تاریخچه ی:
ویژگی های ظاهری پیامبر - ص -
تفاوت با نگارش: 4
- | ((حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام|امام حسن علیه السلام ))می فرماید : از ((هند ابن ابی هاله ))درباره آراستگی های ظاهری پیامبر (ص) سئوال کردم (هند از کسانی بود که وصف ویژگی ظاهری پیامبر (ص) را به خوبی بیان می کرد) او گفت: رسول خدا (ص) بزرگ بود (جثه ای بزرگ داشت) و در دیده ها بزرگ نمایان می شد. |
+ | ((حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام|امام حسن علیه السلام)) می فرماید : از ((هند ابن ابی هاله)) درباره آراستگی های ظاهری ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله)) سئوال کردم (هند از کسانی بود که وصف ویژگی ظاهری پیامبر (ص) را به خوبی بیان می کرد) او گفت: رسول خدا (ص) بزرگ بود (جثه ای بزرگ داشت) و در دیده ها بزرگ نمایان می شد. |
| چهره اش همانند ماه در شب تمام خود، می درخشید. نه دراز قدی لاغر بود و نه کوتاه قامتی چاق. سری بزرگ داشت و موهای آن موج دار (نه صاف نه مجعد) بود. | | چهره اش همانند ماه در شب تمام خود، می درخشید. نه دراز قدی لاغر بود و نه کوتاه قامتی چاق. سری بزرگ داشت و موهای آن موج دار (نه صاف نه مجعد) بود. |
| موهای سرش از لبه گوشش تجاوز نمی کرد و اگر فراتر می رفت (موهای او زیاد می شد) فرق سر باز می گذاشت (موهای سر را از وسط به دوقسمت تقسیم می کرد.) | | موهای سرش از لبه گوشش تجاوز نمی کرد و اگر فراتر می رفت (موهای او زیاد می شد) فرق سر باز می گذاشت (موهای سر را از وسط به دوقسمت تقسیم می کرد.) |
| رنگ (پوست) او بسیار درخشان بود . | | رنگ (پوست) او بسیار درخشان بود . |
| پیشانی گشاده ای داشت. | | پیشانی گشاده ای داشت. |
| ابروهای او پر مو، کشیده و ناپیوسته بود. | | ابروهای او پر مو، کشیده و ناپیوسته بود. |
| رگی بین دو ابروی او بود که به گاه خشم برجسته و پرخون می شد. | | رگی بین دو ابروی او بود که به گاه خشم برجسته و پرخون می شد. |
| بینی او دارای برجستگی خاصی بود . | | بینی او دارای برجستگی خاصی بود . |
| همه گاه نوری از او ساطع بود. دارای نفسی کریم و شامخ بود. ریشی (موهای صورت) پر پشت و انبوه داشت، گونه هایش پر گوشت نبود، دهانی بزرگ و خوشبو، نازک و لطیف با دندان هایی سفید و زیبا که بین آنها فاصله بود، داشت. | | همه گاه نوری از او ساطع بود. دارای نفسی کریم و شامخ بود. ریشی (موهای صورت) پر پشت و انبوه داشت، گونه هایش پر گوشت نبود، دهانی بزرگ و خوشبو، نازک و لطیف با دندان هایی سفید و زیبا که بین آنها فاصله بود، داشت. |
| از سینه تا شکم او موهای نازکی روییده بود. | | از سینه تا شکم او موهای نازکی روییده بود. |
| گردنی زیبا و سرخ رنگ (متمایل به سرخی) که به روشنی نقره بود، داشت. | | گردنی زیبا و سرخ رنگ (متمایل به سرخی) که به روشنی نقره بود، داشت. |
| هیکلی بسیار به قاعده و معتدل داشت، نه چاق و پر گوشت بود نه لاغر و نحیف. | | هیکلی بسیار به قاعده و معتدل داشت، نه چاق و پر گوشت بود نه لاغر و نحیف. |
| دارای شکمی تو رفته (صاف) و سینه ای باز بود. (سینه و شکم او در امتداد هم بودند) بین دو شانه او گشاده بود و سر استخوان هایی بزرگ داشت. | | دارای شکمی تو رفته (صاف) و سینه ای باز بود. (سینه و شکم او در امتداد هم بودند) بین دو شانه او گشاده بود و سر استخوان هایی بزرگ داشت. |
| پیکری نورانی داشت و خطی از مو از سینه تا ناف او کشیده بود و پستان ها و شکم او از مو خالی بود؛ و دو دست و شانه های او مودار بود. سینه ای بالا داشت. بازو و ساعدی کشیده و دستانی پهن داشت، پاها و دست های او مردانه (خشن و بزرگ) بود و انگشتانی نه کوتاه نه بلند داشت. | | پیکری نورانی داشت و خطی از مو از سینه تا ناف او کشیده بود و پستان ها و شکم او از مو خالی بود؛ و دو دست و شانه های او مودار بود. سینه ای بالا داشت. بازو و ساعدی کشیده و دستانی پهن داشت، پاها و دست های او مردانه (خشن و بزرگ) بود و انگشتانی نه کوتاه نه بلند داشت. |
