آنارشیزم
در قرن نوزدهم، مهمترین هدف و خواستة روشنفکران و اندیشمندان آزادی بود. آزادی انسان از همه جهت و از قید و بندهایی که جامعه بوروکراتیک آن زمان بر فکر و روح مردم بسته بود (البته شاید حالا بدتر از آن زمان باشد). بهرحال اندیشة آزادی نقطه مقابل این سیستم تو در تو را بهشت ایدهآل میدید، آنارشیسم.
آنارشیسم یعنی بدون دولت، بدون حکومت و بدون نظارت. همچنین علاوه بر سیاست، مخصوصاً اجتماع و اجتماع را نیز هدف قرار داده بود. از آن زمان تا به حال متفکران بسیاری درباره آنارشیسم تئوری داشتهاند و دارند. طرفداران آنارشیزم طیف گستردهای هستند که همه طرفدار سقوط دولتاند؛ اما در عمل و بویژه در مسائل اقتصادی متفاوت میاندیشند. برخی مثل کمونیستهای آنارشیست نه تنها خواستار جامعه بدون دولتاند، بلکه رهایی از تمام سازوکارهای قراردادی جامعه را نیز طلب میکنند و مالکیت اشتراکی را پیشنهاد میکنند. در مقابل آنارشیستهایی هستند که نه تنها مالکیت خصوصی را بهتر میدانند، بلکه اصول و بنای آزادی انسان را بر پایه آن نهادهاند و طرفدار اقتصاد آزاد و بازارهای مشترکاند. بهرحال بیشتر آنارشستها، نظام سرمایهداری که در آن آزادی انسان به یغما میرود تأیید نمیکنند.
آنارشیسم کمونیستی با میخائیل باکونین آغاز شد؛ اما در عمل سران شوروی او را تکذیب و به شدت رد کردند و در جامعه به عنوان کمونیستهای افراطی شناساندند.
در جهان امروز نیز در میان متفکران بزرگ، کسانی میتوان یافت که به آنارشیزم و ضدیت با دولت گرایش دارند، هرچند شاید رسماً درباره آن صحبت نکنند. مسلماً نوآم چامسکی شناخته شدهترین متفکر آنارشیست دنیای امروزین است.
تعداد بازدید ها: 16038