انسان و خیر اخلاقی


پاره‏ای از کارها را انسان انجام می‏دهد نه به منظور سودی از آنها و یا دفع زیانی به وسیله‏ء آنها ، بلکه صرفا تحت تأثیر یک سلسله عواطف که‏ عواطف اخلاقی نامیده می‏شود ، از آن جهت انجام می‏دهد که معتقد است‏ انسانیت چنین حکم می‏کند .

فرض کنید انسانی در شرایطی سخت ، در بیابانی‏ و حشتناک قرار گرفته است ، بی آذوقه و بی وسیله ، و هر لحظه خطر مرگ‏ او را تهدید می‏کند .

در این بین ، انسانی دیگر پیدا می‏شود و به او کمک‏ می‏کند و او را از چنگال مرگ قطعی نجات می‏بخشد . بعد این دو انسان از یکدیگر جدا می‏شوند و یکدیگر را نمی‏بینند . سالها بعد آن فردی که روزی‏ گرفتار شده بود ، نجات دهنده‏ء قدیمی خود را می‏بیند که به حال نزاری‏ افتاده است ، به یادش می‏افتد که روزی همین شخص او را نجات داده است‏ .

آیا وجدان این فرد در اینجا هیچ فرمانی نمی‏دهد ؟ آیا به او نمی‏گوید که‏ یاداش نیکی ، نیکی است ؟ آیا نمی‏گوید سپاسگزاری احسان کننده واجب و لازم است ؟

پاسخ مثبت است .

آیا اگر این فرد به آن شخص کمک کرد ، وجدان انسانهای دیگر چه می‏گوید ؟ و اگر بی اعتنا گذشت و کوچکترین عکس العملی نشان نداد ، وجدانهای‏ دیگر چه می‏گویند ؟

مسلما در صورت اول وجدانهای دیگر او را تحسین می‏کنند و آفرین می‏گویند ، و در صورت دوم ملامت می‏کنند و نفرین می‏گویند . اینکه وجدان آن انسان‏ حکم می‏کند " پاداش احسان ، احسان است " قرآن کریم می‏فرماید :

هل جزاء الاحسان‏إلا الاحسان ( الرحمن / 60)



و هم اینکه وجدان‏ انسانها حکم می‏کند که " پاداش دهنده‏ء نیکی را به نیکی ، باید آفرین‏ گفت و بی اعتنا را باید مورد ملامت و شماتت قرار داد " از وجدان اخلاقی‏ ناشی می‏شود و این گونه اعمال را خیر اخلاقی می‏گویند .

معیار بسیاری از کارهای انسان " خیر اخلاقی " است ، و به عبارت دیگر ، بسیاری از کارها را انسان به جهت " ارزش اخلاقی " انجام می‏دهند نه‏ به جهت امور مادی . این نیز از مختصات انسان است و مربوط است به‏ جنبه‏ء معنوی انسان و یک بعد از ابعاد معنویت اوست .
سایر جانداران‏ هرگز چنین معیاری ندارند ، برای حیوان ، خیر اخلاقی مفهوم ندارد و ارزش‏ اخلاقی بی‏معنی است .

منبع:کتاب انسان در قرآن
شهید مطهری
صفحه18




تعداد بازدید ها: 10785