| استخوان های پا و دست او، کشیده و صاف بود. دو کف پاهای او دارای فرورفتگی بود. | | استخوان های پا و دست او، کشیده و صاف بود. دو کف پاهای او دارای فرورفتگی بود. |
| پاهایش پر گوشت (چاق) نبود و آب به راحتی بر آن ها جاری می شد. (صاف و لطیف) . | | پاهایش پر گوشت (چاق) نبود و آب به راحتی بر آن ها جاری می شد. (صاف و لطیف) . |
| با استحکام راه می رفت و با قوّت ،گام بر می داشت و باوقار راه می رفت، گام هایی بلند برمی داشت ولی آرام و بدون شتاب، به گونه ای راه می رفت که گویا از بلندی به پست گام می نهد. | | با استحکام راه می رفت و با قوّت ،گام بر می داشت و باوقار راه می رفت، گام هایی بلند برمی داشت ولی آرام و بدون شتاب، به گونه ای راه می رفت که گویا از بلندی به پست گام می نهد. |
| هنگام توجه به یک طرف، با تمام بدن بدان سو باز می گشت (می چرخید) نگاه او افتاده و چشمانش بیش تر به زمین دوخته شده بود تا آسمان .نگاه او از سر دقت و دریافت بود (یا به گوشه چشم می نگریست) بر همه کس در سلام کردن پیشی می گرفت . | | هنگام توجه به یک طرف، با تمام بدن بدان سو باز می گشت (می چرخید) نگاه او افتاده و چشمانش بیش تر به زمین دوخته شده بود تا آسمان .نگاه او از سر دقت و دریافت بود (یا به گوشه چشم می نگریست) بر همه کس در سلام کردن پیشی می گرفت . |
- | ((حضرت امام جعفر صادق علیه السلام|امام صادق علیه السلام)) می فرماید: در شب های تاریک نوری همانند نور ماه از پیکر رسول خدا - ص - پرتو افشان بود. |
+ | ((حضرت امام جعفر صادق علیه السلام|امام صادق علیه السلام)) می فرماید: در شب های تاریک نوری همانند نور ((ماه)) از پیکر رسول خدا - ص - پرتو افشان بود. |
- | راویان گوناگون (چون ((انس بن مالک|انس ))، ((جابر بن سمره ))، ((عبدالله بن بشیر ))) گزارش کرده اند که تعدادی موی سفید در بین موهای سر و ریش پیامبر (ص) بود. |
+ | راویان گوناگون (چون ((انس بن مالک|انس))، ((جابر بن سمره))، ((عبدالله بن بشیر و شهادت در کربلا|عبدالله بن بشیر)) ) گزارش کرده اند که تعدادی موی سفید در بین موهای سر و ریش پیامبر (ص) بود. |
| تعداد آن ها را از 14 تا 20 تا مو بر شمرده اند. | | تعداد آن ها را از 14 تا 20 تا مو بر شمرده اند. |
- | ((حضرت امام رضا علیه السلام|امام رضا علیه السلام)) از پدران خود و آنان از امام علی (علیه السلام) نقل می کنند که، علی (علیه السلام) فرمود: هیچ کس را نیافتم و ندیدم که سینه ای به فراخی سینه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم داشته باشد. |
+ | ((حضرت امام رضا علیه السلام|امام رضا علیه السلام)) از پدران خود و آنان از ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امام علی علیه السلام)) نقل می کنند که، علی (علیه السلام) فرمود: هیچ کس را نیافتم و ندیدم که سینه ای به فراخی سینه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم داشته باشد.
!منابع: *بحارالانوار، ج16، ص148تا171 --- عیون اخبارالرضا
!مراجعه شود به: *((ویژگی های گفتاری و رفتاری پیامبر - ص -)) *((قدرت جسمی پیامبر اکرم)) *((دلیل بلند بودن موی پیامبر اکرم)) *((علم غیب پیامبر اکرم)) *((بینایی همیشگی پیامبر اکرم)) *((دلیل پیری زودرس پیامبر اکرم)) |
- | مراجعه شود به: | |
- | ((ویژگی های گفتاری و رفتاری پیامبر - ص -)) | |
- | ((توانایی جسمی)) | |
- | ((آرایش موهای پیامبر - ص -)) | |