| صبحگاهان امام صادق علیه السلام را در کنار منزل عبدالله بن حسن دیدم که به خدمتکار عبدالله میگفت صدایش کند. | | صبحگاهان امام صادق علیه السلام را در کنار منزل عبدالله بن حسن دیدم که به خدمتکار عبدالله میگفت صدایش کند. |
| عبدالله بن حسن از منزل خارج شد و به امام گفت:«چه چیز باعث شده که صبح زود به اینجا آمدهاید؟» | | عبدالله بن حسن از منزل خارج شد و به امام گفت:«چه چیز باعث شده که صبح زود به اینجا آمدهاید؟» |
| امام فرمود:« آیهای از قرآن را تلاوت کردم که مضطربم ساخته است.» | | امام فرمود:« آیهای از قرآن را تلاوت کردم که مضطربم ساخته است.» |
| عبدالله پرسید:« کدام آیه؟» | | عبدالله پرسید:« کدام آیه؟» |
| عبدالله بن حسن به امام عرض کرد:« راست فرمودی، من هرگز این آیه را در کتاب خدا نخوانده بودم. پس از آن همدیگر را آغوش گرفتند و گریستند.» | | عبدالله بن حسن به امام عرض کرد:« راست فرمودی، من هرگز این آیه را در کتاب خدا نخوانده بودم. پس از آن همدیگر را آغوش گرفتند و گریستند.» |