تاریخچه ی:
واکنش سکینه در برابر پیکر امام علیه السلام
روز یازدهم محرم آن هنگام که اهل بیت امام علیه السلام را از کنار کشته گان عبور می دادند« ((سکینه - ویژگیها و ارتحال|سکینه ))» دختر امام علیه السلام پیکر منور پدر خود را در بر گرفت و با جگر سوخته می نالید به حدی که همه کسانی را که در آن جا بودند به گریه در آورد.
سکینه آن قدر گریست و بر سر خود زد که بی هوش شد، حضرت سکینه خود حدیث می کرد که در آن حال از پدرم شنیدم که می گفت: « شیعتی ما ان شربتم عذب ماء فذکرونی او سمعتم بفریب او شهید فاندبونی» ؛« ای شیعیان من! هنگامی که آب نوشیدید، تشنگی مرا یاد کنید، یا اگر نام غریب و یا شهیدی را شنیدید برای من ندبه کنید»؛ و کسی قادر نبود که سکینه را از بدن مطهر پدرش جدا سازد تا این که گروهی از سپاه دشمن آمدند و به زور او را از بدن امام حسین علیه السلام جدا کردند. (1)
1ـ اللهوف، ص 56.
منابع: قصه کربلا، ص 413.
مراجعه شود به:
((اسارت اهل بیت امام علیهم السلام))