تاریخچه ی:
گزیده ای از سخنان امام رضا علیه السلام
تفاوت با نگارش: 6
- | -- __دامهای شیطان__: ((حضرت امام رضا علیه السلام|حضرت رضا علیه السلام)) فرمود: ((ابلیس|شیطان)) نزد پیامبران می آمد و با آنها سخن میگفت. روزی حضرت ((حضرت یحیی علیه السلام|یحیی علیه السلام)) به شیطان فرمود: من میخواهم دامهای تو را که با آن مردم را به دام میاندازی، مشاهده کنم. |
+ | -- __دامهای شیطان__: ((حضرت امام رضا علیه السلام|حضرت رضا علیه السلام)) فرمود: ((ابلیس|شیطان)) نزد پیامبران می آمد و با آنها سخن می گفت. روزی ((حضرت یحیی علیه السلام|یحیی علیه السلام)) به شیطان فرمود:«من می خواهم دام های تو را که با آن مردم را به دام می اندازی، مشاهده کنم.» شیطان گفت:«بسیار خوب، فردا صبح نشانت میدهم.» روز بعد حضرت یحیی دید شیطان از سوراخی وارد اطاق شد، با صورتی مانند بوزینه و بدنی مانند خوک و چشمان دریده. او بدون چانه بود و دو دست در سینه و دو دست در شانه داشت. رگهای درشت پشتش در جلو و انگشتانش در پشت سرش بود. قبایی در بر کرده و کمربندی بسته و رشته های نخ سبز و قرمز از آن آویزان و زنگ بزرگی در دست گرفته و یک سپر بر آن آویخته بود که قلابی آهنی درمیان آن قرار داشت. حضرت یحیی پرسید:«این کمربند چیست؟!» شیطان گفت:«این ((مجوسیّت)) است که من برای آنها تأسیس کرده ام.» یحیی پرسید:«این نخ های رنگارنگ چیست؟!» شیطان گفت:«به وسیله آن زن ها را زینت میدهم تا مردان را فریب دهند.» یحیی پرسید:«این زنگ چیست؟» گفت:«این ساز و آواز است که وقتی مردم شراب می خورند، آن را به صدا در میآورم تا رقص و پایکوبی کنند.» یحیی پرسید:«از چه گروهی شتر خوشت می آید؟» گفت:« از زن ها، چون وسیله شکار من هستند و من نقشه های خود را به وسیله آنان به انجام میرسانم. هر گاه مردمان صالح، مرا نفرین کنند فرار می کنم و به اجتماعات زن ها می روم. از سخنانشان بسیار شادمان می شوم و لذّت می برم.» حضرت یحیی پرسید:«این سپر چیست؟» شیطان گفت:«با آن دعای مردم صالح را از خود دفع می کنم.» حضرت یحیی فرمود:«آیا تاکنون بر من پیروز شده ای؟!» شیطان گفت:«نه، هنوز نتوانسته ام، ولی از یک خصلت تو خوشم میآید. تو زیاد می خوری و این مانع میشود که شب برخیزی و نماز بگزاری.» حضرت یحیی فرمود:«من اینک با خدای خود عهد بستم که تا دم مرگ، دیگر سیر غذا نخورم.» شیطان گفت:«من هم عهد می کنم که دیگر هیچ فرد صالحی را نصیحت نکنم.» آنگاه از نزد حضرت یحیی علیه السلام بیرون رفت و دیگر برنگشت. |
- | یان گ: ی را بح شا یهم. وز بعد حضرت ییی در اتظار ب ک ناگهان یطان ز سراخی ارد اا شد، با صری مند بوزینه و دی مد ک و چا ز م شکافته. و بدون انه ب دو دس در سینه و دو دست در شانه داشت. رهای شت پشتش در ج اگتانش د پت سرش و. بای در بر کرده کمبندی بسه شت های ن سبز و قم از ن آیان و زن رگی در ست ره و یک س بر آن آویخه ب که قلابی آهنی دریان آن رار دشت. |
+ | -- __فل از گ__: را یه اسم ز ((حضرت میرانین لی ی اللا|ایرلمنین ی ی ا)) ایت کد ه ود:«کسنی هستند ه ش باس یافند ر یکه من لباس کن ها میو یا انه ازن در ن سکونت ن و من خنه ل دن آنا میگرد.» |
- | حضرت ییی پرسید: این کمربند چیست؟! شیطان گفت: این مجوسیت است که من برای آنها تأسیس کرده ام />حضرت پرید: این نای رگارنگ چیست؟! شیطا گفت: بوسیله زنها ینت میهم ا مم را فریب ند. حضرت پرسید: ای زگ چیت؟ گت: ای ساز و آز است که وتی مدم شرا یرد، آنرا به دا در یآرم تا رقص و پایکبی کند. حضرت فرمود: ز چ طبه ای بیشتر خوت میید؟ ف: ز زنها که ا وسیله شکار من هستند و من نقه هی ود را ه ویله نان به انجام میرسانم، و ه اه ردمان الح، مرا نفین نن فرر میکنم و به جتاات نه می روم. از سخانشان بسیار ادان میوم و لّت میب. |
+ | -- __ربت اسام__ : حضرت را ی اسل از ((ت مم مفی ی اه ی و آه|سو دا ی ه ی و ا و )) روی که فد:«اسلام د ا ری بود ار یگر ریب اه . و خشا به ا یب.» |
