منو
 کاربر Online
984 کاربر online
Lines: 1-31Lines: 1-35
-چون ار بر حضرت حسین علیه السلام تنگ شد و تنهای تنها ماند به خیمه های پرا پر ملتفت شد و آن را ز آنان الی یفت. سپس به سراغ خیمه های بنی عقیل رفت، آن را هم خالی یافت، و بعد به سوی خیمه های اصحابش رفت و احدی از آنان را در آن نیافت و ل یادی فرمود: «لا حول وَ لا قُوه الا بالله العلی العظیم » آنگاه به سمت خیمه های زنها رفت و به سراغ خیمه فرزندش زین العابدین علیه السلام آمد و او را دید که بر روی قطعه ای از پوست دباغی شده به پشت خوابیده است، ر او داخل شد و ند زی ضر داشت ک به پرستاری او مشغول و. +چون کار در رز عاشورا بر حضرت حسین علیه السلام سخت شد و تنهای تنها ماند نگاهی به خیمه های ای ردران انات . سپس به سراغ خیمه های بنی عقیل رفت، آن را هم خالی یافت، و بعد به سوی خیمه های اصحابش رفت و احدی از آنان را در آن نیافت و الی که می فرمود: «لا حول وَ لا قُوه الا بالله العلی العظیم » به سراغ خیمه فرزندش زین العابدین علیه السلام آمد و او را دید که بر روی قطعه ای از پوست به پشت خوابیده است، ین ی ا به پرستاری او مشغول ت.
-چونکه حضرت علی بن الحسین علیه السلام به پدر نگریست خواست به پا خیزد، ولی به خاطر شدت مرض نتوانست و لذا به عمه اش فرمود: «من را به سینه خود تکیه بده چرا که این پسر رسول خداست که می آید، از این رو حضرت زینب پشت سر ایشان نشست و او را به سینه گرفت و حضرت حسین علیه السلام شروع کرد به پرسیدن احوال مرض او از فرزندش و ایشان مرتب حمد خداوند را به جای می آورد، پس عرض کرد: بابا جان امروز با این منافقین چه کردی؟ » r />
حضرت
حسین علیه السلام فرمود: ای پسرم، شیطان بر آنان مسلط شد پس یاد خدا را از آنان به فراموشی سپرد و آتش جنگ بین ما و ایشان که خدا لعنتشان کند شعله ور شد، تا اینکه زمین از خون ما و ایشان لبریز گردید.
+::{picture=h13.jpg height=182 width=240 }::
-حضرت علی بن الحسین - علیه السلام- ر: موی ((پیه اس ب عی ن ابیب|اس)) کجاست؟ پس چوکه از وی پسی گی راه گوی حضرت ین ا د رد و شرو کر به کردن بارش ه ونه پاس ایشان را می چ ک ا ا شدت مویش اس نده بود، یا می ید مش ی تر ود. +چونکه حضرت علی بن الحسین علیه السلام ه پ نریت واست ب پا خید لی به طر شدت مرض نتوانست و لذا ب عه ش فرمود: «من را به سینه و تکی به چا که این پسر رسو خداست که می آید، از ی رو حضرت زین پت س یشا نشست و او را به سینه گرت و حضرت سین لیه لسلام رع کرد پرسیدن احوال او و ایشان مرتب حمد خداون ر به جای ی آور س عرض کرد: پدرجان روز ب این منفقین ه ری؟ »

حضرت حسی
ن علیه السلم فرمود: ای پسرم، شیطان بر آنان م ،آا دا فاوش موند و آتش نگ بین ما و ایشان که ا لنان کند له ور شد، اینکه زمین ون م و یشان لی گرید.
-پس حضرت حسین علیه السلام فرمو: ای پسرم عمویت کشت و در کنار فرات تانش را قطع کردند. » پس علی ب الحسی گی یی نمو ا یهو د چونکه بهوش آمد باز از یک یک عموها می پرسید و مام حسین علیه لسلا اسخ ی دادند: «که کشته شد »

حضرت پسی: برادرم ((علی ابن ین « عی کبر » و ویژگیها|علی)) کست و ((حبیب بن مظاهر)) و ((مم ب وه)) و ((هیر ب قی))؟

