آشتي علم و ايمان

دكتر ژان گيتون فيلسوف سر شناس فرانسوي از دانشگاه سوربن- آقاي گيتون، ين دين و فلسفه چه رابطه اي برقرار است؟ در رابطه ي بين دين و فلسفه بايد بگويم كه فلسفه يك نوع انديشه است و فقط مغز انسان را به كار مي اندازد و هرگز تمامي وجود آدمي را بر نمي گيرد. به نظر من كلام خداوند فقط از راه دين است كه به انسان ها منتقل مي شود يعني دين است كه انديشه را به جسم آدمي انتقال مي دهد، در حاليكه فلسفه بيشتر يك تمرين ذهني است. مفهوم كلي كار من به عنوان يك قيلسوف اين است كه بكوشم تا نشان دهم كه عقل، وقتي خوب هدايت شده باشد و بر تجربه ي كاملي متكي باشد، ما را به راه حلي كه خدا ناميده مي شود نزديك مي كند. من به خدا ايمان دارم به علت ملاقاتها. من به ملاقات ها ايمان دارم. يقيناً موجودي هست كه همواره به شما پرداخته است و در حوادث ناگوار دست شما را گرفته و در آخرين لحظه، شما را از آنها نجات بخشيده است. من كسي را سراغ ندارم كه مطلقاً خدا را نفي كند. باعث اصلي اين بدبيني و نفي، تصور غلط بعضي ها از خداست. براي مثال ماركس خدايي را نفي مي كند كه منافع بورژواري را تاييد مي كند و از توجه به محرومين بيزار است.
-آيا وجود اين همه ظلم و ستم و خونريزي در طول تاريخ، وجود خداوند را زير سوال نمي برد؟ نه، اين واقعيت ها موجوديت و احسان خداوند را زير سوال نمي برد. خداوند زندگي مي بخشد. او انسان را مي آفريند و او را آزاد مي آفريند. انسان مسئول اين خطاهاست. آزادي او وي را مسئول مي سازد. انسان، تنها 2 روشني در اختيار دارد. يكي مذهب علم. – آقاي گيتون در اين جا منظور شما از مذهب كليساست كه به دستاوردهاي علمي بدبين بود؟ بله، كليسا گاهي به نام كتاب مقدس، تمام اكتشافات علمي را محكوم كرده است. البته در چند دهه ي اخير، هم كليسا به علم خوش بين تر شده و هم علم تواضع و فروتني بيشتري يافته است. به راستي كه آدمي از اينهمه ناداني و گمراهي دانش اندك اما مغرور و مدعي امروز، دچار حيرت مي شود و به ياد جمله اي از پاستور مي افتد كه گفته است: دانش اندك، انسان را از خدا دور مي كند و دانش بسيار او را به سوي خدا باز مي گرداند. فيزيك كوانتيك به گونه اي نمايان ياد آور مي شود كه آشكار ارتباطي نزديك ميان روح و ماده وجود دارد. اين تاييد آن چيزي است كه همواره به آن اعتقاد داشته ام، فرمانروايي روح بر ماده- آقاي گيتون هنگام دعا بهتر است چه چيزهايي از خدا بخواهيم؟ همه از خدا چيزهايي مسخره مي خواهيم! آدم بايد فقط يك چيز از خدا بخواهد و آن اينكه در آن دنيا با او باشد. آدم بايد به بقيه ي چيزها بي اعتنا باشد. آدم بايد از خدا جز خدا نخواهد. – آدم بي ايمان در نگاه شا چگونه آدمي است؟ آدم بي ايمان يك جانور كوچك آزمايشگاهي است كه نظريه ي من يا اعتقاد مرا نسبت به خداوند مورد تاييد قرار مي دهد، من به پي خداها احتياج دارم، چون آنها محرك تحقيقند. – شما مسلمانان را چگونه مردمي مي شناسيد؟ مسلمانان كه در نيمروز از كار دست مي كشند تا به نيايش بپردازند، به من درس مي دهند، وقتيكه مي بينم مسلمانان 5 بار در روز سجده مي كنند تا بگويند كه فقط يك خدا وجود دارد، فكر مي كنم كه آنها شايان توجه اند. از اين بابت مسلمانان بهترين نمونه ي ايمان هستند. ايمان در وجود آنها رسوخ كرده و تمام وجودشان را تحت تصرف گرفته است.