- | ت رسید: ین سپر چیست؟ شیطان گفت: با آن عای مردم شایته را از خود دفع میم. . . حضرت یحیی فرمود: آیا تاکنون بر من پیروز شده ای ! یان گفت: نه اکنون نوانسته ام ولی از یک خصلت تو خوشم میآید. حضرت پرسید: آ چیست؟ گفت: تو زیاد میخوری و آن ن میشود که شب برخیزی و نما گزاری. رت فرمود: من اینک با خدای خ عد ستم که دیگر طعام یر نخورم تا رگم را رسد. شیطان گف: من هم هد میکنم که یگ مسلمای را نیحت نکنم؛ شیطان از نزد ضرت یحیی علیه السلام بیرون فت و دیگر بطر او برنشت. |
+ | -- __قی__: سین بن شا می ید: />برای ت ا لیه السام نم که خواگار ترم بداخ ست. />امم رمد:«اگ دلا ات دتر ود را ب او نه.» |
- | -- __غل ا رگ__: حضرت امام رضا علیه السلام از ((حضر ایرالؤنین علی لیه اسلام|میای علیه السلام)) روایت کرن ک: ارادی ن که ق س یبافند، د الیکه هما لاس، کن ها میشود و ان ای میازند ا در آن کون کند و ه خانه م دن آنه میگدد. |
+ | -- __ات رآن__: حضرت امام رضا علیه السلام به نقل از رول خدا صی ال علیه و له سلم فمود:«برای اهی خد بره ای از ((اام رضا علیه السلام و قرائت قرن|قآ)) رار دهید. چن نه ی که ن خانده شود رای ال گشایش و آسش یر رار داده می شود و اکنی آن در معرض افزایش نعماند؛ و ر عکس خانهای که در آن قآن خوانه نیشود سختی و تنگی بر اه ر آورد، خیر و نیکی و برکت از آنها کم مید ساکنین آن ر کمی و استی و کمبو واهند بود.» |
- | -- __غربت اسا__ : حضرت رضا علیه السلام از (( مد فی لی اه لیه و له|رل خدا ی اله لیه و ل )) ایت کردد ک: لا در آغاز یب و بار یر غریب خواهد د. و شا ب حل ریبان. |
+ | -- __افا__: روزی حضرت رضا علیه السلام از یکی لم خود ی:«آیا ارز چیی ر ا خدا فا کرده ید؟» />لا گ:«.» ام فرود:«س اند از ک به م عو دد؟! برو چیی ر راه دا فاق ک، حی گر یک درهم باشد.» |
- | -- __خی__: حسین بن با میگوید: بای ضرت را (لیه اسلام) نوشتم ک یکی ا اقوا م ب واتاری دترم د وی ب ات. |
+ | -- __نی حبّت__: حضرت رضا علیه السلام به ریان بن شبی فرمود:«اگ خوشحال میشوی که ب ما ر درات لند بهشت باشی، س برای اندوه ما اندوهناک برای خوشحالی ما مرور باش! بر تو باد دستی ما ((ال بیت، عترت، آ سول، قربی|اهل یت)). بان اگر کسی نی ا دوست بدارد، داند ا ا در روز یامت ب ن گ مشر میفرمای.» |
- | حضرت فرمودند: اگر بد اخلاق است دختر خود را به ازدواج او در نیاور.
-- __قرائت قرآن__: حضرت امام رضا (علیه السلام) به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: برای خانه های خود نصیب و بهره ای از ((قرائت قرآن و تدبر در آن|قرآن)) قرار دهید.
چون خانه ای که در آن قرآن خوانده شود، برای اهلش گشایش و آسایش و خیر قرار داده می شود و ساکنین آن در معرض افزایش نعمتاند و بر عکس خانهای که در آن قرآن خوانده نمی شود سختی و تنگی بر اهلش رو آورد و خیر و نیکی و برکت از آنها کاهش یابد و ساکنین آن در کمی و کاستی و کمبود باشند.
-- __انفاق__: روزی حضرت رضا (علیه السلام) از یکی از غلامان خود پرسیدند: آیا امروز چیزی در راه خدا انفاق کرده اید، غلام گفت: نه حضرت فرمود: پس خداوند از کجا به ما عوض دهد؟! برو و چیزی در راه خدا انفاق کن، حتی اگر یک درهم باشد.
-- __نتیجه محبّت__: حضرت رضا (علیه السلام) به ریان بن شبیب فرمودند: اگر خوشحال میشوی که با ما در درجات بلند بهشت باشی، پس برای اندوه ما اندوهناک و برای خوشحالی ما مسرور باش! بر تو باد به دوستی ما ((اهل بیت، عترت، آل رسول، قربی|اهل بیت)). پس بدان اگر کسی سنگی را دوست بدارد، خداوند او را در روز قیامت با آن سنگ محشور می فرماید.
!منابع: *طرائف الحکم با ترجمه/ 2/296/ 1376. *طرائف الحکم با ترجمه/ 1/ 206 / 418. *طرائف الحکم با ترجمه/2/ 109/ 1019. *طرائف الحکم با ترجمه/ 1/ 280/ 527. *اخبار و آثار حضرت امام رضا علیه السلام، صفحات 811 تا 836. |
+ | منابع: طرائف الحکم با ترجمه/ 2/296/ 1376. طرائف الحکم با ترجمه/ 1/ 206 / 418. طرائف الحکم با ترجمه/2/ 109/ 1019. طرائف الحکم با ترجمه/ 1/ 280/ 527. اخبار و آثار حضرت امام رضا علیه السلام، صفحات 811 تا 836. |