آنچه انسان را می‌خنداند چیست؟


img/daneshnameh_up/0/05/Khande.jpg
اگر پاسخ این پرسش آسان بود، و اگر می‌شد سبب خنده را به‌صورت یک فرمول آموخت، آن‌گاه همه به آسانی می‌توانستیم یک کمدین ـ یعنی بازیگر خنده آفرین ـ شویم! اما چه باید کرد که خنده نیز باز یکی دیگر از پدیده‌های اسرارآمیز طبیعت است و بهترین دلیل‌هایی که تاکنون برای آن گفته‌اند، باز هم تئوری‌هایی بیش نیستند. هنوز روان‌شناسان درباره دو مساله اساسی در ارتباط با خنده مطالعه می‌کنند: یکی آن‌که چه چیزی سبب خندیدن است؟ دیگر آن‌که نقش خنده و هدف از آن چیست؟ حال اگر شما نیز بکوشید که عامل خنده را کشف کنید، مانند یک روان‌شناس یا یک فیلسوف به اندیشیدن پرداخته‌اید. در این صورت باید در واکنش‌های مردم نسبت به همدیگر، در تمام حالت‌ها مطالعه کنید. مثلا بکوشید تا راز این نکته را دریابید که چرا وقتی مردم نوعی کندی، یا ضعف و یا نارسایی در شخصی می‌بینند، خنده‌شان می‌گیرد؟ برخورد ناگهانی با یک ناهماهنگی، خود دلیلی است برای خنده. یعنی وقتی که اشیایی را می‌بینیم که دارای حالت و ترتیب غیرعادی و نامعمولی هستند، به خنده می‌افتیم؛ مانند تماشای یک آدم چاق و خپله که کلاهی کوچک بر سر دارد، یا مرد لاغر و ریز نقشی که با زن درشت و قوی هیکلی ازدواج کرده است. البته این نظریه قارد نیست علل دیگر خنده را که از شوخی‌ها، خوشمزگی‌ها و یا عوامل دیگر ناشی می‌شود، بیان کند. از نظر بدنی، خنده برای ما چیز مفیدی است و برای شش‌هایمان فایده دارد. خنده راه گریز انرژی اضافی از بدن است. به علاوه خنده ارزش اجتماعی بسیاری هم دارد. پاره‌ای معتقدند که خندیدن به لحاظ حضور ناهماهنگ یک شخص، در جمع دیگران است. بنابراین نظریه، نقش اجتماعی خنده این است که چگونگی رفتار دیگران را تفسیر می‌کند، و ما از این راه آنان را وادار می‌کنیم که خود را با ضوابط ما هماهنگ سازند.
تعداد بازدید ها: 11497