اولین هواسر تا سال 1900


اتو لیلینتال آلمانی با نسخه برداری از کارهای ونهام و بسط آنها بطور گسترده در سال میلادی 1874 ، کلیه تحقیقات خود را در سال 1889 میلادی منتشر کرد. وی همچنین یک سری از بهترین نمونه های گلایدر عصر خود را تولید کرد، و در سال 1891 میلادی موفق شد طی یک روال متناوب و روزمره تعدادی پرواز به مسافتهای 25 متر وبیشتر را به انجام برساند. او بشدت کلیه فعالیتهای خود در این زمینه را بطور مستند ثبت می نمود، و به همین دلیل همواره به عنوان یکی از بهترین پیشگامان شناخته شده است. وی همچنین این ایده را که " قبل از پرواز باید جهش کرد" ترویج داد و پیشنهاد میکرد محققین میبایست کار خود را مستقیما با ساخت گلایدر آغاز کرده و به جلو رفته کار خود را گسترش دهند، در عوض اینکه فقط به سادگی ماشینهای موتور دار را بر روی کاغذ طراحی کرده و انتظار داشته باشند که طرح آنها عملی شود.

img/daneshnameh_up/8/83/Lilienthal20monoplane20glider.jpg
هواسر اتو


اتو لیلینتال تا زمان مرگش، که در حین پرواز و به دلیل شکسته شدن بال آخرین طرح خود، که در اثر تغییر ناگهانی باد به وقوع پیوست و موجب شد از ارتفاع حدوداً 56 فیت ( هفده متر ) سقوط کند و در اثر شکستگی ستون فقرات به وقوع پیوست، دو هزارو پانصد فقره پرواز را توسط تعدادی از نمونه های پروازی خود انجام داده بود. وی یک روز پس از این سانحه در حال ادای این کلمات "اهدای قربانی در این راه اجتناب ناپذیر بود" دار فانی را وداع گفت. اتو لیلینتال تا زمان مرگ برای طرح های خود بیشتر بر روی موتورهای کوچک کار کرده بود، پس از وی نیز هیچکس کارهای وی در خصوص موتورها و گلایدرها را مورد استفاده قرار نداد مگر تا زمان برادران رایت.

از مقطعی که اتو لیلینتال در گذشت، اکتاو چانوت پس از بازنشستگی زود هنگام طراحی هواپیما را به عهده گرفت، و برای گسترش و ایجاد برخی گلایدرها سرمایه گذاری کرد. در تابستان سال 1896 میلادی افراد گروه وی تعدادی از طرح های خود را در سواحل میلر ( Miller Beach )، واقع در ایالت ایندیانا (Indiana )، به پرواز در آوردند، و در نهایت از این آزمایشات به این نتیجه رسیدند که بهترین طرح هواپیمای دو باله می باشد که به طرز شگفت انگیزی جدید و مدرن میباشد. وی همانند اتو لیلینتال کلیه فعالیتهایش را ثبت می کرد و از آنها عکس می گرفت، و در این خصوص درست شبیه کسانیکه بود که دردنیای آنروز برای خود سرگرمی های خاصی بوجود آورده بودند. کانوت (Canute ) انحصاراً علاقه مند در زمینه حل مسائل مربوط به ثبات و تعادل طبیعی هواپیماها در پرواز بود، سیستم تعادلی که پرندگان با اتکا به غریزه خود آن را بطور اتوماتیک تحت کنترل دارند، ولی در مقابل انسانها می بایست روشهائی را برای کنترل ثبات و تعادل در پرواز را ابداع کنند. نگران کننده ترین مشکل حفظ ثبات طولی بود، زیرا هرچه زاویه حمله (angle of attac ) بالها افزایش می یافت مرکز فشار ( center of pressure ) به جلو انتقال می یافت و موجب می شد که زاویه حمله باز هم بیشتر شود. اگر این مسئله بسرعت تصحیح نمیشد هواپیما بیش از حد اوج می گرفت که نتیجتاً باعث از حرکت باز ایستادن آن میشد.

در طول این دوره تلاشهای بسیاری برای تولید هواپیمای موتور دار صورت پذیرفت. با این حال اکثریت این تلاشها تا حدی مضحک به نظر میرسید، زیرا اکثراً توسط اشخاصی صورت می پذیرفت که این کار را بصورت تفننی انجام میدادند و عملاً از مسائلی که به وسیله لیلینتال و چانوت مطرح شده بود، درک کاملی نداشتند. در فرانسه، کلمنت آدر ( Clément Ader) بطور موفقیت آمیزی یک نمونه از طرح خود را که مجهز به موتور بخار بود و اصطلاحاً آنرا ایول ( هواپیمای بادی ) مینامیدند در سال میلادی 1890 در نزدیکی پاریس آزمایش کرد که در حقیقت یک پرش کوتاه بود. وی بلافاصله پس از انجام دادن آزمایش مذبور تلاشهای خود را معطوف به طراحی نمونه بزرگتری کرد، و ساخت این نمونه پنج سال به طول انجامید. اگرچه طرح مذکور، اًویون سه ( III Avion )، بدلیل وزن زیاد هرگز قادر به بلند شدن از زمین نشد.

