تصویر | معادل فارسی | تعریف | واژه لاتین
|
| آب آهکی | آب دارای آهک | alcorous water
|
| آب اسیدی | آب دارای خاصیت اسیدی | acid water
|
| آب فشان | وسیله ای در آزمایشگاه | wash bottle
|
| آب بلور | تعداد مولکولهای آب موجود در بلور مواد | crystal water
|
| آبدار | هر ماده دارای آب تبلور | Hydrous
|
| آب ژاول | یک نوع ماده ضد عفونی کننده متشکل از کلرید سدیم و هیوکلریت سدیم | javelle water
|
| آب سخت | آبی که دارای املاح محلول زیادی باشد. | Hard water
|
| آب مقطر | آب خالص ، آب بدون هر گونه املاح یا مواد معدنی | distilled water
|
| آتشفشانی | منتسب به آتشفشان | volcanic
|
| آزمایشگاه | | Labratory
|
| آزمون و خطا | نوعی روش اثبات نظریات تجربی | trial and error
|
| آشکارسازی | | detection
|
| آفت کش | مواد شیمیایی مخصوص از بین بردن آفت های کشاورزی | pesticide
|
| استخراج | بیرون آوردن ماده از فاز آبی به فاز آلی | extraction
|
| الاستیک | انعطاف پذیر | elastic
|
| باتری انبارهای | نوعی باتری قابل شارژ | accumulator battery
|
| باکتری کش | ماده شیمیایی از بین برنده باکتری | bactericide
|
| تصفیه شده | از بین بردن مواد سمی یا مضر | raffinate
|
| تضفیه فاضلاب | | waste water treatment
|
| تصفیه کردن | | refine
|
| تفاله | ماده غیر قابل استفاده باقیمانده از یک پروسه | residue , pulp
|
| تقطیر با بخار آب | نوعی روش تقطیر | steam distillation
|
| تقطیر جزء به جزء | نوعی روش تقطیر | fractional distillation
|
| تقطیر خشک | نوعی روش تقطیر | dry distillation
|
| تقطیر ساده | نوعی روش تقطیر | simple distillation
|
| تنظیم PH | عملی وابسته به یک واکنش | adjusting PH
|
| تیزاب سلطانی | مخلوطی از درصدی HNO3 و در صدی اسید سولفوریک | aqua regia
|
| چرم | پوست پرداخت شده و قابل استفاده حیوانات | leather
|
| چرم آستری | نوعی چرم | lining leather
|
| چرم آلدئیدی | نوعی چرم | aldehyde leather
|
| چرم اصیل | نوعی چرم | genuine leather
|
| چرم با رخ زبر و خشن | نوعی چرم | grainy leather
|
| چرم پرداخت شده | نوعی چرم | finished leather
|
| چرم تمساح | نوعی چرم | alligator leather
|
| چرم دباغی شده با کروم | نوعی چرم | chrome tanned
|
| چرم دباغی شده با مواد دباغی گیاهی | نوعی چرم | chrome tanned
|
| چرم دباغی شده | نوعی چرم | protected leather
|
| چرم رویه | نوعی چرم | upper leather
|
| چرم زیره | نوعی چرم | sole leather
|
| چرم ساخته شده | نوعی چرم | finished leather
|
| چرم سبک | نوعی چرم | light leather
|
| چرم سنگین | نوعی چرم | heavy leather
|
| چرم ضد آب | نوعی چرم | water proof leather
|
| چرم طبیعی | نوعی چرم | natural leather
|
| چرم مصنوعی | نوعی چرم | imitation leather
|
| چرم نرم مخصوص دستکش | نوعی چرم | Castor leather
|
| چرم ورنی | نوعی چرم | dash leather
|
| چسب | ماده ای معمولا پلمیری برای به هم مربوط کردن دو سطح مختلف | gum , glue , adhesive
|
| چکش خوار | خصوصیتی مربوط به فلزات | malleable
|
| خارج کردن آب اضافی | | hydro-extraction
|
| خوردگی | وارد واکنش شدن و اکسید شدن فلزات و از بین رفتن آنها | corrosion
|
| دباغی شده | چرم بهینه شده | tanned
|
| دباغی | عملی که بر روی پوست حیوانات انجام میشود. | tanning
|
| رنگ بری | از بین بردن رنگ طبیعی یک ماده | dye
|
| رنگپایه | ماده ای برای پایدار کردن رنگ بر روی یک ماده قبل از رنگآمیزی | binder
|
| رنگدانه | | pigment
|
| رطوبت | وجود آب یا مایع در یک ماده یا ترکیب جامد یا گاز | moisture , humidity
|
| رطوبت مطلق | رطوبت مطلق ، جرم بخاری است که توسط گاز بدون بخار حمل میشود که فقط بستگی به فشار جزئی بخار مربوط دارد. | absolute humidity
|
| رطوبت زدایی | از بین بردن رطوبت موجود در یک ماده ، انتقال ماده بین فاز مایع خالص و یک گاز ثابت | dehumidification
|
| رطوبت نسبی | رطوبت نسبی بهصورت نسبت فشار جزئی بخار به فشار بخار مایع در دمای گاز تعریف در دمای گاز تعریف میشود و معمولا آن را به صورت در صد بیان میکنند و لذا رطوبت صد در صد یعنی گاز اشباع و رطوبت صفر در صد یعنی گاز بدون بخار. | relative humidity
|