داود بن کثیر می گوید: « یک نفر بادیه نشین نزد
ابوحمزه ثمالی آمد و خبر ارتحال امام جعفر صادق علیه السلام را به او داد. ابوحمزه با شنیدن این خبر فریادی کشید و بیهوش شد.
پس از آنکه به هوش آمد، از آن شخص پرسید: « آیا حضرت کسی را به عنوان وصی معرفی فرموده است؟» او پاسخ داد: « بله، کسانی را که معرفی کرده است،عبارتند از دو فرزندش
عبدالله،
موسی و نیز
منصور حاکم عباسی »
پس از این سخن ابوحمزه خنده ای کرد و گفت: « الحمد لله الذی هدانا الی الهدی» (سپاس و حمد مخصوص خدایی است که ما را هدایت فرمود) از ابوحمزه پرسیدند: « وصیت امام صادق علیه السلام را برای ما تفسیر کن»
ابوحمزه فرمود: « با معرفی عبدالله که پسر بزرگتر است، معلوم شد که امامت از آن او نیست، زیرا او دارای عیب ظاهری است. (کف پایش صاف است) امام باید عیب ظاهری نداشته باشد و با مطرح کردن نام فزرند کوچک (موسی) در کنار نام برادر بزرگتر که معیوب است، معلوم شد که امام،اوست و منصور را هم به عنوان تقیه معرفی کرده است، زیرا اگر منصور از کسی بپرسد: « وصی کیست؟» به او می گویند: « تو هستی.»