تاریخچه ی:
کوه ابوقبیس
کوه ابوقبیس از کوههای مهم ((مکه)) و بنا بر روایات زیادی افضل کوههای آن است. ( علت آنرا نزدیکی به ((کعبه|مسجدالحرام)) و عبادت خلائق در نزدیکی آن است ). این کوه در شمال شرقی مسجدالحرام و مشرف بر ((صفا و مروه|صفا)) است و اکنون گوشه هایی از آن به سختی از داخل مسجدالحرام قابل رؤیت می باشد. بعضی گفته اند قبر ((شیث بن آدم)) در دل این کوه قرار دارد و گویند چند پیامبر نیز در دل آن مدفونند.
بنا بر روایات تاریخی، ((حجرالاسود)) از زمان ((طوفان نوح علیه السلام)) در امانت ابوقبیس بود، لذا این کوه را به همبن مناسبت « امین » نیز می نامند. ((حضرت ابراهیم علیه السلام)) نیز بر بالای کوه ابوقبیس مردم را به ((اهمیت حج درفرهنگ دین|حج)) فرا می خواند.
اما واقعه مهمی که پس از سلام در این کوه رخ داده است، اعلان اولیه رسالت پیامبر بود که آن حضرت صبحگاهان بر فراز این کوه فریاد برآورد « واصباحا » مردم هراسان گرد پیامبر جمع شدند. آن حضرت به ایشان فرمود: « مرا می شناسید و سابقه مرا می دانید ، اگر به شما بگویم در پشت این کوه سیل عظیم و یا دشمنی خطرناک در کمین است، حرف مرا تصدیق می کنید؟ همگی شهادت دادند آری. آنگاه پیامبر اسلام و توحید به طور علنی برای آنان عرضه فرمود.
((شعب ابوطالب|شعب ابی طالب)) که سه سال مسلمانان در آن از سوی مشرکان مورد محاصره اقتصادی و اجتماعی بودند، میان این کوه و کوه خندمه قرار دارد و به همین دلیل به آن شعب یعنی دره می گویند.
در زمان رسالت پیامبر این کوه، شاهد حادثه « ((شق القمر)) » بود که بعدها مسجدی به همین نام یعنی « ((مسجد انشقاق القمر)) » روی آن ساخته شد. قبل از اسلام نیز در سالی که قحطی مکه را فرا گرفت، عبدالمطلب با طایفه ای از بزرگان این شهر بر فراز ابوقبیس رفت و به برکت دعای او باران فراوانی بارید.
دوران خلافت ((یزید بن معاویه)) شاهد چند حادثه بزرگ و دهشتبار بود. یکی از این وقایع حمله سپاهیان او به مکه برای دستگیری ((عبدالله بن زبیر)) بود. طی این حمله به دستور حصین بن نمیر، منجنیقهایی مرا بر فراز این کوه گذاردند و سنگ های آتشین به سمت خانه کعبه پرتاب کردند که بر اثر آن، قسمت زیادی از خانه ویران گردید.
بر فراز کوه ابوقبیس مسجد دیگری به نام « ((مسجد ابراهیم)) » قرار داشت که در دوران سلطه سعودی همراه « مسجد انشقاق القمر » تخریب شد.
از ابوقبیس و « کوه قیعقعان » به نام« اخشبان مکه » یعنی دو کوه سخت که نمی توان از آن ها بالا رفت یاد کرده اند.
منابع:
تاریخ آثار اسلامی مکه و مدینه ص 110 و 111 / لغت نامه دهخدا