تاریخچه ی:
پیامبر اکرم و تأثیر قرآن
روزی ((عتبه بن ربیعه)) که یکی از بزرگان مکه بود با هماهنگی سران قریش نزد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم که تنها در ((کعبه|مسجدالحرام)) نشسته بود آمد تا با ارائه پیشنهادهای گوناگونی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را از ادامه دعوت مردم، باز دارد.
ابتدا به رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم گفت: برادر زاده ام! تو مقام بلند خویش را نزد ما (قبیله قریش) می دانی، اما بااین کاری که پیش گرفته ای جمعیت ما را پراکنده کردی.
تو دین آنان و خدایان آن ها را نکوهش می کنی و پدران مرده آنان را کافر می خوانی، سپس گفت: اکنون پند مرا بشنو و یکی از پیشنهادهای مرا بپذیر اگر مال می خواهی ما تو را از همه مالدارتر می کنیم و اگر برای سروی و سیادت قوم خود قیام کرده ای ما تو را بزرگ قرار می دهیم و اگر پادشاهی خواهی ما تو را پادشاه خود می خوانیم و اگر پریان بر تو چیره شده اند، طبیبان را بر تو می شماریم تا سلامت خود را بازیابی.
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: آیا سخنت به پایان رسید؟
گفت: آری.
پس پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: اکنون تو بشنو و سپس آیاتی از سوره فصلت (1 تا 27) را برای او خواند و عقبه با شیفتگی تمام گوش می داد، او چنان مجذوب کلام خداوند شده بود که پس از جدا شدن از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نزد اشراف قریش رفت و گفت: به خدا سوگند! کلماتی از محمد صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که تا کنون نشنیده بودم.
این ها که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می خواند نه شعر است و نه سحر، ای گروه قریش!
از من بشنوید و دست از او بردارید که اگر قم عرب بر او پیروز شوند مقصود شما بی زحمت به دست آمده است و اگر او بر عرب پیروز گردد شما نیز سروی می یابید.
قریشیان در پاسخ عقبه گفتند: ای ابو ولید تو را هم با کلام و زبان خودش سحر کرده است.
عقبه گفت: من این گونه در می یابم شما هر آنچه می خواهید انجام دهید.
مراجعه شود به:
((ماجرای بیعت دوم عقبه))
((متن پیمان نامه اولین بیعت عقبه))
((نام بیعت کنندگان در نخستین بیعت عقبه))
((نام بیعت کنندگان دومین بیعت عقبه))