ا
ام حسین علیه السلم فرمودند:ای پرم، بدان هر آینه در خیمه ها جز من و تو مرد زنده ای وجود دارد و اینها که از نان ئوال می کنی همگی کشته ده وی مین فتاده ند. » پس با لی بن الحسین لیه الام ب شد گیت آنگاه به عمه ش فرمو: ای عمه ن شمی و صا برایم یاورید.
+حضرت علی بن الحسین - علیه السلام- عر کر: عموی ((رت اس علی الس|)) کا س چونکه از عمویش پرسید گیه ا گی حضرت ین را بند روع ک به نگاه کر ب رش ک گنه پاس ایان را می دهد را که او ا ه شهد موی با بر نا بد یا می رید مش شی ر ود.
-پر ه ا فرمود: با نها چه می کی » ا ا: اما ت بر ن کیه ی کنم و م شیر س به وسیله ن از رزند رسول دا ی اه علی له سلم دفا ی ک، ر که بعد ا ا یری نگی ی. +پ حضر سین علیه اسلام فرمود: ای پسرم، عمویت کشته شد و در کنار فرات دستانش را قطع کردند. پس علی بن السین گریه شدیدی نمود تا از حال رفت و چونکه بحال آمد باز از یک یک عوها می پسید و ام سین لیه اللام پاسخ می دادند: «که که د » />
حضر
ت پسید: برادرم ((لی ابن لحسین « علی اکبر » و ویژگیها|عی)) کجاست و ((حبیب بن مظاهر)) و ((ملم ن سجه و شهادت در کربا|مسلم بن عوسجه)) و ((زهیر بن قین))؟

امام ح
سین علیه لسلام فرمودند:ای پسرم، بدان که در خیمه ها جز ن و تو مرد زنده ای وجود ندارد و اینها که از آنان سئوال می کنی همگی کته شده و پیکر آنان ی زمین اتاد است. » در این هنگام علی ب احسین لیه اسلام د حای ک ب دت م ریت به عمه اش فرمود: ای مه جا مشیر و ا ای بیوید.
-حضرت اام حسین علیه السلام او را از این کار منع نمود و او ر به سینه خود چسبانید و به او فرمود: ای پسرم، تو طیب رین ریحه من هستی و با فضیلت تری عترت ن، تو جانشین من می باشی برای اطفال و عیال چرا که آنان غریانی هستند که مذول شده اند. آنان را ذلّت و یتیمی و بد گوئی دشمنان و ناری وزگار احاطه کرد. ه گاه ریه های بلند کردند نن را ساکت کن و اگر وحشت کردند آنان را انیس باش ریانی نها را با کلام نر آرامش بخش. چرا ک از ردانشان جز تو کسی نمانده ست که به او اس گیرند و احدی نزد آان نیت، جز تو که ناراحتی ز خود را به او شکایت بند، به آنان اجازه ده تو ا ببویند و تو آنان را ببو و آنان بر تو گریه کنند و تو بر نن گریه کنی. +در به او فرمود: «ب نها می کنی » واب داد:ی واه ا تیه بر ا ب یان نگ برم از رزند سو دا دا کن را که بد از و یری در نگی نیست.
-سپس حضرت امام حسین -علیه السلام- حضرت سجاد -علیه السلام- را به دست خود محکم گرفتند و به بالاترین صدایشان فریاد بر آوردند که «ای ((حضرت زینب علیهاسلام|زینب))، و ای ((ام الکلثوم دختر امام علی علیه السلام|ام کلثوم)) و ای ((سکینه - ویژگیها و ارتحال|سکینه)) و ای ((رقیّه)) و ای ((فاطمه بنت الحسین - ویژگیها و ارتحال|فاطمه))، سخن مرا بشنوید و بدانید این فرزند من جانشین و خلیفه من بر شماست و او «مفترض الطاعه » است. />
سپس
به فرزندش فرمود: ای فرزندم، سلام مرا به شیعیانم برسان و به آنان بگو: پدرم غریبانه مرد، پس برای او گریه کنید و او شهید گشت.
+::{picture=h8.jpg height=568 width=824 }::
-البته در سند دیگر که در بحار الانوار نقل شده است چنین آمده که: هنگامیکه حضرت حسین علیه السلام به چپ و راست نگاه کرد و کسی از اصحابش ندید، علی بن الحسین زین العابدین علیه السلام خارج شد و او می ب و و قدرت نداشت شمشیر خود را حمل کند و ام کلثوم از پشت سر او را صدا زد: فرزندم برگرد. +حضرت امام حسین علیه السلام او را از این کار منع نمود و او را به سینه خود چسبانید و به او فرمود: ای پسرم، تو پاک ترین فرزندان و با فضیلت ترین عترت من تو هستی ، تو جانشین من می باشی برای سرپرستی اطفال و زنان چرا که آنان غریبانی هستند که آنان را ذلّت و یتیمی و بد گوئی دشمنان و ناگواری روزگار احاطه کرده. هر گاه صدای آنها به گریه بلندشد آنان را ساکت کن، و اگر وحشت کردند آنان رادلداری ده، و پریشانی آنها را با کلام نرم آرامش بخش خود آرام نما،. چرا که از مردانشان جز تو کسی نمانده است که به او انس بگیرند و ناراحتی وغم و غصه خود را به او بگویند.

