ادبیات گینه


ادبیات شفاهی و روایتی افریقا در بسیاری از کشورها اساس و پایه فرهنگ آنها را تشکیل می‌دهد و نقالان و قصه‌گوها بواسطه داشتن اطلاعات عمومی میان مردم آفریقائی ارزش و احترام دارند و در زبان گینه به این دسته از قصه‌گوها گریو «Griot) یعنی جادوگر می‌گویند اما نه آن جادوگر که متبادر به ذهن بلکه در اینجا به معنی کسی که بر مردم عادی و معولی از لحاظ دانستن ادبیات شفاهی و معلومات پراکنده برتری دارد.

تمسیرنیان Tamsir Niane یکی از ادیبان برجست گینه به شمار می‌رود وی علاوه بر قصه‌گوئی و اطلاع از تاریخ، به تألیف تاریخی درباره ملت‌های غرب آفریقائی پرداخته و حماسه‌ای به نام سوندیاتا Soundiata نیز تنظیم کرده است. که از لحاظ ادبی و نگارش و نقل روایات اثر مهم به شمار می‌رود.

حماسه سوندیاتا با اینکه از روایات مردم مالی گرفته شده با اینحال چون تمسیرنیان به خوبی از عهده نگارش و دمیدن روح ادبی به آن برآمده بسیار مقبول نظر مردم گینه قرار گرفته است.

در سوندیاتا که از قرن دوازدهم میلادی است قهرمان داستان موجودی روشن بین، شجاع دارای قدرت جسمی و مؤید و متکی به معجزات و خرافات، در این داستان خدایان، جانوران و برخی از عوامل طبیعی دست اندرکار کمک به قهرمان حکایت می‌باشند.

برای مکتب و ساختن ادبیات شفاهی گینه عده‌ای به تلاش و کوشش برخاستند از جمله می‌توان کئیتافوده با Keita Fodeba را ذکر کرد.

اولین کار پرارزش فوده با تنظیم باله‌های آفریقائی بود، این باله‌ها مورد استقبال سایر کشورها قرار گرفت و از آن پس به ترانه‌ها و موسیقی و رقص مردم گینه علاقه‌مندی مردم سایر کشورها آغاز گشت.

فوده با دیوانی مشتمل بر اشعار و حماسه‌های قومی و ملی خویش ترتیب داد که در آن از شعر، موسیقی سود جسته است. در دیوان اشعار این شاعر که در سال 1948 منتشر گردید آمیخته‌ای از شعر و نثر موسیقی و آواز، تک گوئی وهمسرائی می‌باشد.

رمان نویسی در گینه

کاماراله Camar Laye از رمان نویسان برجسته گینه بلکه همه آفریقاست زیرا رمان کودک سیاه وی یک اثر عالی می‌باشد. نویسنده آن یکنفر مهندس گینه‌ای است که در سال 1928 به دنیا آمده است.

کاماراله از سبکی ساده و روان و رئالیستی استفاده کرده و در خلق رمان کودک سیاه و رمان درامون از سبک رئالیستی Dramoum سود بسیار جسته است. رمان درامون در حقیقت دنباله رمان کودک سیاه و شرح دوران تحصیل و دانشجوئی وی در اروپاست.


تعداد بازدید ها: 8490