طولی نکشید و با وفات او در استرآباد که در رجب 367 ق / فوریه 978 م« اتفاق افتاد، برادرش قابوس با تأیید سپاه جرجان ادعای حکومت کرد .

منازعات جانشینی
پسر بچه‏ای که از بیستون باقی مانده کسی بود که جد مادری اش ، دباج بن بانی گیلی بود . او برای امارت این پسر بچه و نیابت خودش، سعی فراوان کرد ، اما عاقبت حاصلی نداد و به کناری گذاشته شدند .


تعداد بازدید ها: 9390