سپس حضرت امام حسین -علیه السلام- حضرت سجاد -علیه السلام- را به دست خود محکم گرفتند و به بالاترین صدایشان فریاد بر آوردند که «ای ((حضرت زینب علیهاسلام|زینب))، و ای ((ام الکلثوم، دختر امام علی علیه السلام|ام کلثوم)) و ای ((سکینه دختر امام حسین علیه السلام|سکینه)) و ای ((رقیّه)) و ای ((فاطمه بنت الحسین|فاطمه))، سخن مرا بشنوید و بدانید این فرزند من جانشین و خلیفه من بر شماست و او «مفترض الطاعه »و اطاعتش واجب است .

سپس به فرزندش فرمود: ای فرزندم، سلام مرا به شیعیانم برسان و به آنان بگو: پدرم غریبانه از دنیا رفت، پس برای او گریه کنید و او شهید گشت.

البته در سند دیگر که در بحار الانوار نقل شده است چنین آمده که: هنگامیکه حضرت حسین علیه السلام به چپ و راست نگاه کرد و کسی از اصحابش ندید، علی بن الحسین زین العابدین علیه السلام خارج شد و از ت بیی قدرت نداشت شمشیر خود را حمل کند و ام کلثوم از پشت سر او را صدا زد: فرزندم برگرد.
 حضرت هم می فرمود: «عمه جان، مرا بگذار تا در جلوی فرزند رسول خدا جنگ کنم. » بدان حال امام حسین علیه السلام فرمودند: ای ام کلثوم، او را بگیر تا زمین از نسل آل محمد صلی الله علیه و آله خالی نماند. » حضرت هم می فرمود: «عمه جان، مرا بگذار تا در جلوی فرزند رسول خدا جنگ کنم. » بدان حال امام حسین علیه السلام فرمودند: ای ام کلثوم، او را بگیر تا زمین از نسل آل محمد صلی الله علیه و آله خالی نماند. »
 منابع:  منابع:
 
الدمحه الساکیه،جلد 4، ص 351،
 
الدمحه الساکیه،جلد 4، ص 351،
 
معالی السبطین،جلد 2،صفحه 22،
 
معالی السبطین،جلد 2،صفحه 22،
 
ذریه النجاه، ص 139،
 
ذریه النجاه، ص 139،
 
بحارالانوار،جلد 45،ص 46،
 
بحارالانوار،جلد 45،ص 46،
 مراجعه شود به: مراجعه شود به:
 
((از مدینه تا کربلا))
 
((از مدینه تا کربلا))

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 جمعه 30 تیر 1385 [06:50 ]   4   رضا معرب      جاری 
 شنبه 22 مرداد 1384 [07:06 ]   3   عبدالله حقیقت      v  c  d  s 
 سه شنبه 16 فروردین 1384 [06:45 ]   2   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 شنبه 11 مهر 1383 [06:46 ]   1   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..