منو
 کاربر Online
985 کاربر online
Lines: 1-9Lines: 1-11
-پس از آنکه بازماندگان اهل بیت امام حسین علیه السلام را به مجلس ((یزید)) وارد کردند و سر حسین را در مقابل او نهادند، یزید با چوب خیزران به لب و دندان حسین علیه السلام زد.
((ابوبرزه اسلمی )) به او گفت:« وای بر تو یزید! چوب به دندان حسین، فرزند فاطمه علیه السلام، می‌زنی؟ شهادت می‌دهم رسول خدا صلی الله علیه و آله را دیدم که دندان‌های او و برادرش، حسن، را می‌بوسید و می‌فرمود:« شما دو نفر آقای جوانان اهل بهشت هستید و خدا بکشد و لعنت کند قاتلین شما را و برای آنان جهنم را آماده کند که جایگاه بدی است
یزید عصبانی شد و فرمان داد او را کشان‌کشان از مجلس بیرون بردند. سپس شروع به خواندن اشعار« ابن زیصری»* کرد:« ای کاش بزرگان طایفه من که در جنگ کشته شدند، می‌بودند و می‌دیدند که طایفه خزرج چگونه از شمشیر زدن ما می‌نالند، تا از دیدن این منظره فریاد خوشحالی آنان بلند شود و بگویند:« ای یزید دست مریزاد!»
ما بزرگان بنی‌هاشم را کشتیم و آن را به حساب ((جنگ بدر|جنگ بدر ))گذاشتیم. امروز تلافی آن روز! بنی‌هاشم با پادشاهی بازی کردند و گرنه نه خبری از رسالت بود و نه وحی‌ای نازل شد. من از فرزندان خندف نباشم اگر از فرزندان احمد انتقام کارهای او را نگیرم
+پس از آنکه بازماندگان اهل بیت ((حضرت امام حسین علیه السلام|امام حسین علیه السلام)) را به مجلس ((یزید بن معاویه|یزید)) وارد کردند و سر حسین را در مقابل او نهادند، یزید با چوب خیزران به لب و دندان حسین علیه السلام زد.
((ابوبرزه اسلمی)) به او گفت:« وای بر تو یزید! چوب به دندان حسین، فرزند ((حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام|فاطمه علیه السلام))، می‌زنی؟ شهادت می‌دهم ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا صلی الله علیه و آله)) را دیدم که دندان‌های او و برادرش، ((حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام|حسن))، را می‌بوسید و می‌فرمود:« شما دو نفر آقای جوانان اهل ((بهشت)) هستید و خدا بکشد و لعنت کند قاتلین شما را و برای آنان جهنم را آماده کند که جایگاه بدی است.»
-* بن زیری ا اان ی ر عهد الی ود، لقش عبدالات بود و عیه لان شر می‌گ. از ف مک لان د، سو دا و را بداله نامی، وی او به نرن گریت و ر ا 15 هی مرد. وی این اشا را در ن ت. +یزید صبانی د و فرمان دا و را کن‌کشان از لس بیون ردند. سپس شروع به خواندن شعار « اب زیری »* کد کش برا طایفه من که در جنگ کشته شدند، می‌بودند و ی‌دیدند که ((یل خزرج|طایه زرج)) چگونه از شمیر زدن ما می‌ن، تا از ین این منظر ریاد خحالی آان لند ود گویندای یید دست مریزاد!» />م برا ((بنی هاشم)) کشتم و آ را به حساب ((جنگ در|ن بر))گاشتیم. امروز لافی آن روز! نی‌هاش با پادشاهی زی کردند وگرنه نه خبری از رسالت بود و نه ((وحی))ی نازل ش. من ا فرزندان ندف نباشم ار ز فرزنان احم اتقام کارهای او را نگیرم.»
-منابع: لهوف سید بن طاووس، ص213. +* ابن زیصری از شاعران ((قریش)) در عهد جاهلیت بود، لقبش عبداللات بود و علیه مسلمانان شعر می‌گفت. پس از ((فتح مکه)) چون مسلمان شد، رسول خدا او را عبدالله نامید، ولی او به ((نجران)) گریخت و در سال 15 هجری مرد. وی این اشعار را در جنگ گفت.

!
منابع:
*
لهوف سید بن طاووس، ص213.

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 شنبه 10 اردیبهشت 1384 [09:53 ]   5   شکوفه رنجبری      جاری 
 شنبه 10 اردیبهشت 1384 [09:51 ]   4   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 شنبه 16 آبان 1383 [09:59 ]   3   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 
 شنبه 16 آبان 1383 [09:45 ]   2   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 
 دوشنبه 21 اردیبهشت 1383 [04:54 ]   1   سعادتي      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..