کاروان
حضرت رضا علیه السلام پس از گذشتن از کویر به
نیشابور که یکی از مراکز علمی و دینی در
ایران بود وارد شد و امام در منزل زنی به نام پسنده یا پسندیده سکونت کرد.
امام رضا علیه السلام در کنار این خانه یک دانه
بادام کاشت و هنوز یک سال نشده بود که درختی بزرگ شد و میوه داد. مردم که از ماجرای این درخت با خبر شده بودند، میآمدند و از بادامهای آن برای شفای دردهای خود میکندند و میبردند.
پس از مدّتی این درخت خشک شد ولی هر کس شاخه های آن را می کَند یا تنه آن را قطع میکرد به بلایی مبتلا می شد.
روزی حضرت رضا علیه السلام در نیشابور به حمامی رفتند که امروز آن را «گرمابه رضا» مینامند. آب این حمام که از چشمهای تأمین می شد ولی مدت ها بود کم شده بود، به برکت امام زیاد شد.
بیرون در گرمابه، حوضچهای به امر امام ساختند. امام در آن غسل کرد و در پشت حوض نماز گزارد. از آن پس، مردم میآمدند، خود را با آب آن متبرک میکردند، نماز می خواندند و دعا میکردند. خداوند نیز دعای آنها را مستجاب میکرد.
منابع:
بحار الانوار، ج 49، ص 121، ح 2. از عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 132- 133.
بحار الانوار، ج 49، ص 123، ح 5. از عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 135- 136.
مراجعه شود به:
حضرت رضا علیه السلام در راه خراسان