هیرام ماکسیم (Hiram Maxim ) در انگلیس مطالعاتی در مورد تعدادی از طرح های مختلف انجام داد، و سرانجام نمونه غول پیکری ساخت که هفت هزار پاوند ( معادل سه هزار و یکصد و هفتاد و پنج کیلو گرم ) وزن داشت، و دارای بالهائی به وسعت یکصد و پنج پا ( معادل سی و دو متر ) و همچنین دارای دو موتور بخار پیشرفته هر کدام به قدرت 180 اسب ( 134 کیلو وات )، بود. ماکسیم این نمونه را بیشتر برای مطالعه بر روی روش ساخت و همچنین نیروی محرکه لازم ساخت که کماکان غیر قابل کنترل بود، و در اثر این مطالعات به این نتیجه رسید که ایمنی پرواز در هر ارتفاعی قابل دسترس نمیباشد، ولی در عوض برای اجرای آزمایشات مورد نیاز نمونه طراحی شده جاده ای به طول 1800 پا بنا نمود. وی سپس به منظور یافتن مشکلات و اشتباهات احتمالی در اجر چند دوره آزمایشات مختلف انجام داد، و در سی و یکم ماه جولای سال 1894 میلادی آزمایشاتی نیز در خصوص افزایش قدرت موتور به انجام رسانید. دو آزمایش اولیه که بر روی ریل صورت گرفت موفقیت آمیز بود. در بعد از ظهر همان روز سه تن از خدمه هواپیما دیگ بخار موتورها را با آخرین توان روشن کرده و پس از طی 600 پا (183 متر) روی باند و با رسیدن به سرعت 42 مایل بر ساعت ( 68 کیلومتر بر ساعت )، ماشین پرنده در اثر ایجاد نیروی بالارونده خیلی زیاد خود را به ارتفاع 200 پائی (61 متر) رسانده و سپس سقوط کرد. خسارات مالی ایجاد شده در اثر این حادثه موجب شد که وی تا دهه 1900 میلادی دیگر قادر به ادامه کار نباشد، و در این سالها بود که وی مجدداً دست بکار شد و نمونه های کوچکتری را که مجهز به موتورهای دیزل بودند مورد آزمایش قرار داد.

img/daneshnameh_up/9/9e/aerodrome.jpg
هواپیمای لانگلی



یکی دیگر از اشخاصی که در این زمینه آزمایشات موفقیت آمیزی را تجربه کرد ساموئل پیر پونت لانگلی (Samuel Pierpont Langley ) بود. لانگلی پس از دوره ای که متصدی مؤسســــــه اسمیـت سونین (Smithsonian Institution) بود و به عنوان ستاره شناسی برجسته در آنجا مشغول به کار بود، تحقیقاتی جدی در زمینه علم حرکت اجسام در گازها و هوا ( آیرودینامیک ) را در دانشگاهی که امروزه به دانشگاه پیـتزبورک ( University of Pittsburgh ) معروف میباشد، آغاز نمود. در سال 1891 میلادی وی مطالعات و تحقیقات خود را در قالب تجربیاتی در علم آیرودینامیک به تفصیل منتشر نمود، و پس از آن اقدام به ساخت طرح های خود نمود. وی در ششم ماه می سال 1896 میلادی با نمونه ای به نام فرودگاه شماره پنج (Aerodrome No. 5 ) ، اولین پرواز کاملاً موفقیت آمیز خود را با یک فروند هواپیمای نسبتاً بزرک موتور دار و سنگین تر از هوا طی دو فقره پرواز، یکی به ارتفاع 3300 پا (هزار متر) و دومی به ارتفاع 2700 پا ( هفتصد متر )، وبا سرعتی حدوداً 25 مایل در ساعت ( چهل کیلومتر در ساعت ) انجام داد. در 28 نوامبر همان سال پرواز دیگری با مدلی مشابـه به نام فرودگاه شماره شش ( Aerodrome No.6 ) بطور موفقیت آمیزی انجام داد. نمونه مذکور مسافتی در حدود 1460 متر ( 4790 پا ) را پرواز کرد.

در پادشاهی انگلستان (United Kingdom ) و در یـــک تـــلاش نزدیـــک به تــلاشهای قبلی، پرسی پیلچر (Percy Pilcher )، یکی از پیشگامان هوانوردی، نمونه ای از هواپیمای سنگین تر از هوا را به پرواز در آورد. پیلچر گلایدرهای متعددی را با نامهای خفاش (The Bat )، سوسک (The Beetle )، یاعو (The Gull ) و شـاهـیـن (The Hawk ) ساخت، که در طول اواسط دهه 1890 میلادی تا اواخر دهه مذبور آنها را با موفقیت به پرواز در آورد. وی در سال 1899 میلادی یک نمونه هواپیمای موتور دار ساخت که تحقیقات اخیر نشان داده است که احتمالاً قادر به پرواز بوده است. هرچند وی قبل از اینکه بتواند نمونه مذبور را آزمایش کند در یک سانحه و در حین پرواز با یک گلایدر سقوط کرد و جان خود را از دست داد، و برای سالهای متمادی طرح های وی به فراموشی سپرده شد.

منبع




تعداد بازدید ها: 13192