تاریخچه ی:
9-مهرداد اوستا
تفاوت با نگارش: 5
- | ::{img src=http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/show_image.php?id=18763}:: | |
- | زنده یاد استاد مهرداد اوستا (محمد رضا رحمانی) شاعر و نویسنده ی معاصر در17 اردیبهشت سال 1308 | |
- | شمسی در خانواده ای اهل شعر در شهر `بروجرد` پای به عرصه وجود نهاد. پدر مادرش `حاج دوخا محمد` متخلص به `رعنا` | |
- | شاعری بسیار خوش قریحه و توانا بود و کسانی که دیوان `عارف قزوینی` را مطالعه نموده با ((غزل ))معروف وی، با مطلع : | |
- | ~~green:دوش از زلف سیه یار گره وا میکرد | |
- | رنگ انگشت خود از خون دل ما میکرد ~~ | |
- | که مورد استقبال `عارف` واقع گردیده آشنا هستند. | |
- | سخاوتمندی حاتم گونه ای با استاد اوستا متولد شده بود، تا جائیکه در سن 3 سالگی با بخشیدن لباس تن خود به یکی از | |
- | کودکان همسن و سالش تحیر همگان را برانگیخت. | |
- | در 10 سالگی با سرودن شعر آنهم موزون و مقفی مورد تشویق یکی از آموزگارانش قرار گرفت، گوئی خود نیز به استعداد | |
- | شگرف خویش واقف بود، زیرا در 12 سالگی شهر بروجرد را برای خود کوچک پنداشت و راه تهران را پیش گرفت و تا پایان عمر | |
- | پر بار خویش در این شهر اقامت گزید. | |
- | او در ابتدای اقامت خود در تهران، پس از سپری کردن دوره دبیرستان، ضمن تدریس در مدارس و دبیرستانها، تحصیلات | |
- | آکادمیک خویش را تا اخذ مدرک فوق لیسانس در ((رشته فلسفه)) ادامه داد و به دلیل اندوخته های خارق العاده ذهنی اش در | |
- | زمینه ((ادبیات)) و علوم انسانی در سن 25 سالگی بعنوان جوانترین استاد جذب دانشگاه شد و در سن 30 سالگی به عضویت | |
- | شورائی درآمد که رساله دکترای دانشجویان دوره دکتری ادبیات فارسی را تأئید یا رد مینمود. | |
- | مطالعه شبانه روزی وی باعث گردید در مدت کوتاهی بر ادبیات فارسی، عرب و بطور کلی ((ادبیات جهان)) تسلط کامل پیدا | |
- | نماید و بعنوان یکی از سخنرانان برنامه `مرزهای دانش` رادیو، که در آن زمان وزین ترین برنامه های رادیوئی بود در کنار | |
- | اساتید بزرگی همچون `محیط طباطبائی` و `ضیأالدین سجادی` به سخنرانی بپردازد. | |
- | این ادیب گرانقدر و شاعر بزرگ با آنکه در همه زمینه های شعری قدرت خویش را به نمایش می گذاشت، اما به ((`قصیده`)) | |
- | بیشتر از سایر انواع شعر عشق می ورزید و به حق لقب بزرگترین قصیده سرای معاصر بعد از `((ملک الشعرای بهار))` را از آن | |
- | خود ساخت. وی با تصحیح `دیوان ((سلمان ساوجی))` در سن 22 سالگی انتشار نخستین مجموعه شعر خود با نام `از کاروان | |
- | رفته` که گنجینه ارزشمندی از شعر مفاخر فارسی است، تحسین تمامی صاحبنظران را نسبت به خود برانگیخت. | |
- | | |
- | ~~green:با من بگو تا کیستی, مهری بگو, ماهی بگو؟ | |
- | خوابی؟ خیالی؟ چیستی؟ اشکی؟ بگو، آهی؟ بگو | |
- | راندم چو از مهرت سخن گفتی بسوز و دم مزن | |
- | دیگر بگو از جان من, جانا چه میخواهی بگو؟ | |
- | گیرم نمیگیری دگر, زآشفته عشقت خبر | |
- | بر حال من گاهی نگر, با من سخن گاهی بگو | |
- | ای گل پی هر خس مرو, در خلوت هر کس مرو | |
- | گویی که دانم, پس مرو گر آگه از راهی بگو | |
- | غمخوار دل ای می نیی, از دردو من آگه نیی | |
- | ولله نیی, بالله نیی, از دردم آگاهی بگو | |
- | بر خلوت دل سرزده یک ره درآ ساغر زده | |
- | آخر نگویی سرزده, از من چه کوتاهی بگو؟ | |
- | من عاشق تنهاییام سرگشته شیداییام | |
- | دیوانهای رسواییام, تو هرچه میخواهی بگو~~ | |
- | در سال 1327 همزمان با ورود به ((دانشگاه تهران)) به استخدام آموزش و پرورش درآمد و به عنوان مسئول سامان دادن به کتابخانه های موجود و مقالات و کتب ادبی این وزارتخانه و نیز دبیر در چندین دبیرستان تهران به فعالیت پرداخت. در سال 1330 با کسب مدرک کارشناسی به ادامه ی تحصیل ((رشته ی فلسفه)) در دانشگاه تهران پرداخت.. استاد اوستا ضمن تدریس در دانشگاه تهران سفرهای متعددی را به کشورهای مختلف انجام داد و آثار و اشعار ارزشمندی از خود بر جای نهاد. سرانجام در سال 1370 در سن 62 سالگی در اثر عارضه قلبی در گذشت و پیکر وی در قطعه مشاهیر ادب و هنر ایران در تهران به خاک سپرده شد. | |
- | برخی آثار وی عبارتند از: | |
- | 1- تصحیح دیوان سلمان ساوجی وچاپ آن ( انتشارات زوار- 1332) | |
- | 2- رساله ای در فلسفه ، منطق ، روانشانسی و اخلاق ( انتشارات زوار- 1333 ) | |
- | 3- عقل واشراق (انتشارات زوار - 1334) | |
- | 4- رسایل خیام ( نوروزنامه ـ رساله ی وجود ) با مقدمه و تحقیق در زندگی وی(1335) | |
- | 5- ازکاروان رفته. انجمن ادبی حافظ (ناشر زوار- 1339) | |
- | 6- پالیزبان (1342) | |
- | 7- حماسه آرش (منظومه معروف شاعر) ( چاپخانه خراسان ـ مشهد- 1344 ) | |
- | | |