شهید بزرگوار، جناب «یحیی ابن ام الطویل » که فرزند دایه حضرت سجاد علیه السلام می باشد، از شخصیتهای برجسته ای است که به برکت ارتباط عاطفی و نزدیک با امام زین العابدین علیه السلام و استفاده از تربیتها و معارف حضرت، از صلابت و استقامت کم نظیری در دفاع از حق و حقیقت و مبارزه با حاکمیت فرهنگ طاغوت برخوردار گردیده است.
این بزرگوار در تمام نصوحی که از حواریون و اصحاب خاص حضرت سجاد علیه السلام یاد کرده است، وجود دارد و بزرگان علماء اهل رجال از امام به نیکی تمام یاد کرده اند.
«کشّی » از حضرت امام باقر علیه السلام نقل می کند که فرمود: اما «یحیی ابن ام طویل »، او جوانمردی خود را اظهار کرد و هر گاه در طریق پیاده راه می رفت، بوی خوشی
«خلوق) را بر سر می گذاشت و کندر (سقز) می جوید و دامن پیراهن خود را بلند می کرد و حجّاج او را دستگیر نمود و به او گفت: باید اباتراب (حضرت امیر المومنین علی علیه السلام) را لعنت کنی و امر کرد تا دست و پای او را قطع کنند و سپس او را کشت.
باید توجه داشت این برخورد حجّاج با این شیعه آزاد مرد، از آن رو بود که در اوج حاکمیت نظام خبیث اموی، به صورت علنی و صریح با آموزش های پلید این حکومت و اساس باطل آن به مخالفت بر می خواست و بسیار رسا و گویا اعلام می کرد خط ما و شما دوتاست و ما به شما و معتقدات و عملکرد شما کافریم و شما را قبول نداریم.
شیخ مفید از امام صادق علیه السلام نقل می کند که حضرت فرمودند: یحیی بن ام طویل وارد مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله می شد و می گفت: ما به شما کافر شدیم و بین ما و شما بغضاء و عداوت ظاهر شد.
و جناب شیخ کلینی نیز از «یمان بن عبیدالله » نقل می کند که او می گوید: یحیی بن ام طویل را در کنّاسه (یکی از محلهّ های کوفه مشاهده کردم که ایستاده بود و با رساترین صدای خود ندا داد که: ای معشر اولیاء خدا! ما از آنچه شما می نوشید بیزار هستیم. هر کس به علّی دشنام دهد پس لعنت خدا بر او باد و ما از «آل مروان » و آنچه از غیر خدا می پرستند، بیزار هستیم.
سپس صدایش را پایین آورده و ادامه داد: هر کس اولیاء خدا را دشنام دهد پس با آنها ننشینید و مجالست نکنید و هر کس در راه و روش ما تردید دارد از او کمک نخواهید و باب مراوده با او را باز نکنید و هر کس از برادران شما که کارش به جائی برسد که مجبور شود به خاطر نیاز به شما رو بیندازد بدانید که به او خیانت کرده اید و سپس این آیه را تلاوت کرد که: «ما برای ستمگران آتشی فراهم کرده ایم که سرا پرده هایش آنان را در بر می گیرد و اگر فریادی می جوئید، به آنجا چون مس گداخته که چهره ها را بریان می کند، یاری می شوند وه! چه بد شرابی و چه زشت جایگاهی است. » (کهف / سخنی از آیه 29) آری،
این عملکرد سرافرازانه و شجاعانه این حواری بزرگوار حضرت سجاد علیه السلام سر انجام او را به مقام عظمای شهادت در راه خدا به دست یک کارگزار پلید و خونخوار نظام اموی
حجاج بن یوسف) نائل آمد.
منابع :
معجم رجال الحدیث ، ج 20 ، ص 34